ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تمنای تمنا 2

دیگه رفتم تو نخ پسرم . همه باید ها و نباید ها رو کنار گذاشته و تابو رو شکستم . باید یه جوری از این طرف خودمو خلاص کنم . گذشت اون دو ران نو جوانی که اشاره می کردی کیر تو بغلت بود . باید یه سری این شعیبو آزمایش می کردم ببینم تا چه حد آمادگی داره . یه شب دیدم که پسرم زیر پیرهن رکابی بدون آستین تنش کرده و زیر بغلش هم پر از موست . قد موهاش از ده سانت هم کمتر نبود . فوری گفتم شعیب جون این چیه واسه خودت درست کردی بوی عرق و تر شیدگی همه جا رو گرفته . نظافتو رعایت کن . موهای زائد بدنتو بگیر . تو که آدم بهداشتیی هستی .-آخه مامان نمی تونم خوب کوتاه کنم . به تیغ عادت ندارم . داروی نظافتم تنمو زخم می کنه .-برو حموم که بازم این مادرت باید هواتو داشته باشه  .قصد داشتم از زیر بغل به کیر برسم . دوتایی رفتیم حموم اون لخت شد . وبا یه شورت بود . منم لخت شدم و با شورت و سوتین .. قبل از این که به بدنش اب بزنه اول با قیچی موهای زیر بغلشو کوتاه کردم و بعد با خود تراش جفت زیر بغلاشو برق انداختم . دیدی پسرم ؟/؟پنج دقیقه هم کار نداشت . دستمو بردم طرف شورتش و یه خورده پایین کشیدمش . خودشو کنار کشید -خجالت نکش پسرم . اگه نظافتو رعایت نکنی قارچی میشی خودت سختته .ا ین قدر خجالتی نباش . یادت رفته تا پارسال باهام میومدی حموم ؟/؟بالاخره یکی که باید بهت یاد بده . پدرت که هیچی . راه نمی تونه بره . حتما می خوای این چیزا رو از زنت یاد بگیری .؟/؟باور کن باعث مضحکه و خنده میشی . نرمش کرده و شورتشو کشیدم . پایین . موهای بلند کیرشو با قیچی کوتاه کردم . چند بار دستم به آلتش خورد .  سیخ سیخ شده بود . کار اصلی من از مرحله بعد که صابون مالی بود شروع می شد . صابونو مالیدم دو رو بر بیضه هاشو جاهایی که موداشت بعد هم با دستام مالش و ماساژش دادم که خوب کف مالی شه و خیس بخوره . یه خورده هم این اجازه رو به خودم دادم که دور آلتشو کف مالی کنم . موهای کیرشو هم اصلاح کردم . قبل از این که برم بهش گفتم حالا عزیزم روتو اونور کن . من میخوام خودمو آب بکشم و برم . شورتی پام کرده بودم که نصف بیشتر دو طرف کونم زده بود بیرون . همون شورت و سوتینمو در آوردم . پس از کلی دست مالی و ور رفتن با کوس و کون و سینه هام و این که از ته دلم می خواستم شعیب چش چرونی کنه از حموم رفتم بیرون . در مرحله بعدی و ساعتی بعد از این که از حموم اومد بیرون کنار هم نشستیم و من پیشش رسیور رو روشن کرده و رفتم روی یکی از کانالایی که فیلمای نیمه سکسی نشون می داد . تا حالا شعیب ممنوع الماهواره بود . ولی دیگه این چیزا واسم مهم نبود . من باید آب بندیش می کردم . زورم دیگه به کس دیگه ای نمی رسید . بین دو تا فیلم یه ترانه ای پخش می شد که یه زن کاملا لخت مشغول آواز خوندن بود . و از خیابون و کافه و پیاده رو رد می شد و مردم همه بر و بر نگاش می کردند . فقط یه خط سیاه نازک رو کوسش کشیده بودند که حجاب رعایت بشه . شعیب تو عالم خودش بود محو زنه شده بود . حس کردم یواش یواش داره مرد میشه . فوری کانالو عوض کردم . دیدم با همون اخلاق بچگی خودش زار می زنه مامان باشه تو رو خدا باشه . عوضش نکن . دلم واسش سوخت . وحرفشو گوش کردم . دیگه خیلی راحت و سکسی پیشش می گشتم . سینه ها بیرون زده پاها لخت و یه چیزی می پوشیدم که قسمتی از کونم بزنه بیرون . تماشای فیلمای ماچ و بوسه ای و نیمه لختی در رختخواب که برای هردوما یه چیز معمولی شده بود . تا این که رسیدیم به یکی از شبای جمعه .