ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شعله شهوت 4

مثل یک مجسمه رو تخت افتاده بودم و یه آینه روبروم بود که فقط هیکل لخت مجیدو تو ش می دیدم وقسمتی از لباس خواب و پاهای لختمو ..دامنه لباسمو بالا زد . کون برجسته و بر آمده من مثل یه تپه تو دل کویر مشخص شد تا حالا این مدلی تو دیدم نبود . بد مصب چی داره که دل مردارو می بره .ا ز تو آینه تمام قد شاهد صحنه بودم . مجید سر کیرشو از سر کوسم جدا کرده محو تماشای کونم بود . کیرشو مث یه چماق و مثل یک باطوم تو دستش گرفته بود . اومد بالا سرم لباس خوابمو این بار دیگه در آورد . حتی شورت نازکمم از پام درآورد چیزی نمونده بود که از هیجان و هوس بیهوش شه . سرشو رو کونم قرار داد -جووووووووووووووون عجب چیزیه محسن . زلیخا گفتن و یوسف شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن . سوراخ کونمو می لیسید . از این کارش فوق العاده لذت می بردم . ولی حواسمو بردم جای دیگه که زود بر گشت سر جاش . هنوزم ته دلم کور سو امیدی بود که از این وضع نجات پیدا کنم . ولی راستش از خودم چه پنهون که دیگه تشنه کیر بودم .. تشنه کیری که با آب خودش شعله شهوت منو بکشه پایین . از اون طرف محسن که از گاییدن شیوا خسته نشده بود فریاد زد مجید زود باش کیر تو بذار تو می خواهیم حال کنیم نترس قبولش می کنه . کاریت نداره .. دیگه شهوت زده بود به سرم اگه ده تا مرد هم میفتادن روم حاضر بودم دسته جمعی منو بگان . کوسم دیگه تسلیم شده بود . گوشت وسط بدنم غرق لذت بود و داشت از خوشی زیاد کباب می شد . اگه یه خورده دیگه معطل می کرد خودم کیرشو با دستام می گرفتم و میذاشتم توی کوسم نگاهی دیگر به اینه انداختم . محسن و شیوا دست از کار کشیده بودند . دل تو دلشان نبود منتظر بودند ببینند بالاخره این اسب وحشی چه می کنه . دیگه نمی دونستن این اسب سرکش الان از یه آهو هم رام تر شده . بی انصاف ضعف منو که دید میدونست چه جوری منو بسوزونه . کیر اسبیشو تو دستش گرفت گذاشت قسمت بیرونی کوسم و از سر کیر گرفته و تنه و تا اول بیضه هاشو روی قسمت بیرون کوسم می کشید . با این حرکتش به زور جلوی جیغ و داد خودمو می گرفتم وای اگه تمام کیرو بفرسته تو کوسم من چیکار کنم .. حتما اون وقت دیگه تمام ستونهای این هتلو می لرزونم . -چیکارداری می کنی یا ولم کن یا کار پلیدتو زودتر انجام بده . منو به درد خودم رها کن دیگه داری زجر کشم می کنی  .-مجید معطل نکن . این کوووووووووون این کوسسسسسسسسسسس اعلام آمادگی کرده یک کییییییییییییررررررررری مثل کیییییییرررررتو رو می خواد من این زن مغرورو می شناسم بکنش . بذار تو کوسش مرد . من زنمو می شناسم کیر میخواد تا میزونش کنه . برو نترس . راننده !خسته شدی ؟/؟بزن خاکی بقیه اشو من می برم اگرم خواستی دو فرمونه میریم . فعلا که باید چهار نعل بتازی . اشاره کرد به کونم و به مجید گفت آقای راننده این از فرمون زنم بذار تو دنده . مجید دستشو گذاشت رو کیرش و به چهار طرف چرخوند و اون وسط مثل یک خط صاف نگهش داشت و گفت خلاص و با یه حرکت گذاشت تو کوسم .-آههههههه...آهههههههههههههبالاخره راضی شدی کییییییییییررررتو بدی ؟/؟آره من به حرف اومده بودم . کیر دهن منوباز کرده بود حالا که مجبورم کردی گناه کنم پس منو تو آتیششششششششش خودت تو آتیششششششششش جهنم  بسسسسوزون -حالا من شدم جهنم ؟/؟