ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

رازنگاه 8

یعنی من این قدر بیچاره شدم . که میون این همه آدم یه جن باید بیاد عاشقم بشه .؟/؟تازه میون این همه آدم این آقا جنه باید منو انتخاب کنه ؟/؟ای بخشکی شانس . به اتفاق زری رفتم خونه شون و قرار شدکه ناهارو با هم بخوریم و بعدشم برم خونه خودم . من و زری در کنار هم از هر دری سخن می گفتیم . سریع ناهارو آماده کرد و با عذر خواهی از من گفت که میخواد یک دوش بگیره تا عرق بیرون از تنش در ره و از منم دعوت کرد که اگه دوست دارم باهاش برم حمومو این جوری بتونیم پشت همدیگه رو لیف و کیسه ای بکشیم . راستش حوصله فشار دادن کیسه رو نداشتم . قبول کردم و باهاش رفتم حموم . برای اولین بار بود که استیل بدنشو از نزدیک می دیدم . نمی دونم چرا با دیدن تنش یه رخوت خاصی بهم دست داد . کوسم لذت وورم خاصی رو در خودش احساس کرد . خدایا این لیلا فالگیر هم بد جوری فکر منو مشغول کرده بود . نکنه من دو جنسیتی باشم و این جن رفته تو تنم و هوس کوس زری رو کرده ؟/؟خودمم که کییییررررررمی خواستم . یعنی یه حالتی بهم دست داده بود که هم کیر می خواستم هم کوس . نه این یکی مسخره هست دیگه زیادی شلوغش کردم . حالا فردا صبح به اتفاق زری می رم ببینم این ملا سکینه کرجی چی میگه ؟/؟-زری این یه سالی چند تا دوست پسر گرفتی ؟/؟-اوووووووههههه چه خبره ؟/؟حتی دریغ از یکی .-یعنی این یک سالی رو آک اک بودی ؟/؟-آره هم آک آک هم پاک پاک . بعد از من عذر خواهی کرد و گفت من عادت ندارم داخل حموم چیزی تنم باشه . همیشه هم تنها میرم امروز استثنا بوده . شورت و سوتینشو در آورد و لخت شد . اگه تو هم دوست داری می تونی در بیاری . راحت باش خجالت نکش .من و تو هیچکدوممون خواهر نداریم . می تونیم خواهر خوبی واسه همدیگه باشیم . منم بی خیال همه این شرم و حیاها خودمو لخت کرده و تصادفا نگاه من و زری به هم تلاقی کرد . زری داشت با خودش می گفت که :خجالتی بودن در مقابل مردا هم بد چیزیه . یه ساله که گاییده نشدم هوس کییییییررررردارم کاش فرشته می تو نست با کیر مصنوعی به جوووووووون کوسسسسسسم بیفته . نمی دونم اونم می خواد یا نه ؟/؟همدرد منه شایدم بخواد اونم یه ساله که گاییده نشده ...واقعا عجب گیری افتاده بودم مثل این که تو چشای اونایی که تا به حال مطلب خونده بودم چیزایی به غیر از مسائل زیر شکمی نوشته نشده بود . البته مامان استثنایی بود . ظاهرا زری کیر قایم کرده مصنوعی هم داشت .-زری جون اگه می خوای برات لیف بزنم . پشت خودتو که نمی بینی . سختته .-آره قربونت برم خیلی ممنون میشم ....باخودم گفتم ایییییییییی زری نمیدونی الان چه لیفی برات می زنم .  یا از هوس جیغ می کشی یا از کیف زیاد می گیری می خوابی . پریشب که بابابا فیلم سکسی می دیدم چند تا چشمه عشقبازی زن به زنو یاد گرفته بودم . البته اگه آدم خودش بره تو کار خیلی چیزارو در جا یاد می گیره . دلم برای زری جونم می سوخت . یعنی من این دو سه روزه کلی حال کرده باشم و اون دریغ از یک لز خشک و خالی ؟/؟-زری جون عجب تن و بدنی داری !من یکی رو که به هوس میاره حالا ببین با مردا چیکار می کنه .-جدی میگی ؟/؟داری امید وارم می کنی .؟/؟-زری جونم این چه لیفیه که تو داری . سیخم میده. واسه پوست خوب نیست . اجازه میدی از دستام به جای لیف استفاده کنم ؟/؟