ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

من و شبنم

دو سال پیش در رشته پرستاری دانشگاه سراسری قبول شدم.توی کلاس حدود20
دختر و 10 پسر بودیم وقتی اولین روز وارد کلاس شدم یگ جورایی از دیدن اون
همه دختر جا خوردم بعد از چند دقیقه استاد اومد داخل و شروع کرد به اجرای
جلسه معارفه و توضیحاتی درمورد قوانین دانشکده و یکسری مسایل دیگه منم
بدون توجه به حرفهای استاد فقط داشتم دخترها رو دید میزدم که ببینم
کدومشون خوشگله راستش از خودم تعریف نمیکنم اما من از اون تیپ پسرهایی
هستم که دخترها خیلی دوست دارن قدم حدود180 وزنم هم 60 کیلو میشه و یک
هیکل تراشیده دارم با موهای خرمایی نسبتا بلند و چشمهای آبی خلاصه وقتی
داشتم نگاه میکردم دیدم یک دختره داره یواشکی منو دید میزنه منم کمی
نگهاش کردم ولی چون دو سه ردیف جلوتر نشسته بود نتونستم صورتش رو کامل
ببینم.بعد از اینکه جلسه تموم شد رفتم بیرون باز متوجه شدم اون دختره
داره دنبالم میاد و بهم نگاه میکنه منم چون کسی رو نمیشناختم تنهایی راه
میرفتم بهش توجه نکردم اونم که دید من بهش بی محلی میکنم رفت فرادش که
دوباره رفتم کلاس من یکم زودتر رسیدم دیدم اون دختره اونجاست ایندفعه
اومد جلو و خودش رو معرفی کرد منم براندازش کردم دیدم نه بابا خیلی
خوشگله قدش یکم ازم کوتاهتر بود و هیکل تراشیده ای داشت یک شلوار جین آبی
تنگ پوشیده بود که وقتی راه میرفت تکون خوردن ماهیچه های ران و باسنش
کاملا معلوم بود چشمهاشم سیاه بود و پوستش سفید و شاداب بود.خودم رو
معرفی کردم و کمی در مورد دانشکده و خودمون صحبت کردیم گفت اسمش شبنم و
از همدان اومده و اینجا با چند تا از دوستهاش یک خونه نقلی اجاره کردن
پدرش اجازه نداده بود بره خوابگاه گفته بود که حتی اگه شده با یکی از
اعضای خونوادش براش خونه اجاره میکنه اونم با دو سه تا دختر دیگه که
اونها هم همدانی هستن یک خونه اجاره کرده بودن خلاصه اونروز یکم با هم
آشنا شدیم و بعدش رفتیم سر کلاس.وقتی کلاس تموم شد اومد گفت کار خاصی
دارم یا نه؟/؟ منم که کاری نداشتم گفتم نه گفت پس بیا با هم بریم یک کافی
شاپ چیزی بخوریم منم قبول کردم و رفتیم جای خیلی با حال و با کلاسی بود
رفتیم نشستیم یک گوشه و دو تا قهوه سفارش دادیم من همین جوری نشسته بودم
و داشتم شبنم رو برانداز میکردم با هزار فکر و خیال جور و نا جور احساس
کردم شبنم یخورده اضطراب داره همش با انگشتهای دستاش ور میرفت بهش گفته
چته بابا؟؟/؟؟ گفت هیچی مگه چی شده؟/؟ گفتم ناراحت نشه به شوخی گفتم
ترسیدی؟/؟ گفت نه بابا فقط وقتی با پسر میرم بیرون اینجوری میشم توی فکرم
گفتم شاید خیلی با پسرها نبوده برای همینه اونروز توی کافی شاپ هم فقط از
خودمون گفتیم و چند تا خاطره تعریف کردیم و بعد ازش شماره گرفتم و تا
خونه همراهیش کردم تا نزدیکهای امتحانات ترم اول همینجوری با هم قرار
میذاشتیم در ایام امتحانات این قرارها کمتر شد تا چند روز پس از امتحانات
