ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شوخی یا جدی ؟ 4

اصلا دل نداشتم با با رو تا این حد خجالت زده ببینم -پدر !من و تو که با هم خیلی صمیمی بوده مشکلی نداشتیم . خجالت نکش راستشو بگو رفتم نزدیک ترشو خودمو بهش چسبوندم . کف دست چپمو که یه خورده سرد شده بودحلقه کرده گذاشتمش دور کیرش .کیرش گرم و پر حرارت بود بابا چشاشو بسته بود و لذت می برد . منم خیلی آروم با عشوه و ناز طوری که عابد و زاهد هفتاد ساله رو هم وسوسه می کرد بهش گفتم بیا جلوتر . فقط منو تو اینجاییم اونا رو که ناراحت نکردیم . پس چرا خودمونو خوشحال نکنیم ؟/؟-جدی میگی ؟/؟-آره بابا شوخیم کجا بود . مگه من و تو دل نداریم . راستشو بگو تو دخترتو دوست نداری بابا .؟/؟تو که باهام یکرنگ بودی . حرف دلتو بهم می زدی . حس می کردم که یه خورده داره آروم می گیره باین حال صداش می لرزید و کلماتو بریده بریده ادا می کرد .-چند ساعت پیش وقتی که گفتی اون کارو باهات بکنم -چه کاری بابا رک بگو -همین دیگه این بره تو -بابا جونم این و اون اسم داره در هر حال چه خواسته چه ناخواسته تو که عملشو انجام دادی پس اسم این چیزارو هم ببر تا این دیوار سستی که بین من و تو وجود داره بریزه .. سرشو اتداخت پایین و گفت یعنی کیره بره توی کوس . با دستام سرشو بالا داده حالا تو چشام زل بزن ... حس کرد که از دست من یکی نمی تونه در بره -وقتی بهم گفتی کیر بره توی کوس اولش فکر می کردم شوخی می کنی بعد هم که متوجه شدم جدیه گفتم باشه با همه زشتی کار یه درسی میشه واسه اون دو تا خائن نامرد که بفهمن دست بالای دست بسیار است . حتی دلشو نداشتم واسه یه لحظه هم که شده کیرم بره توی کوست . ولی وقتی که کیرمو تو کوس گرم و ناز و تازه ات احساس کردم حس کردم دارم مامان بیست سال پیشتو می کنم . کیرم از لذت داشت می ترکید . پوست تنم می لرزید . به خودم خیلی فشار آوردم تا تو متوجه حالت و نیازم نشی . فکر کردم از سر جوون شدم -مگه حالا پیری ؟/؟-جدی میگی ؟/؟می دونستم بابا به موقعش خیلی پر تحرکه . دیگه نذاشتم بابا سهیل من بیشتر از این حرف بزنه . خودمو انداختم تو بغلش . هر دوتامون وضع عجیبی داشتیم . شورت و دامن من و شورت و شلوار بابا هر دو تا به مچ پامون رسیده بود  .با این حال واسه این که بیشتر تحریکش کنم و تردیدشو از بین ببرم لبای پر از هوسمو به لبای گرمش چسبوندم . می دونستم که آخر کار ما به کجا می کشه . ولی یا باور نداشت یا به سختی می خواست باور کنه . دگمه های پیرهن بابا رو یکی یکی خودم در آوردم و از پایین هم لختش کردم . ازش خواستم که منو لخت کنه تا هم عادت کنه و هم این که برای پیشروی گرم بیفته . موتورش راه افتاده بود . دیگه از خجالت چیزی نمی فهمید . کیر شق کرده اش به زیر شکم من چسبیده بود . اون با دستای پر هوسش کمرمو با یه حرکتی بین ماساژو نوازش اسیر خودش کرده بود . کمر و سینه ها و کوس من دچار لرزش و التهاب خاصی شده بود . هر چند تنمو تسلیم پدر و تنش کرده بودم ولی دوست داشتم این تسلیم شدن هر چه زودتر جنبه رسمی تری به خودش بگیره تا خیال هر دومون