ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سکس جواد با مهسا

اسمم من جواد.همه چیز از اونجا شروع شد که سال اول دبیرستان از مدرسه ام اخراج شدم. خیلی اعصابم خورد بود و تا یه هفته با هیچکس حرف نمی ز دم و از طرف ننه بابام هی سرزنش میشدم. بعد از یه ماه به اجبار بابام من تو یه کلاس زبان دم خونمون ثبت نام کردم.ترم اول گذشت.ترم دوم گذشت.تا این که تو ترم سوم یه نفر جدید به اسم علی به جمع ما پیوست.اون اولاش اصلاً با کسی حرف نمی زد من پیش خودم گفتم چطوره برم باهاش رفیق شم خلاصه سر حرفو باهاش باز کردم که چرا ناراحت با کسی حرف نمیزنه.تا این که از زیر زبونش کشیدم که با زیدش قهر کرده. بعد از یه ساعت گفتگو به زور به هوای اینکه اینارو آشتی بدم شمارشو گرفتم.بعداز دو روز بهش زنگ زدم که مخش کنم. خلاصه سرتونو درد نیارم بعد یه هفته مخش کردم وباهاش رفیق شدم. یه سال از خودم بزرگتر بود و ترک تحصیل کرده بود. این قضیه ادامه داشت تا اینکه یه روز با هم قرار حضوری گذاشتیم ( تو ونک ) رفتم دیدمش. آقا یعنی این واقعاً رفیق من بود ؟ قد 170 - وزن 70-65 - سفید مثل برف - چشای اصلی - موهای مش و... با هم رفتیم آب میوه خوردیم اون منو مهمون کرد. خلاصه بعد از یه ساعت کس و شعر گفتن اومدم خونه. از اون روز فقط تو فکر این بودم که چجوری با اونو بکنم و شبا به یادش جق میزدم.تا اینکه یه روز بهش گفتم بیا بریم بیرون که گفت نه تو بیا خونه ما.سوار یه مترو شدمو رفتم به سمت منزل خانم. وقتی رسیدم بهش زنگ زدم که پلاکو بپرسم گفت بیا ته کوچه لای در بازه.رفتم تو و شروع کردم از پله ها با رفتن.که دیدم در بازه و میگفت بیا تو جواد جون دربازه. رفتم تو دیدم یه شرت تا نصف رونش پوشیده با یه تاپ صورتی که تا منو دید اومد جلو و با من روبوسی کرد.واییییییی نمیدونید چه بدنی داشت مثل بلور سفید سفید. اون صحنه رو که دیدم یهو دیدم رستم اسم کیرمه داره بلند میشه خجالت کشیدم که اون نبینه ضایس. داشتم جابه جاش می کردم که دیدم برگشت و بهم خندید و گفت چه قدر گندس مثل ماله مردای تو فیلم سوپراس. گفتم دسته صاحبش درد نکنه گفت واقعاً چی ساختی گفتم مگه خیلی گندس گفت آره دهن زنت سرویسه.خندیدم و به شوخی گفتم فعلاً دهن تو سرویس اونم خندید و اومد جلوم که بوسم کنه کم کم اومد سمت لبم یه لب اساسی ازش گرفتم که دیگه لباش قرمز شده بود.کم کم گردنشو لیس زدم که دیدم داره آه آه می کنه گفت جون خیلی خوب می خوری گردنمو بخور لیسش بزن. همینجوری که داشتم گردنشو لیس میزدم دستمو زدم به پستونش که گفت صبر کن بلند شدو تاپشو در آورد.دیدم زیرشم سوتین نپوشیده یه پستون سفید مثل برف که تا اونارو دیدم از خیر گردنش اومدم بیرون و پستونشو خوردم. چه حالی میداد مثل ژله بود نرم نرم.خوردمو خوردم که دیدم دیگه آه آهش داره تبدیل به جیغ میشه دستمو انداختم دم کوسشو شرتشو در آوردم که دیدم یه کوس سفید بدون مو که چوچولش از توش زده بود بیرون.گفت اینم میخوری گفتم نامردم اگه نخورم و خوابوندمش رو تختو شروع کردم به خوردن کوسش اونقدر خوردم که دیگه داشت کلمو فشار میداد بالا که بسه دیگه فهمیدم داره ارضا میشه از خیر کوسش اومدم بیرون. دیدم رستم بیچاره داره تو شلوار لی خفه میشه مهسا هم یه نگا به کیرم انداختو شروع کرد به در آوردن شلوارم جوری شلوارمو در آورد که شرتمم باهاش در اومد.وقتی کیرمو دید گفت این چقدر گندس من میمیرم زیر این منم گفتم خدا نکنه جیگر من آروم میکنمت. اونم گفت قول دادیا منم گفتم قول قول.شروع کرد به ساک زدن چقدر حرفه ای میخورد.پیش آبمم که میومد لیس میزدو میخورد. دیدم داره آبم میاد گفتم بسه دیگه انداختمش رو تخت و گفتم پشت به من سجده کن میخام کونتو بگام گفت نه کوسمو جر بده گفتم نه پردت پاره میشه گفت نه قبلاً با خیار پارش کردم. خندیدمو گفتم باشه .فرقونی خوابوندمشو با یه فشار رستم دستانو تا ته کردم تو یه جیغ بلند زدو گفت مگه قول ندادی ؟ گفتم ناراحت نباش الان آروم میشه. یه دقیقه اونتو نگهش داشتمو کم کم شروع کردم به تلمبه زدن.هی آه آه می کرد و میگفت بکن بکن جرم بده پارم کن که با این حرفا منم حشری تر میشدم. بعد از 20 تا تلمبه زدن گفتم میخام کونتو جر بدم گفت نه خیلی درد داره گفتم من آروم می کنم. با کمی التماس بر گشت و پشت به من سجده کرد. سوراخشو میدیدی آبت میریخت سفید بدون مو و تمیز. بهش گفتم تف کن کف دستم اونم این کارو کرد و منم همه ی اون تفو زدم در کونش. رستمو گذاشتم در سوراخش یکم فشار دادم که سرش رفت تو یه داد زد و گفت آروم بابا گفتم چشم.یه 30 ثانیه صبر کردمو دیدم دردش کم شده یکم دیگه فشار دادم تو وبه همین صورت تا اینکه دیدم کل کیرم تو کونشه. دوباره 30ثانیه صبر کردم و آروم آروم شروع کردم به تلمبه زدن اونم هی آه آه می کرد. یه 30 تایی تلمبه زدمو کشیدم بیرون و کردم تو دهنش شروع کرد به ساک زدن وااای چه حالی میداد. گفتم داره آبم میاد گفت من نمی خورم بدم میاد. گفتم باشه کشیدم بیرون و دوباره کردم تو کونش این دفعه خیلی سریع تلمبه میزدم که آبم زودتر بیاد تا اینکه اومد و همشو ریختم تو کون مهسا جونم.یه آه بلند کشید و گفت جوووووووون.دستت درد نکنه خیلی حال داد.داستان تمام شد ولی سکس ما هنوز ادامه داره.پایان

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر