امیر و مادرزن

امیر هستم میخوام داستان سکس با مادر زنم رو براتون تعریف کنم.مادر زنم یک زن 47 ساله با پوست گندم گونه که هیکل پری داره با قد بلند سینه های درشت و از همه مهمتر یک کوووووون خوشگل که منو دیوووووونه میکرد.جریان این بود که همه ما قرار بود برای مراسم عروسی برادر زنم بریم شهرستان اما من بخاطر مشغله شغلی قرار شد بعد از بقیه برم فرشته جون هم بخاطر گرفتن یک وام که مدتها بود براش دوندگی کرده بود تصمیم گرفت بمونه و با من بیاد شهرستان.در تماس تلفنی که با مینا همسرم داشتم قرار شد من موقع برگشتم از ماموریت به خونه مامانش برم و فرداش صبح زود حرکت کنیم.مینا گفت همه چیز رو آماده کرده و توی یک ساک گذاشته و داده به مامانش ساعت حدودا 9 شب بود که رسیدم بعد از یک هفته ماموریت و دور بودن از کوس خوشگل مینا جون.مادر زنم اومد جلو و طبق عادت همیشه منو بوسید گفت امیر جون مینا تا لحظه آخر که میرفت سفارش تو رو میکرد منم بهش قول دادم حسابی بهت برسم.گفتم شما لطف میکنی ولی بعضی از کارها فقط وظیفه مینا جونه.فرشته با یک شیطنت خاصی بهم نگاه کرد و گفت به هر حال یکشب که بیشتر نیست من همه جوره باید جور مینا رو بکشم اینو که گفت کیرررررم شروع کرد به بزرگ شدن اما به روی خودم نیاوردم.گفتم فرشته جون من باید برم یک حموم حسابی کنم اونم گفت باشه تو برو منم شامو آماده میکنم.توی حموم همش بفکر حرف فرشته بودم که یک فکری به سرم زد گفتم یا میگیره یا نمیگیره؟/؟ ولی ارزش امتحان کردن رو داره.فرشته رو صدا زدم اومد جلوی در حموم گفت امیر جون چیزی لازم داری؟؟/؟؟ گفتم نه مامان ببخشید این کار وظیفه میناست ولی حالا که نیست میخواستم اگه بشه کمرمو لیف بزنی.فرشته جون گفت حتما امیر جون تو که انقدر خجالتی نبودی.همونموقع در رو هل داد اومد داخل منم کاملا لخت بودم فرصت هیچ عکس العملی رو پیدا نکردم.فرشته سریع لیف رو برداشت بمن گفت برگرد.منم برگشتم و اون شروع کرد به لیف زدن نمیدونم چی شد که توی کمتر از چند ثانیه کیرم به بزرگترین سایز ممکنش رسید.توی همین احوال بودم که فرشته گفت امبر جون بلند شو حالا که اومدم کل بدنتو لیف بکشم منم دیدم بهترین موقع برای عملی کردن نقشمه بلند شدم و برگشتم با یک کیررررررر 18 سانتی رو به روش ایستادم.مادر زنم هم بدون اینکه بخواد جا بخوره گفت فکر کنم وظیفه اصلی مینا جونم امشب افتاده گردن من؟؟/؟؟ بعد بدون اینکه منتظر حرفی از طرف من باشه جلوم زانو زد و کیرم رو تا ته کرد توی دهنش.همونموقع بود که فرق کوس با تجربه با کوس بی تجربه رو فهمیدم.حسابی حشری شده بودم خصوصا که یک هفته بود کاری نکرده بودم.به فرشته گفتم میشه تو هم لخت شی؟/؟ توی همون حالی که داشت ساک میزد کیرم رو از دهنش درآورد و گفت قرار نیست بهت کوس بدم فقط میخوام وظیفه مینا دخترم رو انجام بدم و آبت رو بیارم.بعد دوباره کیرم رو کرد توی دهنش و ادامه داد از زیر هم با تخمهام بازی میکرد دیگه وقتش بود سرش رو گرفتم توی دستهام چند بار تا ته هل دادم توی حلقش تا کشیدم بیرون آبم با شدت پاشید و صورت و لباس فرشته جونم رو حسابی خیس کرد.فرشته بلند شد و گفت خوب شد که خالی شدی وگرنه معلوم نبود امشب تا صبح با من چیکار میکردی؟/؟ خلاصه کارم تموم شد و حوله پوشیدم اومدم بیرون فرشته جونم با اون آبی که من پاشیدم روی لباسش مجبور شد یک دوش بگیره.وقتی اومد بیرون انگار نه انگار که چند دقیقه پیش کیرم توی دهنش بود اومد گفت شام حاضره امیر جون بیا.شام رو با هم خوردیم و از همه جا حرف زدیم.واااااااایییییییی هر چی بهش نگاه میکردم سیر نمیشدم تازه فهمیده بودم چه کووووووووسیه و چقدر با تجربست من از وقتی نوجوون بودم عاشق سکس با زنهای بزرگتر از خودم بودم.شام که تموم شد فرشته گفت امیر جون برو بخواب که فردا کلی راه در پیش داریم منم بلند شدم برم بخوابم اومدم از کنارش رد شم خم شدم و لبهاش رو با تموم وجودم بوسیدم گفتم مرسی بابت همه چیز.رفتم توی اتاق زمان مجردی زنم مینا جون بخوابم ولی چون کسی ازش استفاده نمیکرد و بخاریش خاموش بود حسابی سرد شده بود.هر کاری کردم دیدم نه خیررررررر مثل اینکه نمیشه خوابید بلند شدم پتو و بالشت رو برداشتم برم توی حال بخوابم دیدم فرشته جون هنوز بیداره و داره ظرفها رو میشوره گفت چی شده امیر جون کجاااااا؟/؟ گفتم از سرما نمیشه خوابید امشب توی حال میخوابم.فرشته گفت سرمای امشب بدن داغ مینا رو میخواد که گرمت کنه.وااااااااای دوباره کیررررررم داشت هشدار بلند شدن میداد گفتم مامان راست میگی ولی من امشب دستم از دنیا کوتاهه فرشته گفت دل برای خودت نسوزون تا چند دقیقه پیش اون کیر بزرگت توی دهن من بود.گفتم این کیررررررررر کوووووووووس میخواد با این چیزها راضی نمیشه گفت کوس و کون و سکس در کار نیست عزیزم برو بخواب فردا شب کوس زن خوشگلت رو بکن حالا هم برو توی اتاق من بخواب که بعدا زنت نگه شوهرم رو روی زمین خوابوندی رفتم توی اتاق فرشته جون و روی تخت خوابیدم اصلا نمیدونم کی خوابم برد خواب بودم که حس کردم یکی داره با کیرم ور میره؟؟/؟؟ چشمهام رو باز کردم وااااااااایییییییییی خدااااااااای من چی میدیدم؟/؟ با اینکه چراغ اتاق خاموش بود ولی نور چراغ از توی حال می تابید توی اتاق خواب حس میکردم آرزویی که از نوجوونی با من بود برآورده شده یک بدن درشت افتاده بود روم با دو تا سینه بزرگ و یک کووووون خوش تراش اوووووووف پوستش خیلی سفید نبود ولی از اون دسته بدنهایی بود که اصلا مو ندارن آروم شروع کرد شلوارم رو کشید پایین گفت جوووووووون خیلی خواستم تحمل کنم ولی فکر کردم حالا که خدا شوهرم رو ازم گرفته اگه با تو سکس نکنم باید برم به یک غریبه کوس و کون بدم امیرررررر جوووووووون.بعد تموم کیرم رو یکجا گذاشت توی دهنش شروع کرد به ساک زدن جاااااااااان از اون حرفه ایها بود کیرم کامل توی دهنش بود گذاشتم خوب کیرمو بخوره بعد گفتم بیا بخواب حالا نوبت منه اونم از روم بلند شد و کنارم روی تخت خوابید هنوز کوسش رو ندیده بودم با اینکه یکبار آبم و توی حموم آورده بود اومدم بین دو تا پاهاش واااااااااییییییی جوووووون چه رونهای بزرگی داشت پاهاشو از هم باز کردم اوووووووف چه کوووووووس پشمالویی داشت رفتم پایین لبهام رو گذاشتم روی کوسش یک آه ه ه ه بلند کشید زبونم رو انداختم وسط کوسش شروع کردم به لیس زدن فرشته مثل جنده ها جیغ میزد دست راستمو گذاشتم روی چوچولش و دست چپم رو بردم چنگ انداختم به سینه های بزرگش.