ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس با خواهرزن2

می خوام یکی از خاطرات توپ را که حدود 2سال پیش اتفاق افتاد بای شما بگم ماجرا از آن جا شروع شد که یکی از خواهر زنهای من از شوهرش طلاق گرفت چون شوهرش را با یک دختر گرفته بوذنذ و او مجبور بود دختره را بگیرد هالا....... این ناگفته نماند که من از روز اول به این خواهر زنچشم داشتم این خواهر زنبنده اندامی خوش تراش و سکسی دارد وکون او که فکر کنم تا حالا کونی به اون زیبائی ندیده ام خلاصه رفت وآمدها ادامه داشت تا او غصه نکندمن توی رویاهم هم تی فکر او بودم وهر روز به خانمم سفارش می کردم که او را دعوت کرده و از او در خانه ما نگهدارد تا سرگرم شود که بهانه ای باشد که من کون اورا دید بزنم بعد از چند وقت همسرم به من به گفته های شک مکنه یک شب که من مست کرده بودم از من می پرسه که بعد از او کسی را دوست دارم من هم در جواب به او می گویم آره رعنا را دوست دارم و از او خواهش می کنم که او را راضی کند که من او را بکنم بعد از مدتی من دیدم رفتار همسرم با من عوض شده و با من خیلی مهبان شده است یک شب سر شام به من گفت که رعنا سفارش کرده که مواضب من باشد که مبادا من هم فکر بدی بکنم من هم از همه جا بی خبر داشتم حرفهایش را گوش می کدم که یک مرتبه گفت چند وقت پیش مست کرده بودی واز من خواستی که رعنا را راضی کنم که با او سکس داشته باشی من هم او را راضی کردم هالا قراره بعد از شام بیاد این جا آق مارا میگی از یه طرف توی کونمون عروسی بود از طرف دیگه می خواستیم جلوی خانم خودمون را ناراحت نشان بدیم که بابا ما اهل این حرفا نیستیم که خانم ناراحت شد که آدم وقتی مست میکنه راست همه چیز را میگه توی این احوال زنگ خونه به صدا در آمد دیدم خواهر زنبه همراه پسرش آمدند داخل من که تی عمرم از یه زن این قدر خجالت نکشیده بودم بعد از سلام و احوال پرسی دیدم رعنا یک آرایش توپ کده که تا حالا ندیده بودم چون اون معلم بود وهمیشه ساده آرایش می کرد توی این احوال من دیدم زنم با او پچپچ مکنه وهر دو میخندیدند بعد یک ساعت پسرش خوابید من او را به اتاق خواب بچه ها بردم آمدم بیرون دیدم خانمم رفته آشپزخانه ورعنا دارد جوراب هاش را در می آورد تا من را دید گفت این جورابها مال زن توی خیلی تنگه ببین روی پاهام خط انداخته آقا مارا میگی کیره زیر شلوار شق گده داشتم میمردم سریع رفتم آشپزخانه دامن خانومم دادم بالا یه کم تف زدم کلش فرستادم تو داشت آبم می آمد دیدم یه دست از پشت زد به شانه ام گفت من یه موقع هوای خانم تو را داشتم نمی گذاشتم به بد بگذره هالا تو هم با ید هوای دو تا مونو داشته باشی(نگو این دو تا قبل از ازدواج با هم شولوغی می کردند)هم در این حال داشتم از زنم لب میگرفتم که گفتم بریم اتاق خواب ولی اون گفت نه همین جا من دیگه تحمل ندارم و زود کیر ما را کفت وکذاست توی دهانشکیر منو انچنان ساک می زد ک زنم ت حالا این طوری به من حال نداده بود در این موقع خانمم گفت ترو خدا یه کار کن که آبت زود نیاد که ما دو تا خیلی با تو کار داریم بعد رعنا لباس هایش را کند و دراز کشید زمین من هم رفتم سراغ کوسش وشروع به خوردن کردم نمی دانم چند وقت بود که کیر ندیده بود که همان لحظه اول ارضا' شد خانمم بادیدن این صحنه گفت ما را باش که داشتیم توصیه می کردیم می خواهیم امشب خواهرمان از عزا در بیاریم خلاصه ما آن شب تا ساعت 4صبح 3بارترتیب اونو و زنم را دادم وبه آرزوی دیرینه ام که گذاشتن در كون خواهر زنبود رسیدم و از اون موقع تا هالا که 2سال میگذرد هفته ای 3بار سکس داریم در ضمن خانمم به من گفته بوداگر قول بدم که مثل باجناقم نشوم خواهر های دیگرش را راضی کند که من بکنم او هم به قولش عمل کرد و خواهر دومش را راضی کرد؛

1 نظرات:

ایرانی گفت...

داستان ضعیفی بود .مخصوصا از نظر دادن در مورد این داستان نگذشتم که کسی که نظرات منو میخونه فکرنکنه که جز تعریف کردن کار دیگه ای از دستم بر نمیاد .خب ادامه نظر این که :نه سکسی قوی داشت و نه سوژه ای پر شور و هیجان .درداستانهای خیالی بیش از اندازه مصنوعی بود.یکدفعه زن قبول می کنه که شوهره بره با خواهرش رابطه بر قرار کنه .زن طلاق گرفته بی مقدمه قبول می کنه که بره با دامادش سکس داشته باشه .خنده دار تر ازهمه این که زنه قبول می کنه که خواهر دیگه ای رو هم تحویل شوهرش بده .اگه اینا همش از اول این جوری بودن پس چرا اول داستان خواهر اولیه طلاق می گیره ؟تنها خوبی این داستان این بود که کش دار نبود .اینو میشه به حساب یک در صد استهلاک گذاشت واین درمقابل سایتهای دیگه که تا پنجاه در صد هم استهلاک دارن به چشم نمیاد .میگین نه مقایسه کنین .امیر جان موفق باشی ..ایرانی .

 

ابزار وبمستر