ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زندایی مجید قسمت دوم

ملافه رو انداخت روی خودش رفت حموم یاد مجید افتادم که من رفته بودم شهرستان دوست دخترش رو آورده بود اون رو کرده بود البته از عقب چیزی بمن نگفت من خودم از روی دستمال کاغذی های توی زباله متوجه شدم هر چی بهش گفتم بگو کی بوده نامردچیزی نگفت منم توی وسایلش دنبال کاندوم یا اسپری گشتم ته کمدش اسپری پیدا کردم توی فیلمها دیده بودم ولی استفاده نکرده بودم زدم به کیرم بعد چند لحظه کیرم بی حس شد تیغی از توی کمدم برداشتم رفتم دنبال سارا توی حموم داشت کوسش رو آب میکشید تا منو دید گفت فکر نمیکردم زود آبت بیاد دیگه وقت نداریم زود لباسمون رو بپوشیم تا مجید نیومده.گفتم نمیاد اون شب میمونه پیش دوستهاش زنگ زد من یادم رفت بهت بگم تا فردا صبح دو تایی تنهایم.گفت یعنی چی اگه اینطوریه من برم؟/؟ گفتم کار رو نیمه تموم نذار شیر دوش رو باز کرد رفت زیرش منم رفتم جلوش هنوز کیرم بی حس بود چسبیدم به کمرش کیر بی جونم رو میکشیدم لای پاهاش یادم اومد با سینه زنها بازی کنی اونها رو حشری میکنه دستمو بردم سینه هاشو توی دستم گرفتم شروع کردم به دستمالی میگفت آخ خ خ یواش ترررر فشار ندههههه کم کم اخمش به لبخند تبدیل شد خودش کوووووووونش رو به کیرررررررم میمالید گفتم سارا خانم یه چیز بپرسم ناراحت نمیشی؟/؟ گفت چیه بگو؟/؟ گفتم تا حالا به چند نفر کوس دادی؟/؟ چیه فکر میکنی من جنده ام؟/؟ نه من بجز شوهرم و الانم تو به هیچکس ندادم و نمیدیم.گفتم حالا چی شد بمن لطف کردی؟/؟ گفت شوهرم همش دوست داره منو از کون بکنه برای من بیشتر درد داره تا لذت وقتی هم از کوس میکنه زود آبش میاد میکشه بیرون به زحمت منو ارضا میکنه من یک هفته پریود بودم قبل اونم فرصت نشد که با هم حال کنیم برای همین من حدود 12 روز بدون کیر بودم تا شب قبل از اومدنم به اینجا که پریودم تموم شده بود رفتم حموم صاف کردم تا شب دو دستی بزارم جلوی شوهرم منو بکنه بین حرفهامون شیر آب رو بستم داشت حموم خیلی گرم میشد گرمای بدنشو از دست میدادم نشستم کف حموم اونو بغل کردم مثل بچه کوچیکها ولی برعکس من داشتم سینه هاشو میک میزدم گفتم چی شد اونشب مگه با شوهرت حال نکردی؟/؟ گفت چرا مثل همیشه اون زودتر آبش اومد و منم چون تازه پریودم تمام شده بود کوسم سوزش داشت بیشتر منو از کون کرد آبشو هم ریخت توی کونم منو ول کرد و خودش خوابید تازه وقتیکه میومدم اینجا توی اتوبوس یک دختر و پسر داشتن دور از چشم همه همدیگه رو دستمالی میکردن دست پسره روی سینه دختره بود.فکر کنم دست دختره هم توی شلوار پسره بود.منو حشری کرد تا اومدم اینجا و تو و خودمو تنها دیدم و اون کاغذی که آبت رو ریخته بودی روش از بوی آب دیووونه میشم منتظر بودم بیایی خونه یجوری باهات سر صحبت رو باز کنم که همه چیز جور شد همش یک سینه رو نخور اون یکی رو هم بخورش.دست راستم روی کوسش بود.دو تا از انگشتهامو کردم آروم توی کوسش اووووف نرم و داغ بود کیف میکردم بلندش کردم گفت چی شد؟/؟ گفتم یکم پشمهام رو بزنم کم کم داره کیرم سر حال میاد بعد بریم سر وقت کوووووست پشمهام رو که زدم دیگه کیرم هم راست شده بود.سارا داشت برام ساک میزد بلندش کردم ایستاد همدیگه را عاشقونه بغل کردیم و مالیدیم نمیشد بخوابیم کف حموم دستهاش رو گرفت به شیر حموم خودش رو خم کرد کووووووسش از پشت زده بود بیرون جووووووون چه حالی داشت گذاشتم جلوی سوراخش فشاررررررر دادم توشششششششش واااااااایییییی خیلی داغ و لیز بود آروم از ترس اومدن آبم جلو عقب کردم ولی خبری از آب نبود.