که حدود پنج روزی تعطیلی داشتیم روز قبل شروع تعطیلات بعد الظهرش شبنم
بمن اس داد که تا پس فردا برنمیگردم ولی دوستهام میرن اگه دوست داشتی
فردا شب بیا پیشم.اولش گیج و منگ بودم و هدفش رو درست نمیفهمیدم؟/؟ بهش
اس دادم باشه اونروز تموم فکرم مشغول شبنم بود رفتم خوابگاه دیدم هم
اتاقی هام دارن خودشون رو آماده میکنن برای رفتن بهشون گفتم که پس فردا
برمیگردم و فردا یخورده خرید دارم اونشب فقط دو نفر خوابگاه مونده بودیم
که فرداش اونم رفت منم تا شب خودمو آماده کردم یک لباس رسمی هم پوشیدم
نزدیکهای غروب بود که شبنم اس داد تا برم همون جاییکه اونروز باهاش رفتم
تاکسی گرفتم و رفتم شبنم در رو باز کرد و گفت بیا تو کسی نیست منم رفتم
داخل خونه دو تا اتاق داشت با یک هال کوچک و آشپزخونه و حموم و دستشویی
همه جا خیلی تمیز و مرتب بود معلوم بود دخترهای منظمی هستن برخلاف
خودم.شبنم گفت راحت باش و بشین خودشم رفت آشپزخونه که شامو آماده کنه سر
شام خیلی راحت نبودم و کمی خجالت میکشیدم که بعدش برام عادی شد شبنم
برخلاف من لباس آنچنان رسمی نپوشیده بود فقط یک شلوار جین با یک تاپ تنش
بود بعد از شام نشستیم و خیلی صمیمی با هم حرف میزدیم منم که دیدم موقعیت
خوبیه گفتم از فرصت استفاده کنم ببینم چه جور دختریه ؟/؟ هر جوری بود با
تعریف داستان یا حرف زدن درباره فیلمهای عشقی موضوع سکس رو پیش کشیدم بهش
گفتم تا حالا سکس داشتی؟/؟ گفت نه چون زیاد دنبال پسرها نبودم گفتم پس چه
جوری از من خوشت اومد؟/؟ گفت واقعا نمیدونم همینجوری.بعد گفت تو چی ؟/؟
گفتم یکی دو باری داشتم ولی هیچکدوم از اونها مثل تو خوشگل و ناز نبودن
اونم سرخ شد و خندید گفت نه بابا؟/؟ بزنم به تخته تو که خیلی خوش تیپی
چطور با دخترهای خوشگل نبودی؟/؟ میخواست موضوع رو عوض کنه فکر کنم اونم
تحریک شده بود.خلاصه هر جوری بود انقدر در مورد سکس پر حرفی کردم که اونم
براش عادی شده بود هم تحریک.شبنم بلند شد و رفت دو تا چایی آورد و اینبار
نزدیکم نشست از حرکات و نگاه هاش معلوم بود داره به برجستگی شلوارم نگاه
میکنه که در واقع همون کیررررررررر شق شدم بود منم دیدم نه مثل اینکه بدش
نمیاد بهش گفتم میخوای برای اولین بار سکس رو تجربه کنی؟/؟ اولش فقط سرخ
شد و حرفی نزد و بدون مقدمه گفت از خیلی وقت پیش دلش میخواسته اما
نمیدونسته چه جوری و از چه راهی به دوست پسرش بگه بعد دوباره بهش پیشنهاد
دادم یکم غرغر کرد و بهونه آورد که من دخترم و میترسم پارم کنی و از این
حرفها هر جور بود راضیش کردم بهش نزدیک شدم توی چشمهای همدیگه خیره شدیم
و من رفتم سراغ لبهاش خیلی لبهای نرم و آبداری داشت طوری لبهاشو خوردم که
انگار دارم آب نبات چوبی میخوردم دیگه کاملا شهوتی شده بودیم و گرم دستمو
از روی لباس گذاشتم روی سینه هاش سینه هاش مثل ژله بود نرم و خیلی خوش
فرم بودن کمی مالیدمشون با این کارم آه ه ه و ناله شبنم رو درآوردم بعد
تاپشو درآوردم ولی نذاشت سوتینش رو باز کنم گفت هنوز زوده یک سوتین توری
