ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

رازنگاه 11

سوتینمو در آورد و لیمو خوری رو شروع کرد -آه..آههههههه سامان جووووووونم یه سرو سامونی هم به این کوسسسسسسسم بده . این شورت منم بکشش پایین . کوسسسسسسسم دیگه آتیششششش گرفته لب و زبونتو میخواد کییییییررررررتو میخواد . اینقدر منتظرش نذار -دوست نداری باهات حال کنم ؟/؟-اوخخخخخ کشته مرده حال کردنم . من لخت لخت بودم و اون هنوز شورت پاش بود . دستمو بردم داخل شورتش . دیگه بیشتر از این تحمل نداشتم . لمس یک کیر تازه . تماس با یک کیر جدید . لذت بردن از کلفتی اون و کنجکاوی از این که مالش این کیر چه احساسی در من به وجود میاره عجولم کرده بود . عرض یک طرف کیر نصف کف دستمو پوشش می داد . واقعا کلفت تر از کیر بابا و فرهاد و فرشاد بود . تازه این سه نفر هم خیلی کیر کلفت بودند . کیر رضا که هیچی اصلا جزو مسابقه نبود . ولی همونجوری که قبلا متوجه شده بودم طول کیر سامان حدود 17سانتی می شد که این خودش بلند بود . یک لحظه رفتم براش ساک بزنم که در جا پشیمون شده وگفتم شاید بی جنبه باشه . بهتره اول اون کوس میل کنه . وقتی که سامان داشت کوس منو می خورد منم دستامو گذاشته بودم لای موهای سرش و نوازشش می کردم . هروقت بهش می گفتم کوسم خیلی خیس و چرب شده و با دستمال کاغذی پاکش کن تا خوردن ومکیدنش به من لذت بیشتری بده خیسی منو با لذت هر چه تمامتر مثل آب میوه می خورد . سرشو بر نمی داشت که مبادا لذت یکسره من قطع بشه . قربون کییییییرررررشششششش . پسر خیلی مودبی بود . زیادم تو اون حال و هوای نیمه تاریک به چشاش گیر ندادم که به چی داره فکر می کنه . باز بالاتر از گاییده شدن چی می تونه باشه که منم تو این فازا بودم و زیرکیر سامان داشتم حال می کردم . دیگه داشتم به اوج جنون می رسیدم که سر سامانو به کوسم بیشتر فشاردادم تا متوجه شه که محکمتر میکش بزنه . وقتی هم که به اوج جنون و تمتع رسیده و گرمای لذت بخش و حرکت آب هوسمو احساس کردم دیگه دستم شل شد و از پشت سرش افتاد تا رفتم بگم کییییییررررررررر می خوام دیدم کیررررره خودش راهشو بلد بود وداشت عقب و جلو می کرد -واییییییی  وایییییییی  وایییییی سامان .. سامان .. سامان !روکیرت آتیشششششش روشن کردی ؟/؟این چیه ؟/؟اوووووف اوووووففففف مشعل کیییییییررررررت سرتا پامو آتیشششششش زد و دود کرد . بکن منو بزن منو من می میرم واسه همچه کیییییییررررررری (این حرفی بود که به صاحبای کیرای قبلی هم زده بودم )دستمو لای کوسم گذاشته و باهاش بازی می کردم -عزیزم تو خوشگل ترین و هوس انگیز ترین زنی هستی که من تا الان دیدم (این حرفو هم این چند روزه زیاد شنیدم . موقع گاییدن این حرفا دیگه مالیات نداره )یک انگشتشو فرو کرده بود توی سوراخ کونم تا گاییدن منو تکمیل کرده باشه گاهی سرو تنمو کمی بالا می آوردم تا وقتی سامان کیرو برای فروکردن دوباره تا نزدیکیهای آخرش بیرون می کشه یعنی در حرکت آخر برگشت بتونم ببینمش و از تماشای قد و قواره اش لذت ببرم . وای کوسسسسس من روی کییییییرررررر سامون جونو چرب و لغزنده کرده وسفیدیهای هوسسس منم روش نشسته بود . سامان با قدرت کیر خودش یه بار دیگه هم منو به ارگاسم رسوند ومنم توضیح همیشگی رو که آبو بریز تو کوسم اشکال نداره برای سامان هم دادم وکلی خوشحال شد و در حالیکه چشاشو بسته بود منی خودشو ریخت داخل کوسم . منم صبر کردم تا حالشو بکنه و چشاش باز شه بعدا کیفشو تکمیل کنم . وقتی چشاشو باز کرد یه تکونی به خودم دادم تا کیرش ول شه و مثل یه سگی که یه استخون