ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لقمه حلال 2

این سکانس به خیر و خوشی گذشت .. موقع ناهار بر خلاف هفته پیش که خودمو داخل اتاق قایم کرده بودم اومدم بیرون تا حضور خودمو به صغری جون نشون بدم تا هوس نکنه که دیگه این ورا پیداش نشه هر چند چشاش چیز دیگه ای می گفت . وقت غذا دیگه چادر سرش نبود مانتو و روسری مشکی داشت . موهای سرشو بیشتر از دفعه قبل داده بود بیرون . می خواست خودشو خوشگل تر نشون بده -صغری خانم طفلک این زینب جون اینجا حوصله اش سر میاد -درسته شاید هفته دیگه اونو بذارم خونه که خواهر شوهرمو که مراقب شوهرمه بفرستمش خونه . بالاخره یه آب خوردن که می تونه بده دست پدرش . از بس ذوق زده بودم دیگه نپرسیدم شوهرش چشه . به من چه مربوطه . کوس و کون زنشو می خواستم . ا ز اون طرف بعد از ناهار رفتم سراغ رامش . ببینم دلت پیش عمید جونته ؟/؟بیچاره بدبخت شوهر نمی کردی راحت تر بودی اگه نمی تونه خونه بخره لااقل یه جا رو اجاره کنه که تو رو ببره . دوست داشتی امروز باهاش باشی نه ؟/؟ببین واسه هفته دیگه پنجشنبه حاضرم کمکت کنم فقط یه شرط داره -بگو چیه داداش . هر کاری بگی انجام میدم . شبا که نمی تونم برم پهلوش . روزا هم که کلاس داره یا شاگرد خصوصی . یه پنجشنبه رو که آزاده این جوریه .-ببین تو همین الان کارهای هفته بعد صغری خانمو با کل وسیله هایی رو که می خواد مشخص می کنی و بهش میگی چی به چیه اگه مامان دستور دیگه ای داد من بهش میگم . فقط به این صغری خانوم سفارش کن به اتاق من کاری نداشته باشه سرشو نندازه همین جوری بیاد داخل .-باشه بهش میگم می تونی در اتاقتم از داخل قفل کنی -حتما همین کارو می کنم .-فقط داداش غذارو باید بهش بدی . تابستونه هوا گرمه نمی تونم بذارم برم بیرون .-چشم مگه یه دونه آبجی بیشتر داریم ؟/؟پیشونیشو بوسیدم -ممنونم رامتین جون خودم سر عروست جبران می کنم . خلاصه کلام یه پرش طولی می زنیم ومیریم به پنجشنبه دیگه ساعت هشت صبح . بابا مامان رفته بودند سر کار و رامش هم قبل از این که صغری جون بیاد زد بچاک . می ترسید که یه وقتی صغری ازش بخواد بمونه -وقتی که صغری جون اومد اول پرسید که رامش هست . وقتی که جواب منفی شنید گفت حقت بود که هفته پیش آبروتو می بردم . حالا برو تو اتاقت من به کارام برسم .-امروز نمی خوام یه لحظه تنهات بذارم . می خوام همه جا باهات باشم . کمکت می کنم که عقب نمونی -خیلی مهربون شدی ها . یه آرایش خفیفی هم کرده بود که زیبایی اشو دو چندان می کرد . بغلش کردم . ناز می کرد . نازشو کشیدم . بردمش رو تخت . زیاد وقت نداشتیم . فوق العاده هوس انگیز بود از اون کونهای درشت و لطیف و تازه ای که تو فیلمهای سکسی نشون میدن با سینه های درشت و یه دست و سفت که انگار دست نخورده باشه حالی به حالیم کرده بود . مثل مراسم جنده کنی سریع لخت شدیم . یه خورده استرس کارای خونه رو من تاثیر گذاشته بود که نکنه مامان و آبجی برسن و کارا مرتب نباشه . ننه ام این آبجی ما رو ناز نازو بار آورده بود . یه آشپزی درست و حسابی هم بلد نبود . معلوم نبود این دبیره عاشق کجاش شده . دوست داشتم از ناحیه  کون شروع کنم . دمرو رو تخت افتاده بود و منتظر بود من کارمو شروع کنم . منم از اونجایی که هفته پیش دلمو برده بود شروع کردم  .وسط کونشو باز کردم و زبونمو کشیدم رو سوراخ کونش -نه آقا رامتین چیکار می کنی ؟/؟کثیفه اونجا بده -وقت هوس دیگه بد نداریم . شاشتم می خورم . نمیدونی اون هفته همین جات چقدر منو سوزوند . همه جاتو می خورم به منم دیگه نگو آقا رامتین بگو رامتین -جوووووووون رامتین . از خوردن سوراخ کونم بدت نمیاد . حتما کوسسسسسسسمم می خوری دیگه -اون که دیگه رو سرم جا داره -سر بمونه ایشالله هزار سال -صغری جون راستشو بگو تو هم هوس کیرمو داشتی ؟/؟-اووووووفففففف اگه بگم که شبا تا صبح خوب نمی خوابیدم باورت نمیشه ودو شب خواب تو و کیرتو دیدم -ببینم تونستم بکنمت ؟/؟