اگه دوست نداری کییییییییررررمو بیرون بکشم -نهههههه  نهههههههه کیییییییییییییییررررررررررت باشششششششششه توی کوسسسسسسسسسسسم من گفتم مث جهنم می سوزونه ولی مثثثثثثث بهشششششت حاللللللل میده . آخ من بازم کیر میخوام مجید دوطرف کونمو داشت و پی در پی با ضرباتی شدید کیر اسبی خودشو می کرد تو کوس تنگم ومی کشید بیرون . شوهرم محسن به هیجان اومده بود . خوشحالی و رضایتو می شد تو چهره اش دید . حس می کرد قله اورستو فتح کرده و بعدا حتما از دروازه های کونمم می گذشت -دیدی دیدی مجید گفتم آخرش موفق میشیم . می دونستم هیشکی و هیچی نمی تونه حریف کیرت بشه . کوس و کون زنمم با همه گردن کلفتی در مقابلش سر تعظیم فرو آورده صدای برخورد تن مجید با کونم که همراه با رفت و برگشت کیر از کوسم همراه بود هوسمو خیلی زیاد تر می کرد . محسن اومد بالا سرم .-عزیزم درد که نداری .تا حالا کیر منو می خوردی تحملش راحت تر بود . بهت گفتم که کیر مجید چه طوریه الکی چند ماه وقت تلف کردی و علافمون کردی . ببین چقدر حال می کنی و حال میدی ؟/؟نمی دونی چقدر کیف می کنم که زنم داره به یکی کیف میده و سرحالش می کنه . به خودم می بالم افتخار می کنم که پیش یک کیر بلند سر بلندم نگاهی به کیر محسن انداخته با کیر مجید مقایسه اش کردم دیگه راستش چنگی به دل نمی زد شاید به درد وقت تنگی می خورد . محسن کیرشو گذاشت تو دهنم تا واسش ساک بزنم .  هوس گیجم کرده بود اون کیرپشتی دیگه تمرکز منو گرفته بود ومنم با کیر محسن ور می رفتم . شوهرم هر چی آب آماده داشت ریخت توی دهنم وگفت هنوزکارمون تموم نشده این اولشه . هنوز دو نفری نگاییدیمت . یه جوری هم این شیوارو میاریم روخط که از بیکاری حوصله اش سر نره -آههههههه مجید جااااااااااااااان بگو اینو از کجا آوردیش ؟/؟که جهنمو واسم بهشت کرده دینمو گرفته . بالاخره کارتو کردی -از اولش بهت گفتم اگه یه بار بخوری اشتهات باز میشه تازه روون میشی . کییییییییییییییییررررررررتو بذارششششششششششششش داخلللللللللللللللل بکششششششششش بیرون . بکشششششششششش بیرون بذارشششششششش داخل . همین جورررررر تا صبح باید منو بگاییییی . شیواجون می گفت محسن تو بیا کونمو بکن مجید کوسسسسسسمو بکنه . منم حالا میگم . خیلی تحملم کردین باید ببخشین . شیوا در حالی که خوشحالی پیدا کردن یک شریک و همراه جدیدو می شد تو چشاش خوند گفت عزیزم !بهترین و دوست داشتنی ترین دوست دوران زندگیم ما دیگه هیچ چیزمون ازهم پوشیده نیست . دیگه الان باهم خاکی خاکی شدیم . باهم ندار نداریم . لخت و لخت وقتی این جوری کوس و کون ما جلوی هم بی ریا واداده هس یعنی اوج صمیمیت و لذت . اینجاست که ارزش سکس بیش از هر وقت دیگه ای معلوم میشه . بیش از هر وقت دیگه ای معلوم میشه که اونایی که واسه خودشون فرهنگ و تابو و ارزشهای قلابی درست کرده سخت در اشتباهن چون لذت بردن و لذت دادن اوج آرامش و ایثار یه انسانه و بدون این دو زندگی مفهومی نداره .-اوووووووووففففففف شیوا چه حرفای قشنگی می زنی !دارم لذت می برم . دارم کیف می کنم . دارم حال می کنم . منو دریاب مجید!همه جای تنم حال میخواد  .حال .. حال .. حال فقط حال بده .. حال بده حال بده . خیلی از حرفای خودمو نمی فهمیدم . فقط همینو متوجه می شدم یه چیز گوشتی گرم و داغ و دراز و کلفت رفته تو سوراخ تنم لای پام چسبیده به کوس و داخلش میره تو ومیاد بیرون منو به عرش می رسونه می بره به یه دنیای دیگه . مثل حرکت روی موج دریا . مثل پرواز تو دل آسمون .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

sahar گفت...

amiri idto mikham mikham bishtar bahat ashna sham rastesh kheyli bahali

ناشناس گفت...

ایرانی عزیزدستت درد نکنه ادامه بده میتونی ازاین هم جذاب زیباترودلنشین منظور نوع لباس سکسی میپوشند حرفهایکه میزند.

matin گفت...

این داستان ضبدری هم خیلی زیبا هست یه چند روزی من مسافرت بودم نشد بیام و نظر بدم شرمنده هستم

 

ابزار وبمستر