-تو مجازی هر کاری میخوای بکنی . این هر کاری رو با یه لحنی ادا کرد که منو به شک انداخت . دوست داشتم تو چشاش نگاه کنم و فکرشو بخونم تا راحت تر کارمو انجام بدم . ولی صاف و بر روی شکم دراز کشیده بود و نمی تونستم مثل دیوونه ها بهش بچسبم و نگاهشو ببینم . استارته رو زدم . از پشت پای زری تا اول گردنشو که توی دید من بود خیلی غلیظ صابون مالی کردم و ناحیه ماساژی رو به دو قسمت کردم . یکی پاها و باسن ودومی کمر و گردن و شونه ها .از نوک و کف پاش شروع کردم قلقلکش اومد و خودشو جمع کرد و من در حالیکه هر یک از دستام روی یکی از پشت پاهاش قرار داشت به کارم ادامه دادم .  خیلی آروم گوشت رونشو جمع می کردم و به طرف کون می فرستادم . کونش یه حالت قلنبه ای تر می گرفت و جذاب و هوس انگیز تر می شد . چند دقیقه ای این کارو انجام دادم . با خودم گفتم اگه الام برم رو کمرش بهتره . ماسازکونو میذارم بعد از کمر . شونه ها و کمرشو با احساس می مالیدم . همونجوری که بابا و داداشام باهام می کردن .-فرشته جون چقدر خوب کارتو انجام می دی . درست مثل این که یه مرد بالا سرم باشه .-دوست داشتی به جای من یه مرد اینجا بود ؟/؟-تو که حالا داری کار هردوتاشونو می کنی ...با این تیکه هایی که مینداخت فهمیدم باید یه چیزایی دستگیرش شده باشه . نوبتی هم که شده نوبت کونش بود . دوبارهم صابون مالی کردم  .اول به سبک نوازشی شروع کردم بعد فشار دست و ماساژو زیاد کرده دوتا قاچاشو این طرف و اون طرف می گردوندم -فرشته جون اگه تا صبح هم کونمو بمالی من همین جا دراز کشیده نمیگم بسه . می خواست یه چیز دیگه ای هم بگه که پشیمون شد .پنج تا انگشت هریک از دستامو روی هر طرف از قاچاش گذاشته مثل ژله می لرزوندمش و از این حرکت خودم و از تماشای کون لرزونش لذت می بردم . بایه دستم یه طرف کونشو گرفته وسطشو باز کرده و با دست دیگه ام تا کناره هاشو مالوندم جون خودم احتیاط می کردم که مواظب باشم که از مرزو کناره قاچ به طرف داخل که همسایه کوس بود اون ور تر نرفته و بی ادبی نشه . کناره داخلی کون سمت چپشم طوری مالیدم و دستمو از پایین به بالا روی حاشیه ها کشیدم که به کناره های کوس و چوچوله ها بر خورد نکنه . احساس کردم با این کارم زری آتیشی تر شده . سی چهل بار این کارو واسش انجام دادم تا آخرش با صدایی که هوس و التماس درش موج می زد گفت عزیز این قدر به خودت سخت نگیر اگه خودت سختت نیست می تونی اون وسطو هم بمالی و لیف بزنی . ماکه همه چیزمونو واسه هم رو کردیم . خواهری و صمیمیت که این حرفارو نداره . حتی یک ثانیه هم وقت تلف نکردم . کف دست راستمو گذاشتم وسط درز کونش . کوس و کونش دیگه اسیر من بودند . از سوراخ کون تا ته کوس و از ته کوس تا سوراخ کون . حرکات رفت و بر گشتی پی در پی ادامه داشت . خیسی و ترشحات کوسمو توی دستم احساس می کردم -آهههههههه  فرشته تو امروز باهام چیکارکردی ؟/؟چه طور می خوای حریف من شی ؟/؟چه طور می خوای جواب منو بدی ؟/؟دختر تو این قدر شیطون بودی و من خبر نداشتم ؟/؟-زری جون تا غروب وقت داریم . می دونم چیکارت کنم سرشو به طرف خودم برگردوندم . نمی خواست بهم نگاه کنه . جون خودش خجالت می کشید .