تند تند کردم اونم داشت کوسشو میمالید.وقتی بدن خیسمون بهم میخورد صدای شلاپ شلوپ میداد همونطور که نفس نفس میزد گفت جووووون یکمممم دیگهههههههه بزنننننننن واااااااااای واااااااااااای محکمتررررررر بکنننننننننن اوووووووف ....بدنش شل شد فهمیدم آبش اومده بهش گفتم چی شد؟/؟ سارا گفت دستت درد نکنه بسه دیگه خوب منو جر دادی ممنون بریم یه چیز بخوریم که دارم از گرسنگی میمیرم گفتم من چی؟/؟ آبم نیومده؟/؟ لبخندی زد گفت عزیزم مگه دو بار آبت نیومده بسته دیگه بریم بعدا برات باز ساک میزنم گفتم دو بار نه و سه بار یکبارم یواشکی توی دستشویی خالی کردم خنده ای کرد و گفت ای کوس ندیده خوب شد منم حشری بودم وگرنه تا شب صد بار جلق میزدی.خودمون رو شستیم و رفتیم برای نهار پای سفره لباسمون رو پوشیده بویدم ولی من همش چشمم توی سینه هاش بود گاه گاهی دست میزدم نهار رو خوردیم و خوابیدیم یکم توی بغل هم ولی منکه خوابم نمیبرد فکرشو میکردم که زن دایی مجید رو توی لباس مجید بغل کردم و چشمم رو باز کردم دیدم همه جا تاریکه شب شده بود ساعت10بود همه جا تاریکه چرا من خوابم؟/؟ تا چشمم به سارا افتاد یادم اومد چی شده چراغ رو روشن کردم مثل اینکه سارا قصد بلند شدن نداشت توی خواب ناز بود.کنارش نشستم موهاش رو نوازش کردم و گفتم بلند شو سارا جون عزیزم.در عالم خواب گفت نکن حمید میخوام بخوابم حمید کیه؟/؟ من امیررررررررم.بعد فهمیدم اون منو با شوهرش اشتباه گرفته بود.روش خوابیدم جای تشکر سر و صورتش رو غرق بوسه کردم رفتم سراغ سینه هاش ولی اون حالش رو نداشت منو عقب زد گفت بسه دیگه چیزی نمیگم لوس میشی سرش قرمز میشه شوهرم میفهمه.گفتتم پس بلند شو بکنمت.با خمیازه گفت حالش رو ندارم تو چقدر کلید میکنی؟/؟ کیر راست شدم رو گذاشتم جلوی دهنش ساک بزنه گفت دهنم خشکه حال ندارم.دیدم نه نمیاد منم به زور روش خوابیدم و شروع کردم به مالیدنش سینه هاش و کوسش رو دست زدم اما از اون امتناع از من اصرار.زیر شلواری رو تا زیر زانوش کشیدم پایین شورتش که پاش نبود چون شسته بود گفتم باید اصرار کنم التماس کنم؟/؟ خواست زیر شلواری رو بکشه بالا که من کیرم رو گذاشته بودم جلوی کوسش خشک خشک فشار دادم از ته دل یک جیغی کشید با پشت دست زد به من خودش رو پرت کرد اونطرف شروع کرد به گریه دلم بحالش سوخت خواستم ولش کنم ولی کوووووووون گشادش منو دیووووونه میکرد رفتم طرفش خواستم نازش رو بکشم یاد حرف خودش افتادم که وقتی کیرمو توفی کردم بهم گفت مگه میخواهی کون کنی با خودم گفتم هر طور شده من باید کونش رو کنم.کیرمو با آب دهنم خیس کردم گذاشتم بین کونش خم شدم روش گفتم منو ببخش عزیزم دست خودم نبود و از این حرفها.خودش متوجه کارم شد کوووووووونش رو بیشتر داد عقب و با یک دستش لمبر کونش رو گرفت کونش هم داغ بود.گفت یکبار دیگه توف کن.آب دهنمو ریختم روی کیرم و روی سوراخش آروم کردم توششششششش تنگ تنگ بوداووووووف به زور عقب و جلوش کردم صداش درنمیومد بهش گفتم درد نداره؟/؟ گفت کیررررررر شوهرم بزرگتره به اون عادت کردم مال تو برام چیزی نیست حرفهاش حشری ترم کرد تند تند تلمبه زدم دستهام دور سینش بود چون روی یک پهلو خوابیده بود برام مشکل بود ازش خواستم قمبل کنه دیدم داره باز با کوسش ور میره.