راحت تر شه . یعنی این که زودتر به فینال کار برسیم و توپو زود تر از خط  د وازه بگذرونیم  این من بودم که واسه هر کاری یعنی تعویض تکنیک پیشقدم می شدم . یه 69 خوابیده و دراز کشی رو روی تخت انجام دادیم . من کیر بابا رو ساک می زدم و سهیل جونم کوس منو می لیسید . زبونمون بند اومده بود . نه واسه لیس زدن بلکه واسه حرف زدن . سست و بی حس شده بودیم . بابا یه بار جق زده بود واسه همین با لذت کیرشو تو دهن من می گردوند و تا می تونست حال می کرد . منم خیلی کیف می کردم . دوست داشتم هر چه زودتر ار ضا شم . زنا خیلی دیر تر و یا سخت تر از مردا راضی میشن . دوست داشتم با حرفای هوس انگیزم بابا رو بیشتر تهییج کنم و خودمو خالی کنم . بهش بگم که دخترش هنوز بهش نیاز داره . مثل اون وقتا که هنوز این شوهر آشغال و نامرد نصیبش نشده بود . خیلی خوشگل و باحال کوسمو می خورد . آخه عمری تجربه داشت . یه حرکتی به خودم داده و کوسمو روبروی کیرش قرار دادم -بااااااااااباااااااااا من دیگگگگگگگگگه صبرم سرررررراومده . تو این دنیا حاللللللا تو رو دارم که فققققط می تونم بهش تکیه کنم . فقط تویی که می تونی به درد و دادم برسی . کوسسسسسسم دارررررررره مث ابر بهاررررررررر گریه می کنه با کیییییییییرررررررررت اشکاشو خشکش کن . فقط تویی که خیلی دوستم داری . عاشقتم بابایی دیوونتم . کیرتو میخوام . بابا بهت احتیاج دارم . تنهام نذار . هوس داره منو می سوزونه . کوسمو به کیرش نزدیک کرده با دستم کیرو گرفته اونو با ورودی کوسم مماس کرده خودمو بیشتر می سوزوندم . لذت می بردم -اوووووووووفففففففف گلوریا به فکر بابات هستی ؟/؟تو که این جوری منو هم آتیش زدی . دلمو سوزوندی -پس اعتراف می کنی که کوس می خوای ؟/؟کوس من کوس دختر یکی یدونه اتو می خوای ؟/؟-آره ناز من عزیز دل بابا من کوسسسسسس تو رو میخوام دوس دارم کییییییییییرررررررررررم برررررررررره تو کوسسسسسسست آروم بگیره -بابایی فکر می کنی اگه کییییییییرررررررررت بره تو کوسسسسسسم آروم بگیره ؟/؟-نه نه تازه حرکت شروع میشه -دوستت دارم منو بکن . نمی خوام تا شجاعت و قدرت تو رو نبینم خودم بایه فشار مث امروز صبح کیرو بندازمش تو کوس . میخوام خودت این کارو واسم انجام بدی . نشون بده که هنوز مرد اول منی . نشون بده که همیشه می تونم بهت تکیه کنم . نشون بده که بیشتر از همایون دوستم داری . نشون بده که هم می تونی بابام باشی و هم شوهرمو هم معشوقه ام . غیرت و ناموس پرستی خاصی رو همراه با هوسی شدید تو چشای پدر می خوندم . هنوزم دوست داشت واسم بهترین باشه . یه فشاری به خودش یعنی به کیرش داد و منم خودمو برای لذتی بی نهایت آماده کردم -وایییییی بابای شجاع من بابای خوب من بالاخره کیرتو فرستادی . دوستت دارم بابای خوب و با اراده ام . منو بکن دیدی خودت با اعتماد بنفس بالات منو گاییدی ؟/؟ادامه بده دخترت هوس داره دوستت دارم بابایی . تو نشون دادی که هنوزم برام قوی ترین مرد جهانی .. ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

خیلی عالی هست حرف نداره مرسی واقعا مرسی

 

ابزار وبمستر