کلفتو می گیره تو دهنش منم کیرشو به دهن گرفته و از پهلو واز بالا و چند زاویه دیگه شروع کردم به زبون زدن و براش ساک زدم . پس مونده آبشم خوردم . خیلی تعجب کرده بود . ازم انتظار نداشت که براش یه همچین کاری انجام بدم . خودش می گفت واسش یه رویا بوده که حتی منو لخت ببینه چه برسه به بقیه امتیازاتی که من واسش قائل شده بودم . واقعا جوان فروتنی بود و خودشو نمی گرفت و از حد خودش تجاوز نمی کرد . من اشتباها از ظاهرش چیز دیگه ای فهمیده بودم ولی در هوسبازیش شکی نبود . پای بند و علاف یک کوس نبود . نمیشد ایراد گرفت . چون منم این چند روزه به خودم ثابت کرده بودم که  پابند یک کیر نیستم . اون موقع که مجرد بودم یه دوست داشتم که چند تا دوست پسر داشت و همیشه نصیحتم می کرد که از هر بوستانی گلی بچین و برو . ازدواجم که کردم و همه از وضع شوهرم با خبر شدن دختر عمه ام که شوهر داشت و از بچگی با هم ندار بودیم به من می گفت از هر بوته ای گلی بچین و برو ومدام خودشو مثال می زد ببین فرشته جون منو نگاه کن . شوهرم خوش تیپه بازاری و پولداره خونه و زندگی و ماشین همه به اسم منه وقتی هم که میاد خونه کمک میکنه . اما من چی ؟/؟همین الانشم سه تا دوست پسر دارم . دارم حال می کنم . تنوع طلبم . یک کیر به من حال نمیده . وقتی می بینم یه پسر جوونتر از خودم با کوس و کون من حال می کنه یک دنیا لذت و شهوت وجود منو می گیره . اعصابمو آروم می کنه . دیگه واسه هیچی حرص نمی خورم . اگه شوهرم معتاد شه یا با یه زن دیگه باشه زیاد واسم فرقی نمیکنه . من واکسن خودمو زدم . اونم چند تا واکسن . بازم هوس دوست پسر جدید دارم . در همین افکار بودم که دیدم دمر افتاده ام رو تخت و سامان هم پشتم دراز کشیده وکون منو غرق بوسه کرده وگوشت باسنمو طوری فشار می داد که خون داخل کونم به شدت به جریان افتاده وحال منو خوش وهوسمو زیاد می کرد . کیر خودشو به صورت طولی روی سوراخ کونم می کشید وآه می کشید .-پسر خوب کووووووووون میخخخخخخوایییی ؟/؟خجالت نکش . من امشب در اختیار توام . فقط یک دفعه نذار کیرت کلفته ممکنه جرم بده . از روی میز توالت کرمی برداشته و دادم دستش که خوب محل ورودو چربش کنه . فداش بشم من . خیلی رعایت می کرد . احساس می کردم یک چیز گرد و قلمبه ای رفته توی کونم وازبس قطر و کلفتیش زیاده روی قاچای کونم اثر گذاشته . دستمو از زیر شکم به بیضه هاش می مالیدم تا بیشتر کیف کنه . فقط نصف کیرشو فرستاد داخل سوراخ کونم . خودشم متوجه شده بود که بیشتر از این ممکنه کارو به جاهای باریک بکشونه . ولی فکر می کنم تا دو سه سانت دیگه هم جا داشتم . مقعدم گرمای خاصی رو احساس می کرد . خون توی تمام بدنم به جریان افتاده بود . دوباره هوس دار شده بودم . -سامان جون سنگین شدم . یه کاری واسم بکن .-اجازه دارم توی سوراخ کونت آب بریزم ؟/؟-موقع سکس هم می خوای اجازه بگیری ؟/؟اجازه ما دست شما و دست کیر شریفته . بریز و دوباره باهام ور برو . وقتی کیرشو از کونم بیرون کشید انگاری که سوراخ کونم یه چشمه باز کرده باشه . آبایی رو که ریخته بود بیشترش روی پاهام بر گشت کرد  .سامان منو سروته یکی کرد و یه چیزی شبیه یه لاستیک دایره ای در آورد گردنم داشت یه کمی درد می گرفت ولی وقتی یواش و عمود اومد روم وکیرشو تا نزدیکیهای انتها ش فرستاد داخل کوسم اون یذره درد هم از یادم رفت ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی .

1 نظرات:

matin گفت...

داستان فقط این عجب داستانی هست مو به منوش میخونم دستتون درد نکنه ممنون

 

ابزار وبمستر