ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

گل مساوی 3

پس از چند لحظه دستمو از رو دهنش بر داشتم . مطمئن شدم هر چی جیغ بکشه صدا توهمون حموم خفه میشه . دیوونه شدی آشغال ؟/؟زده به سرت ؟/؟این کارا چیه . همین حالا با زبون خوش برو بیرون ندید می گیرم . سخت نگیر . خاله و خواهر زاده محرمند . اومدم با هم حموم کنیم . گفتم شاید بخوای یه لیفی تنت بکشم . یه ماساژی بهت بدم که حالشو ببری .-فدات شم میثم . من آبرو دارم هنوز بی دین و ایمون نشدم .-قربونت برم چیزی زدی ؟/؟شیشه اش قرصی . از اون قرصای روان گردون نزده باشی بیچاره خواهرم .-خاله من برا سینه هات می میرم . می دونی اومدم باهات حال کنم . ببین در حمومو از داخل بستم . پنجره بازه هوا میاد داخل . فقط فرار نمی تونی بکنی . اندام لوندی داری خاله جون . فقط موی کوستو بگیری من بیشتر خوشم میاد . عیبی نداره همونشم قبول دارم  .نه .. نه .. نه میگن توله به باباش میره . فکر نکنم کیر اکبر آقا به با حالی کیر من باشه . یه امروز میدم نو ش جون کن حالشو ببری عمرا اگه بتونی همچه کیری گیر بیاری یا رو شو داشته باشی دنبال مشابه اش بری . چشای خاله حمیده داشت از حدقه در میومد . اصلا باورش نمی شد که من همچین رفتاری باهاش داشته باشم . انتظارشو نداشت .-من امروز کیر یاسر کوس کش ننه جنده رو دیدم همچه مالی نبود میدونی کجا دیدمش داشت ننه امو می کرد .باور نداری ؟/؟صبر کن کارم که باهم تموم شد میریم بیرون نشونت میدم .-نه نه اگه اون و خواهرم یه غلطی کردن به من چه مر بوطه . خودم تنبیهش می کنم . باور کن . نذار گناه کنم .-خاله جون اگه زیر این کیر کلفت دوام بیاری و حشری نشی و دست و پا بزنی گناهی به حسابت نوشته نمیشه . ولی من یکی باید دلمو خنک کنم . سبک شم . فکر نمی کنم تو خاله امی . فکر می کنم تو ننه اون دیوث کوس کشی . اول سینه های خوشگلشو چسبیدم . دست و پا می زد . ولی تموم زورمو گذاشتم روش . افتاده بودیم کف حموم . یه خورده که تکون می خوردیم می چسبیدیم به دیواره و کاشی های کناری حموم . پاهامو رو پاهاش قرار دادم و خودمو با خشونت انداختم روش . چند جامو با ناخنش زخمی کرد و منم موهای  سرشو کشیدم و چند تا سیلی آب دار نثار دو طرف صورتش کردم . لبامو به نو بت گذاشتم رو هر کدوم از سینه هاشو میک زدنو شروع کردم .-جوووووووووووووون چه سینه هایی داری !اگه پیر بودم دو باره می رسیدم به همین سن .. توی کیف کوس خوری بودم که یه لحظه پاهام شل شد و اونم یه خورده خودشو کشید بالاتر و پاشو از وسط کمی خم کرد و با زانو محکم کوبید به کیرم . از درد ناتوان شده بودم . از قدیم می گفتن در همچه مواردی باید شاشید تا از عوارض احتمالی جلو گیری شه . این حرف بیشتر بین ما بچه مدرسه ایها متداول بود . ما هم با هزار زور و فشار روی خاله مون شاشیدیم تا شفایی پیدا کرده و اونم دیگه از این غلطانکنه . موهای کوسشو گذاشتم تو دستم .-این چیه . حالمو به هم می زنه . دفعه دیگه که می خوام کوستو بکنم باید بر قش انذاخته باشی .