ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یا دو تا یا هیچی 2(قسمت آخر)

قبل از این که برسیم جلوی چشای ژاله اونو یعنی عهدیه رو دستام بغلش زده و نز دیک زنم گذاشتمش رو کاناپه -شما هر دو تا تونو می کشم . منصور اجازه نداری با اون نزدیکی کنی .-مگه خودت نگفتی که باید هوای همسایه رو داشت و بهش کمک کرد . مگه خودت نمی گفتی که باید شب و روز پیشش بود ؟/؟مگه غیر از اینه که تو نیاز خودتو با عهدیه جونت رفع می کنی ؟/؟خب منم می خوام یه ناخنکی بزنم ببینم چه مزه ای داره . اگه بد میگم بگو بد میگی . واسه این که این قدروسواس نداشته باشم و یه موقع عذاب وجدان نگیرم و از کارم پشیمون شم عهدیه رو رو کاناپه دمرش کردم کونشو از وسط باز کردم و کیرمو از پشت فرو کردم تو کوسش .-آاااااااهههههههههه جااااااااان منصور جووووووووووون بیشتر از یه ماهه که کیر نخوردم -من بمیرم عهدیه جون چه ریاضتی !از این به بعد تا منو داری غم نداری نمی ذارم از دو سه روز رد شه نوش جونت . گوارای وجودت وموقع کوس دادن یه قر کون و کمری میومد که کیرم همون داخل می خواست آب شه و اگه هم آب نمی شد دوست داشت یه جای همیشگی واسه خودش اجاره و دست و پا کنه . دستامو گذاشتم رو شونه هاشو کیرمو با شدت و فشار زیاد می زدم به ته کونش تا بره تا ته کوسش-وایییییییی منصور جون منصور جون بکن بکن بکن بکن من کییییییییییییییرررررررررررررررمی خوام میخوام حال کنم کوسسسسسسسم یه ماهه که آب و غذا نخورده . ژاله :کوفتت بشه خدمتت می رسم عهدیه ما به هم می رسیم . این دفعه تو ازم حال بخواه .-ژاله جون اگه بدونی این چه معجونیه . وقتی که آقا منصور هست من چرا مزاحم تو بشم . چیه نمی خوای بهم حال بدی نده .منصور جونو دارم .-زنیکه پررو تو که این جوری نبودی . تو که داشتی خودتو جر می دادی تا من جرت بدم -من چیکار کنم . تو مگه نگفتی کیر شوهرتو قبول نداری و بهت حال نمیده و نمی خوای . خب من میخوامش . این قدر نان کور نباش دیگه . گناه نکن . اسراف نکن یه مثالی هست که میگه نه خود خورم نه کس دهم گنده کنم به سگ دهم . منصور جون تو کارت نباشه کوسسسسسسمو بکن کییییییرررررتو محکم فرو کن و درش بیار و دوباره فرو کن و .... به حرفای زنونه ما اووووووففففففف کاریت نباشه . تو رو خدا ژاله بس کن بذار حالمو بکنم . کیر به این با حالی و با مزگی رو بذار خوب خوب حس بگیرم و تو تنم حسش کنم -راست میگه ژاله تو که لیاقت این کیرو نداری بذار یکی که لیاقتشو داره باهاش حال کنه -دستامو باز کن تا ببینی کی لیاقتشو داره -نه عزیزم زوده که الان ولت کنم اگه الان ولت کنم درمونت کامل نمی شه ... من یکی در مقاومت و جلو گیری خیلی مهارت داشتم و هم حالمو می کردم و هم می تونستم یه مدتی راحت آبمو ببرم عقب . با این حال کون گوشتالوی عهدیه که به دو ر و بر کیرم می خورد داغم کرده نفسمو گرفته بود -جوووووون . عهدیه !قربون کونت بشه این منصور خان . واست بمیره .