ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تمنای تمنا 5

یواشتر چقدر حریصی . جوووووووون . من بالاخره به کیر رسیده بودم . دیگه هر چی دلم می خواست می تونستم بگم . ولی یواش یواش باید برگ برنده رو تو دست خودم نگه می داشتم . میگن بچه رو رو بدی آدمو سوار میشه . ولی این جوری سواری دادن دیگه به من یکی خیلی حال می داد . خیلی بده اگه آدم نخواد یا نتونه همه احساساتشو موقع سکس بروز بده زنا خوب می دونن که من دارم چی میگم .-شعیب پسرم این قدر هول نشو . این که همش مال امروز نیست سعی کن خوب حفظش کنی . همیشه فیضشو ببری . این پاداش پسر خوب و راستگو و درست کار منه . دیدی مادر به قولش عمل کرد ؟/؟حالا حالتو بکن کیرتو بفرست تو و بیار ش بیرون . جوووووون همین جوررررری منو بکن .-مااااااماااااان سوراخ داغی داری . ممنونم منو کتکم نزدی .-اووووووووف کی جرات داره تو رو بزنه . این تویی که الان باید با کیرت کتکم بزنی .-مامان سوراخ کووووووونت کیرررررمو داغشششششش کرده آبشش داره می ریزه . گفتم پسر یه انگشتتو بده .ا نگشتشو گرفته اونو به سوراخ کونم مالیده گفتم شعیب جون اینجارو می بینی این سوراخ موراخ ریزو که می بینی سوراخ کونه . اینی که تو الان داری می کنی کوسسسسسه کوسسسسسسسه کوسسسسسسسسسه -پس بگو دیگه مامان . من فکر می کردم سوراخ کون زنا خیلی گشاده آخه مال ما مردا خیلی تنگه .. -مامان جونم اونجارو هم می تونم بکنم ؟/؟-آره اونجارو هم می دم به تو حالشو ببری . از این به بعد همیشه مال همیم . پیش همیم . پسر راستگویی هستی و دروغ نمیگی منم خیلی دوستت دارم . هر وقت سنگین شدی می تونی بیای پیش من و خودتو سبک کنی . جوووووون بکن منو . هر مشکلی که داری میای پیش من تا از نظر روحی سبک شی از نظر جنسی و جسمی هم می تونی خودتو آروم کنی . فکر کردی بعد از تو واسه چی قرص می خوردم تا دیگه بار دار نشم واسه این که به همین یه پسر گلم بیشتر برسم . اوفففففف بززززززن کوسسسسسم تمنای کییییییرررررتو داره .-مامان تمنا کیییییییرررررررررمنم تمنای کوسسسسسستو داره -اووووووووووف پسسسسسسسررررررم چه حرفای سکسی قشنگی می زنی تورو دارم دیگه هیچی کم ندارم . بیا جلوتر منو بچسبونم به دیوار فشارم بگیر -مامان یه سوال بپرسم ؟/؟-پسرم اولا سوال پرسیدن اصطلاح غلطیه و باید بگی سوال کردن ثانیا تو صدتا سوال ازم بکن . ببین مادرت چقدر دوستت داره که در هر شرایطی فکر آموزش توست . حالا سوالتو بگو -مامان تو هم خوشت میاد از این که داری به من کوس میدی ؟/؟-آره چراکه نه . اگه کیرتم یه تیکه گوشته و داغ می کنه کوس منم همینه -خیلی خوشت میاد ؟/؟-اگه بگم آره تو بیشتر حال می کنی و بیشتر منو می کنی ؟/؟-آره مامانی آره مامان خوشگلم . من که آرزومه همیشه یه بچه خوب واست باشم . تو به من افتخار کنی .-پسرم !شعیب من !کارتو بکن . مامانتو سر حال بیار تا من به تو خیلی بیشتر از اینا افتخار کنم .-دوستت دارم مامان -منم دوستت دارم -کیرمم دوستت داره -کوس و کونمم عاشق کیرته .به  شعیب جونم گفتم محکم بهم بچسب و محکم کیرتو فرو کن توی کوسم بزززززززززن بزززززززززن منو بگا باهام حال کن . دستاتو یا حداقل یه دستتو ازطرف کمرم برسون به جفت سینه هام باهاشون بازی کن . هوسمو پخش کن . سینه هام هم میخوان ریلکس شن .ا ونا هم احتیاج دارن .-مامان چقدر اون داخل داغه . هر چی به خودم فشار میارم انگاری آب میخواد بریزه . آدم واسه جلوگیری از فین کردن دماغش راحت تر می تونه بالا بکشه . نمی تونی یه کاری بکنی اون تو یعنی داخل کوسسسسسست خنک تر شه ؟/؟-واییییییی چی میگی شعیب . دست خودم نیست . بکن منو این داغی هوسه . مگه تو می تونی جلوی داغی کیرتو بگیری که من از این طرف بتونم . بریز اشکال نداره . نمی خوام مریض شی . بریز عزیزم . بریز اب کاکلتو بریز تو کوسم . کاکل زری خوشگلم منو به دیوار پرس کرده بود . دستشو رو سینه هام گذاشته و جیغمم به آسمون رسونده بود . حساب می کردم که شعبان خوابه راستشم اون لحظه یه خورده بی تفاوت شده بودم . چقدر خوشم میومد . واقعا زن شریک شیطونه . تونسته بودم با ترفند یه کیر واسه خودم دست و پا کنم . خیلی کار داشت تا با تجربه شه ولی خودم درستش می کردم . می دونستم با این که خیلی خوشم میاد ولی در این مرحله نمی تونه منو به ارگاسم برسونه چون لذتی که به من می داد روی یه نمودار مستقیم بود و اون شوکی رو که باید وارد کنه نمی کرد . مقاومتش کم بود کیر جوونا از بس هوسشون زیاده زود آبشون می ریزه -مامان نمی تونم داره میاد اوخخخخخخخ چه حالی داره مامان . کییییییییررررررررم داره تو کوسسسسسسسست حل میشششششه -قربونت برم من خودتو ول کن فشار نیار به خودت . با هر جهش وپرش آبش منو به دیوار می چسبوند -اووووووووهههههههه مامان جوووووووووون سبک شدم -جاااااااااان شعیب کوسسسسسسمو سوزوندی . آبت بهم حال داد وایییییی هنوز تشنه تو و کییییییرررررررتم . باهات خیلی کار دارم . جوووووووووون چه صفایی کردم . با این که هنوز ارضا نشده ولی خیلی حال کرده بودم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

واقعا که داستان زیبای هست مرسی

 

ابزار وبمستر