-شعیب جان مادرت خیلی خسته هست . چند روزه از دست بابات بی خوابی کشیده . میشه یه خواهشی ازت بکنم ؟/؟-بگومامان جون من باید چیکار کنم ؟/؟-من امشب می خوام یه قرص خواب بخورم .اگه بمب هم بترکه بیدار نمی شم . فقط میخوام مواظب پدرت باشی -چشم مامان فردا مدرسه هم ندارم . اشکالی نداره . منم از اون آدمایی بودم که حسابی می تو نستم خودمو بزنم به خواب و فیلم بازی کنم . دیگه خیالم نبود که تو این هوای گرم اول خرداد چه طوری می خوابم . -شعیب جون خیالم جمع باشه ؟/؟-باشه مامان اولش می خواستم لخت لخت بخوابم و یه چیزی بکشم روم ولی بعدش با خودم حساب کردم که هنوز زوده . با یه شورت نازک دکوری و با یه سوتین مد روز رفتم توی رختخواب . یکی دو ساعت گذشت . یواش یواش رفت و آمدهای شعیب زیاد شده بود . در زیر نور کم نمی تونستم چشامو خوب بازکنم . نمی خواستم کار خراب شه .ا ون متوجه شه که من بیدارم . صدای نفسهاشو می شنیدم که به من نزدیک شده و کیرشو مثل تبر توی دستاش گرفته بود . این که نمی خواد گردن کسی رو قطع کنه ؟/؟یعنی در جا می خواد فرو کنه تو کوسسسسم ؟/؟نه امکان نداره . اون که نمی دونه کوس کجاست و سوراخ چیه . رفتم تو حال خودم . داشت حوصله ام سر می رفت و راستی راستی داشت خوابم می گرفت . که دیدم یه چیزی با جفت لبام بازی می کنه . طعم کیر رو به خوبی احساس می کردم . جوووووووون بالاخره می رفت تا بختم باز شه و این طلسم بشکنه .. دندونام هم واسه اون مزاحم بود و هم واسه من .. باید یه کاری می کردم که دهنمو بدون این که متوجه شه باز کنم دیدم کیرشو همش به دهنم می ماله . یواش یواش و میلیمتری دهنمو باز کردم و اونم آروم آروم بدون این که بفهمه یه آدم توخواب دهنش این جور باز نمی شه تا یدفعه کیر رو این جوری قورتش بده کیره رو گذاشت توی دهنم . خیلی آروم کیرشو توی دهنم حرکت می داد . من یهو بازیم گرفت دندونامو یه خورده به کیرش چسبوندم .ومثل یه قلاب گیرش انداختم . دیگه نه می تونست جلو بره نه عقب . با یه فنی کیرشو میک می زدم که فکر کنه رفلکس و عکس العمل عادی خوابمه . یهو متوجه شدم دهنم پر شده از آب گرم و داغ کیر پسسسسسر گلم . کییییییررررررپسسسرم کارشو کرده بود . جووووووووون اون مرد شده بود . شعیب دستپاچه شده بود .ا ین دستپاچگی رو تو حرکات کیرش و این که می خواست اونو بیرون بکشه به چشم می خورد . یه خورده دهنمو باز ترش کرده تا کیر شو بیرون بکشه . چند لحظه بعد با دستمال کاغذی اومد و دور و بر لبمو پاک کرد . من با خیالی راحت خوابیدم . فردا صبح شعیب به من گفت مامان دیشب راحت خوابیدی ؟/؟-ممنون پسرم یک ضرب خوابیدم تا صبح -مامان جون من فردا صبح دو ساعت اول ورزش دارم . می تونم مدرسه نرم .ا  مشبه رو هم کشیک با من -پسرم راضی به زحمتت نیستم -آدم واسه مامانش یه کاری بخواد بکنه که زحمت نیست -تودلم گفتم آره جون کیرت . دیشب مثل این که خیلی بهت حال داد . بازم شب شد و وقت خوابیدن . باید تا تنور گرمه نونو چسبوند . تا این کون و کوسم داغه باید کیر شعیب بهم بچسبه . بی پروا شده بودم . حیا و خجالت دیگه واسم معنایی نداشت . باز از این بالاتر چی می خواستم که شعیب شب قبلش کیرشو تو دهنم فرو کرده بود . لخت لخت دیگه حتی شورت هم پام نکردم . رفتم زیر شمد یه حسی بهم می گفت که امشب دیگه دستم به مراد کیر می رسه .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

داستان بسیار زیبایی هست مرسی جناب ایرانی

 

ابزار وبمستر