داشتم با ولع تموم کوس مادر زنم و میخوردم یک کوس جا افتاده 47 ساله دستشو کرد توی موهام و با تموم قدرت صورتم رو به کوسش فشار داد همه بدنش میلرزید جیغ زد و گفت امیررررررررر جوووووووون الان خیست میکنمممممم آب کووووووسمو بخورررررر آبمو بخوررررررر اومد اووووومددددد آه ه ه آه ه ه و ارضا شد.اومدم بالا لبهام از ترشحات کوسش حسابی خیس شده بود شروع کرد بخوردن لبهام همه صورتم رو میلیسید یکم که آروم شد بهم گفت مرسی داماد عزیزم کاش زودتر باهات تنها شده بودم امیر جون آخ که نمیدونی چه حالی کردم حالا میخوام حسابی بهت حال بدم خوب عزیزم شاید این شرایط دیگه پیش نیاد پس هر چی ازم میخوای بگو؟؟/؟؟ گفتم من میذارم به عهده خودت این کیر امشب تا صبح مال توئه فرشته گفت میخوام یک چیزی بهت بدم که خیلی ها توی کفشن یک لب ازم گرفت گفت تو فقط بخواب بقیش با من رفت پایین و دوباره کیرم رو کامل گذاشت توی دهنش جوری که پشمام میخورد به لبهاش یک کم که ساک زد کیرم رو از دهنش درآورد یک توف حسابی انداخت روش اومد خودشو روی کیرم تنظیم کرد ولی جلوی سوراخ کونش آروم نشست روش کیررررررم داشت آروم آروم توی کوووووون بزرگش جا میشد ووواااااایییییییی چقدر تنگ و گرم بود باورم نمیشد اون کون خوشگل رو فتح کرده بودم دیگه کیرم توی کون فرشته مادر زن قشنگم جا باز کرده بود منم حسابی حشری شده بودم فرشته هم آه ه ه ه و ناله هاش شروع شده بود دیگه نمیتونستم زیر بمونم میخواستم بالا باشم تا با همه وجود کووووووس و کووووووونش رو بگامممممم از جام بلند شدم کیرم از توی کونش دراومد گفتم چهار دست و پا شو خودمم رفتم پشتش یک توف انداختم به سوراخ کونش که حالا یکمی باز شده بود کیررررررم رو تا دستهههههههه جا کردم توشششششششش آهی کشید گفت امیررررررر عزیزممممم این کون رو تا حالا بکسی نداده بودم پس سعی کن خوب بکنیششششششش کیرم رو با قدرت توی کونش فرو میکردم با هر ضربه کون بزرگش مثل ژله میلرزید داشتم میگاییدمش میگفت امیرررررر جوووووون داری منو میگایییییییییی جررررررررر خوردممممممم یکم آرومتررررررر گفتم تو امشب جنده منی میخوام هر کاری خواستم باهات کنمممم فری جوووووون گفت بکننننننن عزیزممممممم واااااااایییییییی امیررررررررر جووووووون امشب همه بدنم در اختیارته هر جام دوست داری بذارررررررر اوووووووف حرفهاش بدتر حشریم میکرد اما من از کوس فرشته هنوز بی بهره مونده بودم کوس اون کیر من رو میخواست و کیر من کوس مادر زنمو برای همین کیرم و از کونش بیرون کشیدم اومدم جلوش ایستادم اونم که وظیفش رو خوب میدونست شروع کرد به ساک زدن یکم ساک زد کیرم رو بیرون کشیدم گفتم روی شکم بخواب و رفتم افتادم روش آخ خ خ خ چه کون بزرگ و نرمی داشت رونهاش چسبیده بودن بهم کوسش رو نمیدیدم دست انداختم لای لمبرهای کونش رو از هم بازش کردم سر کیررررررم رو گذاشتم جلوی کووووووسش آروم فشارررر دادم توشششششششش حسابی خیس و گرم بود شروع کردم به گاییدن کوسش صورتش رو برگردوند و لبهام رو مکید اووووووووف شیرینههههههه مدام قربون صدقه کیرم میرفت گفت میخواد