سفید بود که باور کنید پوست بدنش مثل اون سفید بود و از دور اصلا قابل
تشخیص نبودن دیدم هنوز کامل تحریک نشده گفتم بذار یک کارای دیگه کنم شروع
کردم از گردنش رو تا شکمش و اطراف سینه ها و نافشو لیسیدم ایندفعه آه ه ه
و ناله هاش تندتر و بلندتر شده بود طوریکه وقتی سوتینش رو باز کردم اصلا
متوجه نشد سینه هاشم سفید بود نوک سینه هاش کمی کرم رنگ بود شروع کردم از
نوک سینه هاش اول با نوک زبونم تحریکشون کردم که سینه هاش سفت تر شد.شبنم
داشت آه ه ه و ناله میکرد و فقط میگفت چقدر لذت بخشه منم تا میتونستم
سینه هاشو توی دهنم جا میدادم و میک میزدم بعد رفتم شکمش رو لیس زدم رفتم
پایین تر ولی شلوارش مزاحم بود خواستم شلوارش رو در بیارم که دستمو گرفت
و گفت من دخترم و اوپن نیستم حواست باشه چیکار میکنی منم گفتم بهم اعتماد
کن فقط ارضات میکنم نمیخوام کوستو کنم اونم قبول کرد و خودشم توی درآوردن
شلوارش کمک کرد.وقتی شلوارو پایین کشیدم چشمهام برق زد عجب اندام خوشگل و
سفیدی داشت کوچکتری 606; اثری از مو نبود زودی رفتم سراغ ساقهای پاهاش و شروع
کردم به لیس زدن همه جای پاهاشو تا بالای رون هاش خوردم بخصوص رونهای
سفید و نرمش رو خوب لیسیدم دوباره ناله شبنم بلند شده بود بعد برش
گردوندم و پشت پاهاش و لمبرهای کونش رو لیس زدم بازم شورتش مزاحم کارم
بود دوباره به پشت خوابوندمش و برگشتم سراغ لبها و سینه هاش بعد سرمو
بردم بغل گوشش بهش گفتم اجازه میدی شورتت رو دربیارم مزاحمه؟/؟ اونم با
یک ناله شهوتی گفت هر کاری دلت خواست بکن من دارم از لذت میمیرمممممممممم
زود لباسهای خودمو درآوردم بجز شورتم وقتی بدنمو دید گفت
ووااااااااایییییییی بدنت خیلی خوشگله منم بدون مقدمه رفتم سراغ شورتش که
کمی خیس شده بود درش آوردم باورم نمیشد یک کوووووووووس بدون مو و سفید
جلومه.فوری سرمو بردم بین پاهاش و پاهاشو از هم باز کردم اول با یک
دستمال کاغذی تمیزش کردم بعد دو رو برش رو کامل لیس زدم و رفتم سراغ اصل
کاری لپهای کوسش رو از هم باز کردم خیلی زیبا بود اولین باری بود که کوس
یک دختر رو از نزدیک میدیدم یکم با دست باهاش ور رفتم و چوچولش رو پیدا
کردم شروع کردم به لیس زدن و مکیدنش با اینکارم شبنم دیگه از شدت شهوت
داشت جیغ میزد وقتی قشنگ چوچولش رو خوردم اینبار نوک زبانم رو فرو میکردم
توی سوراخ کووووووووسش و بالا و پایین میکردم شبنم دیگه نا نداشت فقط نفس
نفس میزد و آه ه ه و ناله میکرد بعد از مدتی آبش اومد و باعث شد همه
صورتم خیس شه چون من داشتم کوسشو لیس میزدم بلند شدم صورتمو پاک کردم
بیچاره شبنم خجالت کشید و معذرت خواهی کرد گفتم اشکالی نداره بعد گفتم
حالا تو بیا خودتو نشون بده مثل اینکه یک چیزهایی بلد بود ولی نه زیاد
شورتمو کشید پایین و کیررررر شق شدم افتاد بیرون راستش من تا حالا اندازه
کیرمو نگرفتم ولی نه زیاد بزرگه نه خیلی کوچیک اونم کیرمو دید چیزی نگفت
فقط شروع کرد به ساک زدن زیاد ماهر نبود و دندونهاش میخورد به کیرم و