-اووووووفففففف نگو منصور جووووووون اگه یه بلایی سرت بیاد من دیگه دلم نمیاد با کس دیگه ای حال کنم . بکن بکن حال بکن حال بده . عزیزم من که دارم خیلی باهات حال می کنم . زنم از حسادت به خودش می پیچید .-می بینی ژاله  .ببین کیرم چقدر هوس داره . سیر نمی شه کوس بی لیاقت و بی عرضه تو نمی تونست و نمی خواست از پسش بر بیاد . از این به بعد می سپرمش به جایی که قدرشو بدونه و دوستش داشته باشه و عاشقش باشه -قانون پدرتو در میاره -کی می تونه جلو مو بگیره که اونو صیغه نکنم . دوست و آشنا زیاد دارم اصلا اون از چند روز پیش صیغه منه . شکایت داری برو بکن . به من کوس نمیدی حالا یه چیزی هم طلبکاری از این به بعد همینه -اوووووخ عزیزم منصور جون همه تنم از بی حسی و سستی و خوشی و لذت ول شده واییییی بزن چند ضربه دیگه تا ار گاسمم مونده . وایییییی اومد اومد .. به دو تا شونه هاش چنگ انداختم تا توی هوسش غرق شه و از خوشی زیاد تلف نشه -جوووووون دوستت دارم عهدیه ..ژاله :نه نه نه منصور تو فقط باید منو دوست داشته باشی . عاشق من باشی . دیدن این صحنه ها رو دلم داغ میذاره ولی داغ این حرفات منو می کشه . بی توجه به حرفای زنم لبو دهنمو به لبای خوشگل و پر هوس و ورم کرده عهدیه چسبونده و لبای اونو که با وجود ار گاسم هنوز هوس داشت می مکیدم و کیرمم که از طرف کون و از پشت هنوز داخل کوسش بود کیفشو می کرد -اوووووووووففففففف عهدیه عهدیه عهدیه خیلی کم پیش میاد بدون ضربه شدید این قدر داغ کنم دارم می ریزم دارم می ریزم آههههههههه -بریز بریز بریز کوسسسسم دهنش باز و منتظره بریز آب بده -اوووووووههههه . فقط چشامو بسته بودم و کیرمو وقتی به ته کوسش رسیده بود به همون بدنش چسبوندم چقدر نرم و روون و با لذت هرچی که هوس داشتم ازم خارج می شد وسبکی خاصی تو تمام وجودم احساس می کردم -جوووووون همسایه خوشگلم از این به بعد میای ور دل خودم . دیگه ژاله جونو اذیت نمی کنم .-عوضی تو این جوری حال می خواستی بهت حال نمی دادم ؟/؟-پس چه جوری حال می دادی ژاله تو که اصلا حال نمی دادی . عهدیه خیلی وارد بود یه ساک جانانه ای هم واسم زد و تمام تنمو زیر گلو زیر بغل حتی توی گوشمو میک زد و لیسید . طوری که حس می کردم حتی موهای سرمم هوسی شدن . کارمون که تموم شد دلم نمیومد که اونو از خونه مون بفرستمش بره . اونم دلش نمیومد که بره ولی بالاخره مجبور بود بره خونه شون . موقع خداحافظی بهش گفتم دلشوره نداشته باشه زنم هیچ غلطی نمی تونه بکنه . واسه آینده هم یه فکری می کنم و از این حرفا و فرستادمش . قبل از این که بره با یه لحنی که هم اون و هم ژاله بشنون گفتم حواس هر دو تون باشه با هم باید کنار بیایین . یا هر دو تاتون یا هیچکدوم و هیچی . من هر دو تو نو با هم میخوام . نه این که دو تایی لخت بیان پیشم نه . نوبتی می کنم . اگه یه بار دیگه ببینم با هم لز دارین از هر دو تاتون هم می گذرم . عهدیه :آقا منصور هر چی شما بفر مایید من کاملا موافقم و اعتراضی هم ندارم . ژاله :من نمی تونم این وضعو تحمل کنم . ازت جدا میشم . مهرمو می بخشم و میرم پی کارم . دست و پاشو باز کردم تا زار زار و خیلی راحت گریه کنه . دلم واسش می سوخت ولی نمی تونستم اون اندام آبدار و تن و بدن هوس انگیز عهدیه رو فراموش کنم و ازش دل بکنم . دوست داشتم که زنمم راضی باشه -باشه عزیزم حالا که دوست داری از هم جدا میشیم و منم در جا میرم عهدیه رو عقدش می کنم . خونه که خودش داره و از دست اجاره خونه خلاص میشم .-شما مردا همه تون همین جورین آشغالا -حرف دهنتو بفهم تو هین نکن . مگه چه کار زشتی میخوام بکنم . مگه کوس تو با کیر مصنوعی و با کیر من هر دوتا حال نمی کرد .؟/؟تازه این آخرا که با کیر من حال نمی کرد . کیر منم می تونه هم میخواد با تو و کوس تو حال کنه و هم با کوس عهدیه جون . حریف هر دوتاتون میشه . میل خودته عهدیه رفت خونه شون و ژاله هم رفت وسایلشو جمع کنه بره خونه بابا مامانش تا ازم جدا شه . منم رفتم توی رختخواب و داشتم به این فکر می کردم واقعا عجب کار اشتباهی کردم کاش خودم پنهونی می رفتم کوس و کون عهدیه رو می کردم و چیزی هم به این ژاله نمی گفتم . بعد دوباره به خودم می گفتم نه این جوری بد می شد هر کاری از اولش باید با صداقت باشه . دروغ پایه های زندگی آدمو ویرون می کنه آدم از همون اول باید حقیقت و واقعیتو بگه . من ژاله رو دوست داشتم . داشتم فکر می کردم چه جوری با این وضع کنار بیام که دیدم وایییییی پسر !ژاله چه جوری خودشو ساخته . لباس خواب بنفش رنگ شب عروسیشو تنش کرده . یه لباش خواب دو وجبی که فقط یه تیکه از شیکمشو پوشش می داد کیرمو دوباره شق کرده بود . نه نه تو نباید گول ژاله رو بخوری اون اگه میخواد تو رو فقط واسه خودش داشته باشه یه نامردیه در حق عهدیه . ولی حالا باید نقدو بچسبم . دوباره آب کیرم جمع شده و آماده ریزش شده بود . منصور مراقب باش این شیطون کارشو نکنه . ژاله اومد رو من دراز شد وقتی که رو من خوابید یه برق گرفتگی خاصی رو در من به وجود آورد . کون لختش از زیر لباس خواب مشخص شده بود . با همون تپش قلبم دستامو گذاشتم رو کونش قصد داشتم بگم که من هر دو تاتونو می خوام که دیدم با نگاهی ملتمسانه و صادقانه بهم خیره شده و میگه باشه قبوله هر چی تو بگی ... پایان .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی عزیز خسته نباشی یک داستان باحال درزمینه اینکه مرددوست داره زنشو جلوش بکنندبانحوه اشنایشان لباس مجالسی بازبنویس.

ناشناس گفت...

ایرانی عزیز خسته نباشی یک داستان باحال درزمینه اینکه مرددوست داره زنشو جلوش بکنندبانحوه اشنایشان لباس مجالسی بازبنویس.

ایرانی گفت...

دستور شما اطاعت خواهد شد .فقط یه چند تا تیکه کاری و داستان نیمه تموم دارم که تموم کردم انجامش می دم .بازم ممنون از این که به من دلگرمی میدی و این حسو در من به وجود میاری که با این که ایرادو نقص کارم زیاده بازم قلمم به حرکتش ادامه بده .شاد باشی ..ایرانی

matin گفت...

ایرانی عزیز حرف نداشت مرسی از لطفت

 

ابزار وبمستر