ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

دست بالای دست 2

از وسط بدن نیوشا تا نوک انگشتای پاش فوق العاده هیجان زده ام کرده بود شورتش خیلی نازک بود متوجه رنگش نشده بودم . فقط می دونستم اگه پاهاشو یه خورده بیشر باز کنه میشه قسمتی از دو طرف و کناره های کوسشو دید زد . نه دیگه کیرم بخواب نبود . دیگه از جلق زدن خسته شده بودم . یه چیز قوی تری می خواستم تا منو راضی کنه . راستش بابا ننه ام هیچ دلخوشی خاصی واسم نذاشته بودن . باز بابام تا حدودی بد نبود ولی یک زن ذلیل به تمام معنا بود . و هیچوقت نمی تونست یه دفاع درست و حسابی ازم بکنه . تصمیممو گرفته بودم . رفتم طبقه بالا یک ساک و چند لباس بر داشته و شناسنامه خودمو هم بر داشتم . یک دفتر چه پس انداز داشتم که سیصد چهار صد هزارتومن توش بود که نتیجه زحماتم تو تعمیر گاه بابا م بود . و ده بیست هزار تومن هم پول نقدم داشتم که اونم بر داشتم . برگشتم بالای سر زن داداش . خودمو لخت لخت کرده بودم . اونو در وضعیتی دیدم که تبم بالاتر رفت . حالا دیگه طاقباز نبود . پشتش به هوا بود .بیشتر قسمتای کون بر جسته اش به من چشمک می زد . الان اگه خودمو مینداختم روتنش دیگه در حمله اولیه چشامون تو چشای هم نمی افتاد . یواش یواش رفتم روی تخت . یه صدای قج قجی کرد که تنم لرزید . به خودم گفتم تو که می خوای خربزه بخوری پای لرزشم بشین . دو تا دستمو به دو طرف بالای پاهاش رسونده و شورت نازکشو به طرف پایین کشیدم . یه تکونی خورد و من دست از کار کشیدم . ساکت که شد بقیه کارمو انجام دادم . از زانو به پایین کارم راحت تر بود . یعنی شورت راحت تر در اومد . حالا دیگه عزیز دل من از کون به پایین لخت لخت بود . دوتا قاچ کونش طوری به هم چسبیده بود که فقط خط وسطو می شد دید و جفت سوراخاش اصلا معلوم نبود به خصوص این که من فقط از نور کم چراغ برق بیرون استفاده می کردم که تابش کمی به فضای درون اتاق داشت .. در این چند ماه اخیر دو سه تا جنده کرده بودم و حسابی با سوراخ و فضاهای حساس زنا آشنا شده بودم ولی هر چه بود جنده جنده است و یک زن پاک و محترم هوسش واقعی یا واقعی تره . محو کون قشنگش شده بودم . دستامو گذاشتم روش و درز وسطو باز کرده کف دست راستمو از همون پشت گذاشتم لای کوسسسسشششش . آخ آخ آخ مرگ یک بار و شیون یک بار ..بیدار شده متوجه قضایا شده بود -آشغال کثافت چیکار می کنی ؟/؟من زن داداشتم ...حکم خواهرتو دارم ..شوهر دارم .. جای برادرمی این کارا چیه ؟/؟شروع کرد به لگد زدن و دست و پا زدن . جیغ هم می کشید . یک پامو گذاشتم روی جفت پاهاش محکم فشارش دادم . بایک پای دیگه ام قسمت بالای کمرشو فشار می دادم . وضعیت مسخره ای پیدا کرده بودم . برای این که کف دستمو به کوسش برسونم چاره دیگه ای نداشتم . آخه باید جلوی سرو صدا و مقاومتشو هم می گرفتم . با دست چپم دهنشو بسته با دست راست مالش کوسو شروع کردم . یک شکنجه به تمام معنا واسه هردومون بود . ولی باید هر طوری شده جسم و ذهنشو واسه این کار آماده می کردم . خیلی سر سخت بود چه کس ناز و تنگی داشت . کارم از یک ورزش سنگین هم سخت تر شده بود . با کف دست راستم از بالا تا پایین کوسشو می مالیدم و در چند حرکت هم چوچوله هاشوبا دو انگشت شست و سبابه ماساژمی دادم . می دونستم که سر حال سر حال شده چون کس نیوشا و کف دست من خیس خیس شده بود طوری که وقتی می خواستم چوچوله اشو با دو انگشتم بمالم سر می خورد و در می رفت . دیگه مقاومت نمی کرد . به من فشار نمی آورد . دست چپمو یواش از رو دهنش ورداشتم . جیغ هم نمی کشید . فقط پس از چند لحظه سکوت گفت نمی دونستم این قدر کثیفی !