-هر وقت رفتی بذاریش تو بیدار شدم . یه بارش که شوهرم داشت سر می رسید -امروز دیگه بی نصیبت نمی ذارم . هیکلش توپ توپ بود چاق و زننده نبود ولی گوشتالو و آب دار . با این که از لیسیدن کونش و سوراخش خسته نمی شدم ولی ازش خواستم که بر گرده تا کوس داغ و گریان رو بریان کنم . با این که تنگی سوراخ کوسش تو دیدم بود و می دونستم خیلی واسه کیر چاق و کلفتم کیپه ولی دور کوسش بزرگ بود و چوچوله هاش هم گوشتای اضافه زیاد داشت . پس باید خیلی هوسی شه اگه بذارمش تو دهنم .همین کارو هم کردم . جیغش رفت آسمون -واییییی عزیز . رامی جون نه نه نه واییییییی نه نه چقدر دارم حال می کنم . رامی بخور بخورررررششششش جووووووووووووون پشت سرشم کییییییییییررررررررره وای خیلی وقته که از کیر سیراب نشدم . کوسسسسسسسم سنگینه سبکم کن . عزیزم -خوشم میومد از این که دارم حشریش می کنم . اون چهارمین زن شوهر داری بود که داشتم می کردمش . زنا عاشق خوش تیپی و هیکل ورزشکاریم می شدند .. موهای لخت و مشکی سرم و بینی قلمی و صورت پرم و یه چال کوچولوی وسط چونه ام خیلی خوش تیپم کرده بود و مهمتر از همه این کیرم بود که کلی مشتری واسم جمع کرده بود -صغری جون تو اینا رو از کجا جمع کردی -مال خودمه بابا مامانم ساختنش -حالا با اجازه بزرگترا مال من میشه و با اجازه شوهرت . یهو دیدم چهره اش رفت تو هم . یه غمی تو چهره اش موج  می زد . دهنمو از رو کوسش بر داشته و گفتم قبل از این که عقلش برگرده سر جاش و پشیمون بشه فرو کنم تو کوسش . سر کیرمو گذاشتم رو لبه کوسش . یه خورده خودشو کنار کشید -عزیزم تو یهو چت شد ؟/؟-هیچی یاد روزایی افتادم که من و زمان عاشق هم بودیم -حالا نیستین ؟/؟-چرا حالا هم هستیم . ترس برم داشته بود . تو دلم گفتم خوار بحثای رمانتیک کرده دهن هر چی عشق و عاشقی رو گاییدم . تا پشیمون نشده کوسشو که چه عرض کنم کیرمو بندازم تو بغل کونش . دو تا لخت که بهم چسبیدن دیگه اجازه لازم نیست .این مال آدمای کوس خله . این همه زحمت کشیدم اون وقت بیام بگم صغری خانوم اجازه هست کوستونوبگام ؟/؟-اونم بیاد بگه نه فعلا آمادگی روحی روانیشو ندارم ؟/؟خوار مادر هر چی روحی روانیه . دیگه نرم نرم هم کار نکردم کیره رو یک ضرب کردم توش . حدسم درست بود . کوسش تنگ بود ولی در عوض تونل ورودی و دریافتیش دراز بود . هفده هیجده سانت کیر من راحت رفت داخل . -نه نه نه بالاخره کیر خوردم .وایییییی چرا ؟/؟باورم نمیشه یه کیر دیگه غیر کیر عشق من رفته باشه تو کوسم -مگه تو همینو نمی خواستی ؟/؟-چرا ولی یه خورده هم دلم نمیومد بهش خیانت کنم .... دیگه به این کوس شراتش توجه نمی کردم . کیرمو محکم به ته کوسش می زدم و در می آوردم . چهره غمناک صغری یواش یواش به چهره ای حشری پر هوس خندان و پر از التماس تبدیل می شد -بززززززززن بزززززززززن با کیییییییییرررررررررررت منو بزن .بززززززززن خیلی وقته که این جوری گاییده نشدم . حالا که نجس شدم بذار خوب خوب نجس شم . حالا که دینم از دست رفت خوب خوب بره . بذار این دنیا این هوس این سکس این کیر این لحظه واسسسسسم بمونه . منو بکن . رامی جون . کیرتو بزن تا ته تند تر -اوووووووووفففففففف. عزیزم صغری جون من نمی تونم آبمو نگه داشته باشم . از تن هوس انگیزت بپرس . عزیزم تو با این خوشگلی و طرز صحبتت نمی دونم چطور میری خونه مردم کار می کنی !-بکن حرف نزن . همه چی مو که از دست دادم نجابت منم که رفت . کوسسسسسمو سبک کن که دلم نسوزه . این دومین کیر زندگیم بود که رفت تو کوسم و اولین کیر حرامی بود که خوردم . سرنوشت من این بوده دیگه . منم از اون دانشگاهی که تو داری درس می خونی لیسانسمو گرفتم . اگه طاقت نداری خالی کن تو کوسم . ادامه بده . نترس حامله نمیشم . دیگه از عشق خودم بچه نمی خوام قرص می خورم .ا گه کیرت می تونه ادامه بده خودتو خالی کن . منتظر همین بودم .-جاااااااان جااااااان بگیر این آب هوس منو .-واییییی رامی رامی رامی جون چقدر تشنه بودم من . ولی خیلی داغه آبت . دارم می سوزم هم از هوس هم از داغی کیییییررررررررتو هم از آبی که تو کوسسسسسم ریختی .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
 

ابزار وبمستر