-زری خوشگله به من نگاه کن این هوس و احساسیه که خدا توی وجود ما گذاشته . مردا هم همین هوسو دارن . اونا از دیدن اندام ما کیف می کنن . ماهم به تن و بدن و کیرشون نیاز داریم . جاهای هوسی تن ما از مردابیشتره . سینه کوس کون و همه جای ما باید مالیده شه . مرد حالا کنار ما نیست . چیکار کنیم نمی تونیم گناه کنیم بریم وسط خیابون بگیم ای مردها بیایید مارا بکنید ما طلاق گرفته  حشری هستیم . زری هم خندید و من هم سرش را به طرف خود کشانده لبانم را بر روی لبانش قرار دادم . مثل دو تا عاشق و معشوق واقعی همدیگه رو می بوسیدیم . دست من روی کوس زری بود و با چند تا انگشتام داخل کوسشو بیشتر تحریک می کردم . زری هم همین عملو با من انجام می داد . جیغ و دادهای من و اون توی حموم گوش هر دو تای مارو داشت کر می کرد . برای اولین بار در زندگیم داشتم با یه زن عشقبازی می کردم  .برام خیلی تنوع داشت . هم داشتم حال می کردم وهم حال می دادم . سینه های ناز و تپل زری رو گرفتم تو دستام و مثل فرمون ماشین می گردوندمش . حالا دیگه راحت می تونستم تو چشای زری نگاه کرده فکرشو بخونم ...داشت با خودش می گفت فرشته بیشتر از صدتا مرد آدمو به هوس میاره چرا تا حالا این چند سالی رو از دست داده بودیم ؟/؟یه کاری باید بکنیم که از این به بعد بیشتر شبا هم توی بغل هم باشیم . پس زری هنوز از زیر بار این یکی در نرفته نقشه های روزای بعدو کشیده بود ؟/؟حوصله نداشتم هفته که هفت روزه تمامی رو در خدمت زری باشم . من باید در طول هفته جواب پدر و دو تا برادرامو هم بدم . تمام بدن زری رو غرق بوسه کردم . کاملا شل شده بود . همونجور که بابا و داداشام کوسمو می خوردند منم لب و دهنمو گذاشتم روی کوس زری . می خواستم بهش حال بدم آتیشش بزنم . از من راضی باشه .-بخورررررررربخورررررررعزیزم بخخخخخورررررششششش جواد (شوهر سابقش )از این کارا بلد نبود .-زری جون منم اولین بارمه -قررررربون دهنت برم سوخخخخخخختم تورو دارم دیگگگگگه کیییییییییرررررررررمی خوام چیکار. دیگه مرد نمی خوام . توشوهرم باش فرشته جون. من زنت میشم . منننننو بکککککن . انگشت شستمو کردم توی سوراخ کوووووونشششش . چوچوله های صورتی و نازشو میک می زدم . راستش خودمم هوسی شده بودم . بدجوری هوس کیر کرده بودم . حالا اگه زری هم کوس منو می خورد یا با موزی بادمجونی کوس منو می کرد شاید راضی می شدم . بی وقفه مشغول مکیدن کوس زری بودم . با دستش به سرم فشار می آورد تا یه مقدار از فشار هوسشو کنترل کنه . ولی مگه می تو نست ؟/؟ول کنش نبودم .-فرشششششششته .. آهههههههه  رییییییییییزم کردی .شدم رشششششته رششششششته . کوسسسسسسم آب شد . یه خورده تند تر . داغ شدم . نزدیکه .آخرشه کوسسسسسسمو همین طور ...همین طور لیسسسسسشششش بزن . بلللللیسشششش . اوخ جووووون سبک شدم . سبک شدم . قربون دهنت برم من فدای زبونت . تو خودت یه پا مردی . حالا بیا من واست بخورم . زری هم افتاد توی خط . زبونشو کشید روی کوسم . این جور سکس واسه منم یه تنوعی داشت . کوس خوری زری استاندارد نبود . منم امروز اولین بارم بود که کوس می خوردم . ولی زری بیچاره تقصیر نداشت هنوز خوب یاد نگرفته بود ویکنواخت می خورد . لحظه به لحظه کمرم سنگین تر می شد و بیشتر درد می گرفت . داشتم عصبی می شدم ولی نمی خواستم توی ذوق زری بزنم -زری جون خوبه گردنت درد می گیره .-نه باید کارتو تلافی کنم . (می دونستم این جوری از دستش یعنی از زبونش بر نمیاد )-نه زری جون بذار حالتو عوض کنیم .-من یک کیر مصنوعی بزرگ و کلفت دارم اندازه اش پنجاه سانتی میشه .-وای زری جون تو با این کیر می خوای کوس و کون اسبو پاره کنی ؟/؟چه خبره ؟/؟!..ادامه دارد ...نویسنده ..ایرانی 

1 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی عزیزعالیه ادامه بده.

 

ابزار وبمستر