فوری بهش جواب دادم نمیدونستم اینقدر تمیزی !خودمو جمع و جور کرده کیر 19 سانتیمو به لبه های کوسش رسونده و همون دور و بر نگهش داشتم .-اجازه هست ؟/؟-حیوون تو که هر کاری دلت بخواد میکنی واسه چی ازم اجازه می گیری ؟/؟متوجه شدم که دلش می خواد . کیرمو نرمک نرمک فرو کردم توی کوس زن داداش ناصرم . فکر نکنم ناصر هم زیاد کرده باشدش . چون تا اومد ازش لذت ببره رفت سربازی . کیرم داخلش کیپ کیپ شده بود . خیلی خیلی بهتر از کوس گشاد چند تا جنده ای بود که کرده بودمشون . نمیدونم چرا نیوشا دست از غرورش بر نمی داشت .-کثافت ..نامرد ..آشغال ..عوضی آههههههههه..اوفففففففف چقدر کلففففففته به کییییییییررررررررررناصر میگه زکی . خائن نامرد حالا از پشت خنجر می زنی ؟/؟-اینو راست میگی نیوشاجون .. خنجرمو از پشت گذاشتم توی کوست . دیگه خاطر جمع شده بودم که اگه نیوشا با من همراهی نکنه مقاومت هم نمی کنه . برای همین در حال گاییدنش دو تا دستامو رسوندم به سینه هاشو مالش و چنگ زدنو شروع کردم . نه بزرگ بود و نه کوچک . اما اونجوری که دوست داشتم سفت بود .-عزیزم زن داداش خوشگلم این قدر حرص نخور هیشکی مارو نمی بینه فکر کن اتفاقی بین ما نیفتاده حالتو بکن -فکر نمی کردم نادر لال این قدر پست و زبون دراز باشه .-پسته خندون تو زبونمو باز کرده -نادر آبمو که آوردی بعدا باید پسته امو بخوری -قربون زن داداش خوشگلم برم که یه خورده مهربون شده -پررو نشو فقط همین یه دفعه هس فکر نکن همیشه از این خبراس .حالا کارتو بکن . دستمو به کلید برق بالای تخت رسونده و لامپو روشن کردم . وای چه خبر بود . تا اون لحظه فقط لغزندگیهارو حس می کردم ولی حالا می دیدمش . واویلا بود . هرچی پاک و خشکش می کردم فوری چرب می شد و ترشحات جدید کوس جاشو می گرفت . دیگه خشکش نکردم . گفتم شاید یه جایی تموم شه و نتونم زیاد حال کنم و دردش بگیره ولی تمومی نداشت . این داداش ناصر ماهم مثل این که زیاد نمی تونست سر حالش بیاره . چون همش از کیر من می گفت .-آخخخخخخخخخ  همین طوررررررررر مننننننو بکککککن کییییییرررررتتتتتو از پایین به بالا بذذذذار توی کوسسسسسسسسم . مستقیم بکن نادرررررررررررردارررررره میاد آبم داره میاد . یه چیز گرمی حرکت کرده داره میاد . تمام بدنس به لرزه افتاده بود .آیییییی. آییییییی تحمل ندارم . اومد اومد اولین دفعه هس که آبم اومده ..ناصر تاالان نتونسته آبمو بیاره .بریز تو کوسسسسسسسسسمممممم کوسسسسسسمممم آب میخواد بریز تو . قرص می خورم نترس . دیگه هلاک شده بودم از بس آبمو عقب فرستاده بودم . با لذتی عجیب خالی کردم تو کسش . -حالا همینجوری پشت من دراز بکش . مثل یک غلام حلقه به گوش اطاعت کردم .-میخوام تو حال خودم باشم .چنددقیقه کارم نداشته باش .-عزیزم بهت فشار نمیاد ؟/؟سنگینی منو تحمل می کنی ؟/؟-حال می کنم .هر چی باشه مثل نامردی و خیانت که سنگین نیست .-خواستم بگم در خیانت شریک جرمیم که فوری از ترس این که بهونه دستش ندم لالمونی گرفتم . بعد از ده دقیقه که خوب حس گرفت گفت . بیا بریم حموم دوست دارم همه جامو خوب بلیسی .-خوشگل من همین جوری هم برات می لیسم سگت میشم و همه جاتو می خورم . سوراخ کونتم می خورم -نه نادر من سختمه بیا بریم حموم . با این که برام فرقی نمی کرد که کوس و کونش بو بده یا نه بازم گوش به فرمان نیوشا رفتیم حمام . ایثار گر شد و اول کیر منو با آب و صابون شست و طاقباز کف حموم دراز کشید و کیر منو گذاشت داخل دهنش . چه ساکی می زد .  جنده با این که پول می گرفت همچه ساکی واسم نمی زد . با این که خیلی بیحس و بیحالم کرده بود من داشتم در همون وضعیت از کوس به بالا شو لیف می زدم . اونم کیر منو توی دهنش مثل شکلات میک می زد . اصلا نفهمیدم کی و چه طوری آب کیرمو توی دهنش خای کردو همه رو خورد فقط متوجه شدم که احساس سبکی زیادی می کنم . چند لحظه بعد بلند شد و خودشو شست و بعد کون و کپل تپل و قشنگشو گذاشت رو صورتمو گفت حالا هردوتا سوراخامو بخوررررر. خوشبوست .-نیوشا خوشگله من این سوراخا همیشه برام خوشبو هستن حتی اگه به نظر خودت بوی بد بدن . اول زبونمو گذاشتم روی سوراخ کون . نوک زبونمو مثل نیش مار به همون سر مقعدش می مالیدم و اونم حسابی کیف می کرد -حالا با انگشتات با سوراخ کونم ور برو کوسسسسسسمو بخوررررر-عزیزم باید صافو طاقباز دراز بکشی . این دفعه اون ازم اطاعت کرد . زبان دراز و کلفتم را بر روی کوس کوچک و تنگ نیو شا جونم گذاشته و انگشتامو به نوبت به سوراخ کونش رسونده و باهاش ور می رفتم . بیشتر با شست و انگشت میانی این کارو می کردم .-بکککککن نادررررر بهت نمیاد این قدر بلد باشی . دمت تو بود و من خبر نداشتم . حالا که قراره همین یه دفعه باشه پس تا می تونیم باید حال کنیم . گاهی یکی دو سانتی هم انگشتمو میذاشتم توی سوراخ کونش و با لیسیدن و مکیدن چوچوله هاش دوباره اونو به اوج هوس و مرزجنون می رسوندم .-نادررررررر بخورررررششششش راضضضضضضیم کن باززززم کییییییررررررر میخخخخوام اووووفففففف جون جووووووننننننن دوباره دارم اون جوری میشم . نه نه نه نصفه شبی با من داری چیکار می کنی ؟/؟آخخخخخخخ نذار داد بزنم . آبرمون جلو در و همسایه ها میره این پنجره حموم خیلی به دیوار و اتاق همسایه بغلی نزدیکه . تاب و تحمل ندارم . دستتو بذار جلو دهنم . دستمو گذاشتم رو دهنش . خودش این کارو نکرد . چون می ترسید دوباره دستشو بر داره . صدای فریاد تو دهنش خفه می شد . پس از چند حرکت شدید و سکوت و فشرده شدن سرم با دست آزادش متوجه شدم که یک بار دیگه به ارگاسم رسیده . مثل این که سر غده هوسش تازه باز شده بود . منو طاقباز خوابوند و روی کیر من نشست . صورتش روبروی من وکونش پشت به من بود . حالا نیوشا جون داشت کنو می کرد . خیلی سریع و بهتره بگم وحشیانه داشت عشقبازی می کرد . نمیدونم با این ضربات چه طوری کوسش درد نمی گرفت . کیر کلفت و سفت و تیز و شق کرده ام با حرکات تند و غیر استاندارد او به شدت درد گرفته بود . خیلی هم خوشم میومد ولی بعضی حالتهاش طوری بود که کیرم بد جوری خم می شد . درست مثل یک چوب خشکی که دو طرفشو فشار بگیرن و از کمر بخوان بشکننش ولی با همه اینا می گفتم بذار نیوشا جونم هر جور که دلش می خواد حال کنه . در حالت بعدی قمبل کرد و ازم خواست که به حالت سگی کوسشو بکنم . منم با اشتهای زیاد کیرمو با تماشای کونش تا ته می فرستادم توی کوسش و در می آوردم . برام مثل فیلم سوپری بود که این قسمت جذاب ترین صحنه اش بود . نیوشا دوباره گفت که همین یکباره که داریم عشقبازی می کنیم و دیگه از این خبرا نیست . منم میخوام یه حال درست و حسابی بهت بدم . ناصر خودشو کشت و پاره کرد بهش کون ندادم . چون تو پسر خشنی هستی و از اون نامردای خوبی میخوام سوراخ کونمو تقدیم تو کنم تا تو فاتحش باشی . عزیز کونم قمبل کرده و گفت بیا هر کاری دوست داری باهاش بکن .. ادامه دارد ...نویسنده ..ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

به جان خودم داستان میذاری ادم رو میترکونه دمت گرم خیلی باحالی مرسی

 

ابزار وبمستر