ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زبون دراز 16

عزیزم پاشو بلند شو چته من خون ریختم تو بیحال شدی ؟/؟صداشو می شنیدم ولی نمی تونستم جواب بدم . اومد سر وقت کیرمو گذاشت تو دهنش تا یه شوک کیری به من بده و حالمو جا بیاره .-مجتبی چت شده بود -عزیزم واست نگران شدم . وقتی حس کردم ممکنه حالت بد شه حال من بد شد -عزیزم خیلی خوبی تو . خیلی خوبه آدم یه شوهر دلسوز داشته که بتونه بهش تکیه کنه . تو هم حکم اونو واسم داری . حالا بیا منو ببوس . بیا بیا راه کوسسسسسم باز شده . یه کم می سوزه . ولی کیرتو می خواد . بیا دیگه بیا عزیزم . این قدر منتظرم نذار . تا اون لحظه آخرشم من باید حرص کیرتو داشته باشم . چقدر آتیشم می زنی . آخ که چقدر خوشگل تر و معصوم و مظلوم می شد وقتی که زار می زد و کیر میخواست . لعنت بر شیطان . رفتم سری به این سطل یعنی همون کیری به این سطل زدم و به ملوسک گفتم دیگه از این قهوه ها به خوردم نده که هر چی شاش داشته باشم تو کوست خالی می کنم . البته تا حالا آزمایش نکردم که اگه بخوام حتی در شدید ترین حالت ادراری می تونم توی کوس بشاشم یا نه ... شاید نشه ولی من تهدیدمو کرده بودم و ملوسکم گفته بود اگه بریزی که خیلی حال می کنم . یه کوس تنگ و خوشگل که از روبرو کردنش یه خورده جانفشانی می خواست . چون دو تا رونش منو عقب می زد . با این حال از روبرو به عروس خانوم بیشتر حال می داد . طاقباز دراز کشید و لنگای تپلشو به دو طرف باز کرد . کوسش خیلی خیلی ناز و کوچولو بود .-هیچکار دیگه نکن . فقط کیر کیر . نمیخوام حالا بخوریش . نمی دونم چرا یه دفعه به یاد این مرجان افتاده بودم و داشتم از هوس می افتادم . چون اصلا ازش خوشم نمیومد و تهدیدم می کرد . می گفت بالاخره یه روزی خودم حالتو جا میارم و به همه نشون میدم واسه چی با ملوسک ازدواج کردی . اون عاشقه و چشاش کوره هیچی هم حالیش نیس -عزیزم خواهرت خیلی با من بده -مجتبی این یه لحظه مهم زندگیته . الان چه وقت فکر کردن به این چیزاس تا منو داری غم نخور . با این فکرا خودتو از هوس ننداز . هر وقت به مرجان فکر می کردم انگار داشتم به دشمن خونیم فکر می کردم . به همون نسبت که از شیمی بدم میومد از اونم نفرت پیدا کرده بودم . هر چند یکی دو بار کون گنده اش هوسیم کرده بود و دوست داشتم ملوس من هیکلی مثل اون داشته باشه ولی این روزا با این حرکاتش ازش بدم اومده بود . همش منتظر یه حادثه بودم . احساس بدی داشتم . مثلا چطور می تونست منو اذیت کنه ؟/؟از این دسیسه بازیها توی فیلمها زیاد نشون میدن ولی هر چی باشه فیلمه .  زن بیچاره ام به نفس نفس افتاده و اون کوه گوشتو کشیده جلوتر و به کیرم فشار آورده تا کیرمو بفرسته توی کوسش -اووووووفففففففف بی هوس اصلا معلوم هست چته ؟/؟بیا از این اندام و سکست لذت ببر . به خودم یه حرکتی داده و کیرمو فرستادم تا نزدیکای ته . فرستادم به کوس عروسم -می سوزه ملوسک ؟/؟-نه از بس خوشم میاد و کیف می کنم هیچی حالیم نیست . عزیزم هم کیرت جا داره هم کوست . این چند سانت آخرو هم فرو کن تو کوسسسسسم بذار تمامی کیییییییرررررررررت باشه توی کوسم . بذار همه کوسم با همه کیرت حال کنه . ووی ووی ووی ووی دارم می سوزم . چه حالی میده بد جنس . چقدر بهت می گفتم که منو بکن بذار تو کوسم ولی تو گوش نمی کردی . من می دونستم که بالاخره زنت میشم . تو همش می ترسیدی -خوشگل من ! من می خواستم دوست داشتم که هر لذتی ارزش و جایگاه خودشو داشته باشه . اون وقت امشب دیگه اون شور و حال اصلی خودشو نداشت . عاشقتم . عاشقتم ملوسک -منم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم -ملوس من اگه کیرمو تا ته کوست فرو نمی کنم واسه اینه که این رونهای خوشگل و تپلت نمی ذارن اگرم از پشت هم بخوام فرو کنم تا ته کوست باید دو تا قاچای کونتو تا اونجایی که میشه به دو طرف بازش کنم این جوری پوست روی سوراخ کونتم می سوزه . پس کی میخوای لاغرشی ؟/؟-من که یه شبه نمی تونم لاغر شم . اصلا نخواستم -حالا قهر نکن ملوس من میدونی که نازتو می خرم . همسر دوست داشتنی امو می بوسیدم و به محض این که خودمو انداختم روش بازم چند سانت دیگه از کیرم اومد بیرون . در عوض سینه هام به سینه هاش چسبیده بود و لبام رو لباش قرار گرفت . دو تا دستامو از زیر کمرش رسوندم به دو طرف کونش و با باسن بر جسته اش حال می کردم -مجتبی مجتبی خوبه خوبه عزیزم همین جوری خوبه .. تمام گوشت تنم داره می لرزه . از هوسسسسس عزیزم بگو بگو که دوستم داری بگو .-تو که می دونی دوستت دارم .. دوستت دارم دیوونه وار . وای که من چقدر عاشق این سینه های تازه و آبدارتم . این دفعه من بودم که داشتم به نفس نفس می افتادم . ملوسک راست می گفت یه خورده باید ورزش می کردم این روزا خیلی هم مفت خور و تنبل شده بودم . از عیال خوشگلم خواستم که تغییر پوزیشن بده تا من با تماشای کون قمبل کرده اش کوسشو بگام .. کونشو قمبل کرد طرف من و فقط یه خورده به دو طرف بازش کردم و خیلی راحت تر از اونچه که از طرف جلو گاییدمش از این طرف گاییدمش . دستامو از روی کونش بر داشتم . کیرم بازم می تونست تا ته کوسش بره و مانور بده . تازه لذت بیشتری هم بهم می داد . دو تا قاچای کونش کیرمو اون وسط پرس کرده بود و در هر رفت و بر گشتی هم از داخل و هم از بیرون با یه اصطکاک شدیدی رو برو می شدم که کیرمو از مرز گرمی و داغی گذرونده بود و داشت آتیش می زد . دیگه اصلا به این فکرا هم نبودم که اول ملوسکو راضی کنم و بعد خودم ار ضا شم .-اوووووووففففففف عزیزم داره میاد از کیرم داره آب میاد . وایییییی چیکار کردی ملوسک از همه جاش داره آب می ریزه . همه جاش همه پوستش داغ شده . از بالا پایین از سر از همه جاش داره می ریزه . ملوس من جااااااان جاااااااااان داره میاد داره می ریزه -بریزش تو کوسسسسسم بریزش بریزش . مرد من عزیزم . این همون چیزیه که من میخوام ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

داستان زیباست مرسی عالیییی

 

ابزار وبمستر