برگرده تا از جلو کوسش رو بکنم قبول کردم از دیدن بدن درشتش لذت میبردم برگشت و رو به روم خوابید منم دوباره شروع کردم به گاییدنش خم شدم روش و سینه های بزرگش رو میک میزدم چقدر کوسش نرم و تپل بود همه کیرم رو بلعیده بود آبم میخواست یواش یواش بیاد ولی دلم نمیخواست سکسمون به این زودی تموم شه زود کیرم رو از کوس داغش کشیدم بیرون سینه های بزرگش بدجوری تحریکم میکرد اومدم روی سینه هاش خودش فهمید سینه های بزرگش رو توی دستهاش گرفت و چسبوند بهم منم کیرم رو فرو کردم بینشون چشمهای خمارش رو که نگاه میکردم دیوونه میشدم دوباره برگشتم پایین و کیرم رو توی کوس تپلش فرو کردم چه آهییییییییی میکشید همه وجودش همه بدنش در اختیارم بود خودشو رها کرده بود عاشق کوس دادنش شدم با همه وجودش داشت بهم کوس میداد گفت امیررررررر جووووون چه کیرررررررری داری قربون کیرررررررت بشممممممم عزیزممممممم بکنننننننن منم گفتم چه کووووووووسی داری فرشته جوووووون چه کوووووووون و سینه هایییییییی داری قربون اون پشمهای سیاه کوووووووست برم این حرفها حسابی حشری ترمون کرده بود باز کیرم رو کشیدم بیرون رفتم پایین زبونم رو انداختم روی کوس خیسش و حسابی لیسیدمش چوچول صورتی رنگ خوشگلش رو کرده بودم توی دهنم میک میزدم اونم داد میزد میگفت وااااااییییی امیررررررر تو کووووووس لیس منییییییی امیررررررر تو کوووووووس کن منیییییییییی جووووووون باز بلند شدم کیرم رو توی دست گرفتم گذاشتم جلوی کوسش بهم گفت امیرررررر توف کن توی کووووووسم منم یک توف حسابی انداختم روی کوسش و کیرمو فرو کردم توشششششش افتادم روی بدن گرم و نرمش سفت بغلش کردم و کوسش و با تموم قدرت میگاییدم هر دو تامون توی اوج لذت بودیم که فرشته داد زد محکمترررررررر بکننننننننن همشو بهم بدهههههههه خایه هاتم بکنننننننن توششششششش منم سرعتم رو بیشتر کردم چند ثانیه بعد آب از دور کیرم زد بیرون تا حالا ندیده بودم آب زن از کوسش بیرون بریزه فرشته دیگه نای نداشت ولی بخاطر من بلند شد گفت میخوام یک حال دیگه بهت بدم که تا حالا کسی بهت نداده باشه گفت چهار دست و پا شو و رفت پشتم شروع کرد به لیسیدن سوراخ کونم دستشم از بین پاهام رد کرد شروع کرد به مالیدن کیرم تا حالا کسی اینکار رو برام نکرده بود وااااااایییییی چه حالی میداد جوووووون آروم آروم زبونش رو توی کونم میکرد منم حسابی حال میکردم کونم رو به صورتش فشار میدادم اونم سرعت دستشو بیشتر کرده بود بهش گفتم مامان وقتشه هااااااااا گفت برگرد تا برگشتم کیرم رو گذاشت توی دهنش شروع کرد مکیدن منم خودم رو رها کردم و آبم تا قطره آخر اومد توی دهنش اونم همش رو خورد اومد بالا روم خوابید اون هیکل توپش با اون سینه هاش جلوم بود دست انداختم و دوباره اون کون خوش تراشش رو مالیدم اونم فقط ازم لب میگرفت گفتم مامان جون من عاشق کوس دادنت شدم مادر زنم گفت منم عاشق همه چیزتم.خلاصه اون شب تموم شد چون من مینا زنم رو خیلی دوست دارم دیگه با مادر زنم فرشته جون رابطه ای نداشتم ولی اون زن واقعا رویایی سکس من بود و هیچوقت دخترش نتونست جای اون رو برام بگیره.پایان.این داستان تقدیم به فرشته خانم عزیز از اصفهان