-آرزوی همین دفعه رو هم باید به گور ببری -خب حالا . موهای کوسشو طوری کشیدم که هر کی می دید فکر می کرد دارم علفای هرزو از ریشه در میارم با این تفاوت که ریشه کوس خاله جون انگاری با سیمان محکم شده بود . جیغ می زد و اشکاش در اومده بود . به شدت گریه می کرد . به زحمت سوراخشو پیدا کردم . با سینه هاش ست بود . حق با من بود . کیر اکبر آقا نتونسته بود گشادش کنه . از کوس رفتم به دماغ چسبیدم . -خاله جون اگه دماغتم عمل کنی خیلی بهتر میشه . خوشگل تر و کردنی تر میشی . سر حمیده جون چسبیده به عرض زیر دوش حموم بود . یه بالش کم داشت . کوسش خشک بود . سعی کردم یه چند دقیقه ای کیرمو نشونش ندم تا هول نکنه . ولی اون حالتی که من رو تنش قرار داشتم نمی تونست کیرمو ببینه . کیرمو به کوس خشکش فشار می دادم . -قاتل ..جانی منو کشتی زوره مگه من نمیخوام نمیخوام -باور کن اگه بره اون تو نه تنها ازش اجازه نمی گیری بلکه یه پولی هم بهش میدی که اون داخل واسه خودش یه لونه ای هم بزنه -خفه شو کثافت -کثافت اون پسر حرومزاده اته .می خواستم از صابون و شامپو واسه روون کردن کوس و کیر استفاده کنم . این یه تیکه رو دلم سوخت که شاید متعلقات خاله جون عفونی بشه . کیرم انگاری به در بسته می خورد . اصلا جلو نمی رفت . دو تا از انگشتای دستمو گذاشتم زیر کونش و با یکی از سوراخا بازی کردم . متوجه شدم که سوراخ کوس و مونو اشتباهی نگرفته کیرم داره راهشو درست میره . داد و فریاد حمیده هم شروع شده بود . منم دیگه دلم نسوخت . تمام سنگینی خودموآوردم روی خاله. هیکلمو که هشتاد کیلویی می شد انداختم رو تن و بدن زیر 60خاله . لبمو گذاشتم رو لبش که دیدم جمعش کرده و به هم فشارش میده وپی در پی سرشو از این طرف به اون طرف می گردونه . تا من نتونم ببوسمش . اگه می خواست سینه هاشو بمکم باید خودمو کیرمو پایین می کشیدم . از خیر لبش گذشته زیر گلو شونه ها گونه هاشو می بوسیدم سر کیرم رفت داخل . حمیده از درد به خودش می پیچید . یه فشار دیگه به خودم دادم . دو سانت دیگه هم رفت تو کوسش . بازم دست و پا میزد . کلافه ام کرده بود . -چیکار می کنی خاله من کلی زحمت کشیدم یه مقدار از کیرمو فرستادم تو . خرابش نکن دیگه . خشن و خشمناک شدم و موهای سر حمیده رو کشیده و چند تا سیلی پشت سرهم دیگه بهش زدم .-من تا تو رو امروز نگام ولت نمی کنم . یا خودم به گاییدن میرم یا تو رو میگام . چند دقیقه ای گذشت . دیگه مقاومت نمی کرد . هر چند ثانیه یه پیشرفتی داشتم  نصف کیرم که رفت توی کوسش دو سانت کشیدم عقب ببینم حالت سر خوردنش چطوره . نه هنوز خیلی جا داره که با تمام وجود خیس کنه و با لذت خودشو در اختیار من بذاره . کیرم همین جوری تو خونه کوس خاله جون جلوتر می رفت . ظاهرا حمیده خوابش برده شایدم نمی خواست بفهمم که داره حشری میشه . چهار پنج سانتی مونده بود که کیرم به اخر خط برسه تر مز کردم . از پشت دستامو رسوندم به درز وسط باسنش و با سوراخ کونش بازی کردم . کیرم اون داخل هیچ حرکتی نداشت . کوس کیپ شده حمیده قفلش کرده بود . درست مثل این که آدم یه لباس تنگ و چسبون پوشیده باشه . یه لحظه متو جه شدم که اون داخل یعنی داخل تونل باریکه و کوچولوی خاله جون کمی لغزنده تر شده می دونستم میدونستم که بالاخره مقاومتش در هم می شکنه . ولی ظاهرا من سست عنصر شده بودم . جلو ریزش منی رو نگرفتم . یه دنیا کیف کردم و لذت بردم . -خاله جون ناراحت نباش بهت قول میدم که خودم اون دنیا همه اینا رو گردن بگیرم . گاییدنشو با ضربات محکمتر و سرعت بیشتری ادامه دادم . چشاشو باز کرد دیگه اشک نمی ریخت .  بهم نگاه نمی کرد شاید خجالت می کشید از این که می دید بالاخره شکست خورده وتسلیم شده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

خیلی ردیف هست ممنون جناب ایرانی عزیز

 

ابزار وبمستر