ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان بد بو یا خوشبو ؟ 5 (قسمت آخر)

بلندی کیرمن بود و بلندی جیغ مامان -مامان چه خبرته داری زایما ن می کنی ؟/؟-دست خودم نیست بذار خودمو خالی کنم . نمی تونم . نمی تونم -سودابه جون مامان خوشگلم چقدر ترشح هوست زیاده -کیر تو رو که دید چند برابر شد . مامان سرشو یه کمی بالا می آورد تا کیرمو موقع بیرون کشیده شدن ببینه و کوس دادن و گاییده شدن بیشتر بهش بچسبه . دستامو گذاشتم پشت کمرش اونو به طرف خودم کشوندم و تنمون از وسط با هم یکی شد . بوسه لب رو لبو شروع کردم . پوست تنش گر گرفته بود . هر دومون داشتیم لبای طرفو میک می زدیم .. تو بغل هم خوابمون گرفته بود . یه دستمو رو شونه های مامان گذاشتم و دست دیگه امو گذاشتم رو کونش و اونو به خودم چسبونده و در حال گاییدنش تو دهن هم ناله می کردیم . هیچکدوممون دوست نداشتیم تمومش کنیم . به هر حال پس از چند دقیقه واسه تنوع هم که شده اونو دمرش کردم وسرمو گذاشتم رو کونش . چاک وسط کونشو باز کردم . دوباره بو گرفته بود . بوی عرق بوی ترشیدگی و هوس لذت تصور یک کیر کلفت در کوس و کون مامان . یک هیجان فوق العاده . اووووووففففففف جووووووون . زبونمو کشیدم رو سوراخ کون خوشگل مامان تا روی کوس کشیدمش و از طرف کوس هم رفتم به طرف کون . مست مست شدم .-جااااااان چه صفایی . چه حالی !چه عشقی !-مامان مست شدم . مامان عاشقتم . جاااااااان کون قمبل شده مامانو با لاکشیدمش و گذاشتم تو بغلم و همه جاشو بو می کشیدم . لای کون و لای پاش منو به آتیش کشیده بود . زبونمو از سوراخ کون می کشیدم رو کون مامان . گیج شده بودم . کون مامانو تو دستام حبسش کرده بودم . من مرید بودم و مامان و کونش مرشد . آخر ش دیگه از عشق و هوس مامان و از بوی هوس کوس و کون مامان بیحال و بیهوش روی کون سودابه جون سر خم کردم . مامان گذاشت که یه خورده به حال خودم بمونم -فرهوش سالمی ؟/؟-مامان از هر سالمی سالم ترم . من خوشبخت ترین مرد دنیام و کیرم خوشحال ترین کیر دنیاست .-پس بذارش تو کوسسسسم تا کوسسسس منم با کیر تو خوشبخت ترین و خوشحال ترین کوس دنیا بشه . از پشت کردم تو کوسش . تخت یه حالت نیمه فنری داشت و این بالا پایین رفتن هامون هر چند یه خورده کمرمونو خسته می کرد ولی خیلی باحال بود .. این مامان سودابه راست می گفت ها . از اون موقعی که به من گفته بود باید یه ساعت حداقل یکسره منو بکنی  من نیمساعت داشتم می کردمش . اصلا از این حرفا که الان داره میاد نزدیکه بیاد دارم ارضا میشم خبری نبود . گرم افتاده بود . بهم می گفت رو زمین دراز بکشم . بعدش خودش اومد رو من . دستشو قفل کرد به پایه فلزی تخت که خیلی هم محکم بود . راحت داشت حال می کرد و جیغ می کشید -فرهوش جونم قلقلکم میاد خوشم میاد . تو اصلا خودتو تکون نده من میدونم چیکار کنم . اووووووفففف عزیزم پسر گلم . کیرمو داشت از ریشه در می آورد . پایه تختو داشت خودشو می کشید جلو و با فشار می رفت عقب . هم کیف می کردم و هم دردم میومد . با این کارش کیرم تمامی کوسشو ماساژمی داد -سودابه جون دست خودم نیست . خیلی حال میدی . خیلی باحالی . داره میزنه بیرون . دست من نیست .-بریزش بذار بیاد . این قدر سخت نگیر پسرم  .آبت می زنه بیرون کیرت که دیگه بیرون نمی زنه .-آخ مامان آخ مامان .-جان مامان جان مامان . فریاد بلندی کشیده آبمو سر بالایی خالی کردم . چشامو بستم تو همون حالت کیف و خوشی در یه حالت نیمه چرت بودم . کیرم یه خورده بفهمی نفهمی شل شده بود ولی هنوز قرص و استوار در حال حال  دادن به مامانی بود . سودابه هر جوری که دوست داشت هم منو گایید هم خودشو . با این که خیلی لذت می بردم ولی حس تخلیه نداشتم . گذاشتم هر جوری که دوست داره باهام انجام بده . هم کیف می کردم هم استراحت . دستامو از پشت تنش گذاشتم رو کونش و با سوراخ تنگ کونش بازی می کردم . بعدشم به دستمو گذاشتم رو کوسش و فشار نیروهای هوسو زیاد کردم . گیج شده بودم . اون لحظه آرزو می کردم ده تا دست داشتم و قسمتهای مختلف تن مامان حشری خودمو که اول گاییده شدن ناز داشت می مالیدم . شدت ضربه ها رو زیاد کرده بود . عرق از سر و صورت و تمام بدنش جاری بود -جووووووون جوووووووون داره میاد آهههههههه افتاد رو من . درست یکساعت کیر من و کوس اون در حال روبوسی بودند تا به ارگاسم دوم برسه . بازهم تنشو غرق بوسه کردم و عرقاشو لیسیدم -جوووووووون ماما ن دارم با عرقای تنتم حال می کنم . دستمو می ذاشتم زیر سینه اش . یه دور حلقه ای می زدم و میکش می زدم . نوک سینه هاش که جای خود داشت . دوست داشتم که من و مامان کنار هم دراز بکشیم و بخوابیم یه خورده خسته و کوفته بودم ...-عزیزم حالا بیا بریم حموم . دوست دارم واست خوشبو کنم . تر و تمیز باشم . مردا بیشتر عاشق سوراخ کون زنان تو هم باید این جوری باشی . ول کن دیگه اون کوس و کون مصنوعی رو . اول یه لیف و کیسه مشتی واسه مامان جونت می کشی بعد کیرتو فرو می کنی تو کونم .. وای خدا خیلی خسته بودم . این مامانی تازه گرم افتاده بود . واسه این که تو ذوقش نزنم و هدیه اشو رد نکنم خودمو خوشحال نشون دادم و همراهیش کردم من که دیگه خودمو بیمه شده می دونستم گاییدن کونشو گذاشته بودم برای جلسه بعدی ولی خب بنا به دستور ملکه مادر مجبور شدیم بریم حموم . بازم خدا پدر مادرمو بیامرزه که از کیسه کشیدن که چه عرض کنم کیسه کشیده شدن انصراف داد . کف حموم دراز کشید و واسش لیف زدم . خواب از سرم پرید . کیرم تیز شد . خستگی از تنم در رفت .. هیجان گاییدن یک سوراخ جدید منو بر سر شوق و ذوق آورده بود . کون مامان پس از لیف مالی یه حالت ژله ای پیدا کرده و بر جسته تر نشون می داد این بار با هوس و دیوانه وار زبونمو می کشیدم رو کونش و سرمو فرو می کردم لاپاش و تن و سوراخ صابون مالی شده اشو لیس می زدم .-چقدر حریص و عجولی فرهوش! صابون اذیتت می کنه . صبر کن خودمو آب مالی کنم . خودشو زیر دوش شست و دوباره تسلیم من شد . مامان یه خورده ازم کوتاه تر بود . شیر آبو بستم . وسط حموم ایستادیم . دستامو گذاشتم رو کون و کپل مامانی چنگش می گرفتم و به دو طرف بازش می کردم یه بار دیگه لباشو به لبام چسبوندم .  پس از یه حال مشتی اونو به حالت سگی قرار داده و کیرمو نرم نرم فرو کردم تو سوراخ کونش .-جاااااان مامانی . خیلی می چسبه -مث یه چسب قطره ای ؟/؟-سخت تر از اون -قربون کییییرررت حرکتش بده که گیر نکنه -اوووووفففففف نگو مامان خوشگله من که دارم از خوشی می میرم . کیرمو واسه چند لحظه بیرون کشیدم وبا لبو دهنم افتادم به جون کون مامان . حیف بود که بدون یه حال درست و حسابی ولش کنم . درز وسط و کپل و بر جستگیهاشو تا می تونستم لیسیدم و آروم گازشون گرفتم -فرهوش کونم کییییییررررررتو میخواد . میخوام با کییییییییررررررررت حال کنم . دوباره کیرمو گذاشتم تو کونش . اونو چسبوندم به دیواره حموم و با ضربات کیرم سوراخ کونشو پی در پی هدف می گرفتم . چند دقیقه ای با هم مشغول بودیم و هردومون حس کردیم که دیگه وقت استراحته . رفتیم تو اتاق خواب و می دونستیم که بابایی دیگه نمیاد با این حال در اتاقو از داخل قفل کردیم و پرده هارو هم کشیدیم و تن برهنه همو در آغوش کشیدیم . مامان دیگه خوشبو شده بود . بوی عرق و ترشیدگی نمی داد -فرهوش مامان بدبوتو بیشتر دوست داری یا خوشبوتو ؟/؟-این چه حرفیه که می زنی !در هر دو حالت تو گلی . می خوام بگم که هر گلی یه بویی داره ولی واسه من تو همون گلی . همون گل همیشه خوشبو . بهترین خوشبو ترین و سکسی ترین مامان دنیا واسه پسرش .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