دردم میومد اما قشنگ میک میزد منم یکم آه ه ه و ناله کردم و گفتم بسه
حالا بذار بریم سر اصل کاری خوابوندمش و پاهاشو باز کردم چون از هیچی خبر
نداشتم وسایل سکس کاندوم و اسپری و..نخریده بودم اولش فقط توف زدم به
کیرم و کوسشو مالش میدادم بقول دوستان همون لاپایی چون اولین بارش بود
اون حال میکرد ولی برای من زیاد لذت نداشت گفتم اگه جلو صاحب داره عقب که
بی صاحبه؟/؟ گفتم برگرد میخوام کونتو کنم اون که اوپنه؟/؟ اونم گفت آره
فقط آروم بکن بیچاره نمیدونست چه دردی در انتظارشه منم ازش خواستم یک چیز
لیز کننده برام بیاره اونم روغن مایع آورد یکمش رو مالیدم به کیرم و
سوراخ کونش باسنش خیلی نرم بود حتی دو رو بر سوراخ کونشم سیاه نبود سفید
و نرم منم دستهام روغنی شده بود باسنشو روغنی کردم و شروع کردم به ماساژ
دادن مثل ماهی لیز شده بودن اصلا نمیتونستم بگیرمشون فقط با کف دستم
ماساژ میدادم بعد کیرمو بین لمبرهای کونش عقب جلو میکردم چون شبنم داغ
داغ شده بود مثل این بود که دارم توی سوراخ کونش عقب جلو میکنم بالاخره
کیرمو رسوندم به سوراخ کونش با اولین فشاررررررر نرفت توش مجبور شدم فشار
رو بیشتر کنم که یکدفعه تموم سر کیرم رفت توی کونش جاااااااان خیلی گرم
بود انگار بد جوری داغ کرده بود وقتی سر کیرم رفت داخل شبنم جیغی کشید که
فکر کنم برای یک لحظه کر شدم تازه متوجه شده بود چه دردی داره بهش گفتم
بابا چه خبره الان دردش کم میشه گوش نمیکرد فقط میگفت درش بیارررررررررر
دارم پاره میشمممممممممم منم دیدم فایده نداره کیرمو درآوردم و با انگشت
باهاش ور رفتم اولش دردش گرفت اما بعد تبدیل به ناله شد تا دو انگشتی جلو
رفتم بعد دوباره کیرمو بردم داخل و اینبار هر جوری بود با فشار نصفش رو
کردم توش باز شبنم شروع کرد به جیغ زدن اما اینبار بی خیالش شدم دستمو
بردم زیرش و سینه هاشو میمالیدم که یکم آروم شد شروع کردم لیس زدن پشتش و
زیاد کردن فشار که بالاخره تا دسته فرو کردم توش کیرم دیگه جا باز کرده
بود و شبنم هم عادت کرده بود هر چی بیشتر فشار میدادم گرمی کونش بیشتر
میشد منم چند بار به آرومی عقب جلو کردم بعد شروع کردم تلمبه زدن شبنم
دیگه داشت ناله میکرد و درد نداشت هر بار با شدت بیشتر تلمبه میزدم بهش
گفتم داره آبم میاد گفت خیلی دوست داره کیرمو بین سینه هاش عقب جلو کنم و
آبمو بریزم همونجا قبول کردم سریع برگردوندمش و اونم سینه هاشو بهم فشار
داد و دهنشو نزدیک سینه هاش برد.منم کیرمو بین سیینه هاش عقب جلو کردم و
گاهی هم سر کیرم میرفت توی دهنش راستش اینجوری حال میداد سینه هاش مثل
ژله بود چند بار عقب جلو کردم نفهمیدم که آبم پاشید روی سر و گردنش و بین
ممه هاش گفتم ببخشید حواسم نبود اونم گفت اشکالی نداره بلند شدیم یکم
خودمونو با آب تمیز کردیم میخواستم برگردم که نذاشت گفت تا فردا همینجا
بخواب دیگه دیره بعدش با هم خوابیدیم و کلی حال کردیم.پایان

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر