ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شعله شهوت 2

شب اول محسن حسابی بهم رسیده بود . چه حالی کردم من و چه حالی داد اون !تمام دلخوریهای این چند وقته اخیرو فراموش کرده بودیم  .اون دیگه از دلم درآورده بود . برعکس شهر و دیار ما که شبا تعطیل می کنن اینجا انگار شبا تازه موتور مغازه ها و مردم تازه راه میفته . شنیده بودم که همه چی تو دبی پیدا میشه و لباس خوابای خوشگلی هم میشه تو بوتیکها و فروشگاههاش پیدا کرد . دوست داشتم یه جا برم خرید که فروشنده اش زن باشه . آخه خجالت می کشیدم کنار مردا به شورت و سوتین و لباس خواب نگاه کنم . محسن از عشقبازی زیاد کوفته شده بود و باهام نیومد  .منم با این که اولین بارم بود که از کشور خارج می شدم ولی واسه این که تو بازارش بگردم اصلا احساس ناامنی و غربت نکردم . بر خلاف تهرون خودمون که نیمه شب آدم جرات نمی کنه تو خیابون قدم بزنه . یه شورت و سوتین به رنگ بنفش ملایم خریده و یه لباس خواب سکسی و فانتزی هم همرتگ با اونا گرفتم که ست باشه . همه رو تو همون مغازه تنم کردم . نمی دونم چرا حشری شده بودم و می خواستم بپرم تو بغل محسن . هر جوری هست بیدارش می کنم که باهام سکس کنه . پشت چشامو هم همرنگ لباسای زیرم در آورده وبه طرف هتل رفتم تا محسن گلمو سورپرایز کنم . کلید زدم رفتم داخل . محسنو ندیدم . البته این سوئیت  بزرگ ما دواتاق جدا از هم داشت که تو هر کدومش یه تخت دونفره بود ... نه باور کردنی نبود اون لحظه فقط یه هفت تیر کم داشتم . اول شوهرمو می کشتم بعد شیوا و بعدشم مجیدو . باکمال پررویی مجید اون گوشه ایستاده بود و از فتنه گری زنش لذت می برد . اونا متوجه من نبودند و ومن از پهلو و با فاصله چند متری و از کنار دیوار و با سرک کشیدن می دیدمشون . همه شون پشت به من بودند . مجید و محسن که لخت مادرزاد بودند . به محض این که کیر مجیدو که منو به یاد کیر اسب مینداخت  دیدم سرمو برگردوندم و چند تا ذکر گفتم . ا ز جام نمی تونستم تکون بخورم . زبونم قفل شده انگار اصلا نمی تونستم حرف بزنم . شیوا با قر و غمزه خود به شوهرم و شوهر بی غیرت خود حال می داد . یه لباس زیر که تا وسط کونش می رسید تنها پوششش بود شورت و سوتین هم نداشت .با آهنگ عربی می رقصید و مردا هم جون جون می کردن .-محسن جون راستی راستی که خیلی بی عرضه ای . امشب دیگه جریمه ات می کنم بهت حال نمیدم تا تنبیه شی . دیگه نمی ذارم کوسسسسسسمو بکنی و کیییییییرررررتم  تا ته بذاری تو سوراخ کووووووننننننم باید تنبیه شی . پس شوهرم چه طور تونست منو راضی کنه که بیام تو محفل سکس گروهی ؟/؟-تو که از بچگی رفیقشی نتونستی من بتونم ؟/؟-باور کن امشب بهت نمیدم . به مجید میدم تو گاییده شدن منو ببین دلت بسوزه . مجید به حرف اومده و گفت عزیزم عیش مارو زهر ماری نکن اومدیم اینجا حال کنیم  . نیومد که نیومد تا حالا سه تایی حال می کردیم از این به بعد هم همین کارو می کنیم .-نه مجید من این کارو نمی کنم . شیلا حتما باید بیاد کیفش بیشتره -عصبی ام نکن زن . مجید با سر اشاره ای به محسن کرد و گفت برو من اومدم محسن شوهر بی غیرت من به طرف شیوا دوست جون جونی و خائن من حمله کرد و مثل یه شیری که یدفعه میفته سر یه آهو اونو غافلگیر کرد .-نه کثافت چیکار می کنی . صد دفعه کوس منو کردی امشب دوست ندارم بدم . تا زنتو مثل من جنده بار نیاوردی من نمیدم . محسن دستشو محکم دور دهن شیواگرفت و لباس خواب اونو با فشار و وحشیانه از تن زن کشید و جرش داد طوری که قسمتی از بدن شیوا لک افتاد .-آفرین محسن همینو عشق است . جررررررررررررششششششششش بده تا دیگه زبونش دراز نباشه . یه روغن یا محلول چربی آورد و ریخت روی کون زنش .-محسن کونشو بچسب چاکشو باز کن از همین پشت کیرتو فرو کن توی کوسش نذار جنب بخوره . اگه غلط زیادی کرد فرو کن تو سوراخ کونش .ا گرم خونریزی کرد با من  .میگم من گاییدمش . یا مگه این که خودش بره بگه یه غریبه رفته کوسسسسس و کوووووونشششششو پاررررررررره کرده . مجید به کمک محسن اومد چون زنش خیلی جفتک می زد و نمی ذاشت که محسن اونو راحت بگاد . دوتا کف دستشو گذاشت رو دوتا قاچای کون زنش و چاک و لاپای زنشو از طرف همون کون به دو طرف بازش کرد .-آییییییییییییی جرخوردم چاک رفتم مگه زوره -محسن بیا بکنش زود باش -مجید جون این جوری که درزکونشو به دو طرف فشار دادی و بازش کردی کیرم نمی تونه رو کون و سوراخش مسلط باشه .ا گه اجازه بدی خودم درستش می کنم -باشه محسن جون در هر حال باید خیلی ببخشی . معلوم نیست امروز رفته بیرون کیر عرب خورده چه مرگشه که یاغی شده -مجید جون اگه اجازه بدی خودم رامش می کنم هر چی باشه از اسب وحشی که سرکش تر نیست چند تا سیلی آبدار به گونه های شیوا نواخت و موهای سرشو گرفت و چندبار پی در پی سرشو می زد به تشک . من که لال شده و زبونم بند اومده بود . خدارو شکر می کردم که روی زمین نیستند وگرنه شیوا لت و پار می شد . محسن کیرشو در آورده و از همون پشت فرو کرد تو کوس شیوا . مثل این بود که تیری به قلبم فرو کرده باشند . همون کیری بود که بارها و بارها منو گاییده و می خواست تا آخر عمر نسبت به من وفادار باشه .توسن رام شده بود -بگیر جنده کونی کوسو تو مقاومت می کنی ؟/؟کیر محسن تا ته می رفت و بر می گشت انگار نه انگار که این شیوا بوده که چند لحظه پیش مقاومت می کرده و نمی خواسته کوس بده .-محسن من جنده توام کوسوی توام . منو بکن کییییییرررررررتو محکم تر بزن . جررررررررررممممممم  بده غلط کردم نوکرتم کنیزتم فدایی کییییییییییییییرررررررررررررتم بکن این کوسسسسسسسس ناقابلمو . آیییییییییی دارررررم می میرم از خوشی . مجید !بدو بدو بذار تو کوسم . محسنم بذاره تو کونم . زود باشین منو به ار گاسم برسونین . اگه آبمو نیارین راه میفتم میرم دنبال کیر عرب که فدایی کوس ایرونیه .-زن یه دفعه دیگه از این غلطا کردی خوار تو وخوار هرچی عرب خارجی رو میگام .. مجید رفت زیر زنش دراز کشید و محسن کیرشو در آورد -محسن کیرتو خشک خشک بفرست تو سوراخ کون زنم تا دیگه هوس کیر عرب نکنه منم از این طرف ترتیبشو میدم . کیر مجید درشت تر و سنگین تر از کیر محسن بود .-جاااااااااااااان آتیششششششششش گرفتم شیلا کجایی شیلا ببینی دوتا کیر چه لذتی داره ؟/؟!کجایی تا ببینی این دوروزه دنیا رو باید صفاکرد !من بیرون اومدن و رفتن دوتا کیر رو به کوس و کون راحت می دیدم . فقط بیصدا هق هق می کردم . تحملش برام سخت بود . شیوا چه طور می تونه به این شیوه ادامه بده .-اوخخخخخخخخخخ اوخخخخخخخخخ جوووووووون بززززززززن  کیییییییییییرررررررررجووووووون . فدای هردوتاش بششششششششه شیوا . هردوتا مال منه به درک که شیلا نیومد اگه بیاد باید تقسیمش کنم . دیگه این جوری که نمی گایینم . ولی نه شوخی کردم من از بچگی باهاش بودم دوست ندارم تنهایی همه چی رو بخورم -محسن معرفتو می بینی ؟/؟کون و کپل و کوس و این سینه های مر مرینو می بینی ؟/؟-آره مجید تو مال شیلا رو ندیدی یه کونی داره یه کونی داره که اگه ببینیش یه شب از من قرضش می گیری تا صبح تنها داریش و با هاش حال می کنی . کوسش تنگ تنگ . لباش غنچه ای و نازه . کیرتو اگه چند دفعه بذاری تو دهنش گشاد میشه -اینقدر حرف نزنین کارتونو بکنین زود باشین آخخخخخخخخخ واییییییییی  اومد اومد راضی شدم اب کیییییییرتونو خالی کنین ولی ولم نکنین همین طور به گاییدن ادامه بدین .آب منی از سوراخ کوس و کون شیوا سرازیر شده بود با این حال دو تا کیر که همون شقیت اولیه رو داشته به گاییدن خود ادامه می دادند و شیوا هم دست از ناله و فریاد بر نداشته بود . می خوام این کیرارو لمسشون کنم  .تو دستام بگیرم .باهاشون حال کنم . برای یک لحظه سرو گردنشو به پشت کج کرد . صورت شوهرش که روبروش بود . شاید می خواست محسنو ببینه و کیف کنه . دستشو به سختی به کیر محسن رسوند و یک لحظه منو دید . خودشو نباخت برعکس پوست کلفت بی غیرت خیلی هم خوشحال شد . -مژده مژده این قدر معطل کردیم که عروس خانوم خودش اومد به حجله . یه روسری هم که سرشه . صدام در نمیومد .فقط تونستم به طرفشون تف بندازم . روسریم از پشت سر شل شده افتاده بود رو گردنم . دستام می لرزید . محسن بی غیرت چاک دهنشو باز کرد و گفت مجید جون من شرمنده اخلاق و مرامتم چند وقته که بی هیچ چشمداشتی زنتو گذاشتی در اختیار من و من نتونستم جبران کنم . شرمنده اتم داداش . تا الانشم خیلی بهت بدهکارم .-اصلا این حرفو نزن تو مرام لاتی و جوونمردی اینا که چیزی نیست رفیق واسه رفیقش جون میده چه برسه به کون ...من مونده بودم که اینا دارن چی میگن .ا ز کیسه خلیفه بذل و بخشش می کردن .-فدای کیر هر دوتاتون بشه این شیوا معطل چی هستین برین بیارینش تا مرغ از قفس نپریده .-زنت راست میگه اینم ریش و اینم قیچی ببینم می تونی کوس و کون زنمو وارد محفل دوستانه امون بکنی یا نه . مجید به طرف من اومد -خیلی پستین نامرداآشغالا . مجید خیلی آروم با همون تن و بدن لختش اومد طرف من . پشت من قرار گرفت خودشو بهم چسبوند . کیرش از پشت مانتوم در تماس با کونم بود -من آدم زور گویی نیستم چند کلمه حرف حساب می زنم اگه نخواستی ولت می کنم .-نه من نمی خوام گناه کنم ولم کن .-فقط یه دقیقه گوش کن بینی خودشو تو موهام فرو برده و نفس می کشید .با نرمه گوشم بازی می کرد و با صدایی آرام که التماس و هوس ازش می بارید گفت خیلی خوشگل و وسوسه انگیزی ....ادامه دارد ... نویسنده ..  ایرانی .

1 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام خسته نباشی ایرانی عزیزامیرخان گل سایر دوستان واقعا دست شما ها دردنکنه جالب عالیست.ادامه بدید.

 

ابزار وبمستر