گفتم خوب بیا از کوس بکنمت؟/؟ قمبل کرد حسابی کونش رو بالا آورده بود واقعا شوهرش دخل کونش رو آورده بود حالا مونده بودم که توی کدوم سوراخ کنم بالا یا پایین؟/؟ بالایی تنگ و خشک پایینی گشاد و خیس.کیرمو مالیدم به کوسش با آب کوسش خیسش کردم با پاهاش زد به من چیکار میکنی؟/؟ بکنننننننن دیگه کونش رو خیس کردم با آب دهنم گذاشتم جلوش فشاررررر دادم توششششش شروع کردم تلمبه زدن.گفت نکنه میخوای سوراخم کنی یواشتررررررر حالا من یک چیزی گفتم کووووووونم رو گشاد کردیییییییی آخ خ خ خ با این حرفش سرعتم رو تندتر کردم تخمهام از شدت ضربه که میخورد به کوووووووسش درد گرفته بود.تاپش رو کشیدم بالا سینه هاش داشت همراه تلمبه زدنم جلو وعقب میشد.کیرم رو بیرون آوردم گفت حالا نوبت کوسمه گفتم نه اول ساک بزن گفت نه کردی توی کونم نمیخورمش نشستم جلوش سینش رو گرفتم آوردم جلو دو طرف کیرم شروع کردم به مالیدن ولی خبری از آب نبود درد همه بدنمو داشت میگرفت باید حتما آبم میود خوابوندمش روی کمر خوابید روش لنگهاشو دادم هوا کیررررررررم رو کردم داخل کووووووووس خیسش دردم بیشتر از لذتش بود اونکه داشت کیف میکرد من داشتم درد میکشیدم سرش رو آورد بالا گفت آبت رو بریز روی شکمم.بهش گفتم آبم کجا بود نمیاد مثل اینکه آخرهای کار اون بود صدای نفس نفسش بیشتر شد یک دادی زد اووووووووومدددددددد پاهاش رو دورم فشارررررر داد.فهمیدم ارضا شده و الان منو میندازه بیرون سرعتم رو بیشتر کردم همش میگفت بسه درد دارم درد دارم گفتم منم درد دارم هر صحنه سکس رو در نظرم مجسم میکردم شاید آبم بیاد ولی نمیشد سینه هاش هم کار ساز نبود یاد اون سینه ای که صبح داشت موهاشو شونه میکرد و از زیر لباس منو صدا میکرد افتادم دیگه نفهمیدم چی شد افتادم روش بعد از چند دقیقه که حالم جا اومد منو کنار زد رفت خودش رو بشوره منم رفتم شستم دیگه شام بی شام ساعت حدود 12شب بود کنار هم خوابیدیم دیگه نه من حس داشتم نه اون خوابم نمی برد جای لالایی از خاطرات سکس با شوهرش برام گفت تا خوابمون برد توی بغل هم چشمم رو باز کردم ساعت 7 بود اااااااای واااااااااای امتحانم دیگه دیر شده بود سارا رو بیدار کردم بلند شو شاید سر و کله مجید پیدا شه بلند شدیم تند تند لباسمون رو پوشیدیم البته قبلش شیطنت کردم و شورت و سوتین سارا رو برداشتم شورتش رو پام کردم سوتینش رو ازم گرفت گفتم یادگاری بده بمن؟/؟ گفت سینه هام میفته پایین بده دفعه دیگه بهت میدم بدون شورت شلوارش رو پوشید و بغلش کردم آرایشش رو کرد و بعد بوسیدمش رفت.چند دقیقه نگذشته بود توی فکر حرفش بودم که گفت دفعه بعد که درب به صدا اومد باز حتما سار است که اومده میگه شورتم رو بده در رو باز کردم خوب شد چیزی نگفتم مجید پشت در بود اینوقت صبح اومدی چیکار؟/؟ گفت یادم اومد امتحان داری و میری دانشگاه اومدم کلید رو بگرم پشت در نمونم.بهم گفت امیر هنوز نرفتی؟/؟ منم گفتم نه سرم درد میکنه حسش رو ندارم.اومد داخل دعا میکردم بره دستشویی برم اتاق رو مرتب کنم بازم خوب شد زن داییش رو ندید فرستادمش دنبال نخود سیاه پریدم اتاق رو مرتب کردم ولی یکم بو برده بود اما از اونجاییکه من اهل برنامه نبودم زیاد بهم گیر نداد.پایان

2 نظرات:

mery گفت...

خیلی باحال بود به خصوص اخرش.مرسی امیر جون واقعا مرسی

matin گفت...

امیر جون چقد تو باحالی داداش همیشه منو با داستانات میترکونی

 

ابزار وبمستر