7 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام خدمت امیر اقای گل و جناب اقای ایرانی خسته نباشید
ممنونم از زحمت های شما دست و پنجتون درد نکنه یه نظر کلی دارم داستانها همه داره تقریبا شبیه هم میشه باید فکری اندیشید من پیشنهاد میکنم موضوع داستانها رو یه مدت از مامان به چیز دیگه مثل سکس ضربدری یا خیانت های پنهان و اشکار دیدن روابط سکس دیکران و تعریف ان و سکس های گروهی یا حتی زوری و....
استفاده کنید تا یه مقدار از این حالت تکرار در بیاد البته ببخشید دارم دخالت میکنم راستی قسمت نظرات سایت خیلی کوره و اصلا تو دید نیست اگر میبینید سایت های دیگه نظراتشون زیاد به خاطر وضوح دید قسمت نظرات است گلم من فقط پیشنهاد دادم منو ببخشید
دستتون دارم .امید

ایرانی گفت...

باسلام خدمت دوست آشنایم شاید تا حدودی صحیح بفرمایید و داستانها یی که سوژه های مشابه داشته باشند و اکثرا هم سکس خانوادگی هست زیادشده باشه.(جالب اینجاست که یه سری از دوستان میگن چرا سکس خانوادگی کم میذاری ).. ولی تنها و تنها علت آن خواسته ای شما عزیزان می باشد شاید اگر دست خودم باشد در سبک کار و متنوع بودن داستانها تغییرات زیادی دهم چون تغییر سوژه و نوشتن در هر زمینه ای برایم به مثابه و مشابه بازی کردن با خمیر و مومه .وقتی نظر دهندگان عزیز مدام داستانهای سکس با مادر و خواهر و مستری اسلیو و فیتیش ولز وخیانت زن به شوهر وسکس ضربدری و ... ...فلان می خوان من که نمی تونم به اونا نه بگماز طرفی من در زمینه های گوناگون داستانهای بسیار با سوژه های متفاوت نوشته ام که امیدوارم فرصت مطالعه این صدها قطعه منتشر شده در ماههای اخیر را داشته باشید به خاطر همینه که من و امیر مدام از دوستان می خواهیم که در نظردادن مشارکت بیشتری داشته باشن .از شما هم ممنونم که در زمینه راهنمایی بابت هر چه بهتر شدن کیفیت آثارم نظر خود را اعلام نموده اید .امیدوارم که همکاری و همراهی شما تداوم داشته باشد .شاد باشید ..ایرانی

matin گفت...

اقا خیلی ردیف بود مرسی

ناشناس گفت...

کاش مدفوع مامانش مبدید

ایرانی گفت...

ممنونم از نظرت .. شاد باشی ...ایرانی

ناشناس گفت...

داستانت زیبا بود ولی راستشو بخوای اونجای که انگشتشو از کون مامانش درمیاره و بو میکنه خیلی زشت بود امیدوارم جوابت قانع کننده باشه وجوابمو بدی

ایرانی گفت...

سلام به نازنین گل و آشنا .. راستش من بعضی از داستانها یا مطالب لا به لای داستانها رو به تقاضای دوستان می نویسم .. بعضی از داستانها رو هم اگه تقاضایی بشه من نمی نویسم مثل همجنس بازی مردان .. در شرایطی با این که خودم از بعضی داستانهای تقاضا شده خوشم نمیاد و هیجانی در من ایجاد نمی کنه مثل داستانهای میستر اسلیوی ولی می نویسم .. این داستان مامان بد بو خوشبو رو هم یک بنده خدایی دوست داشت من بنویسم به شرایط فیتیش آلوده .. حتی یه چند نفری گفتند با عرض معذرت از مدفوع بنویس که این خیلی چندش آور بود .. یکی دومورد گفتند از نوار بهداشتی بنویس ...منم در مواردی که می شد یه نخفیفی داد تو ذوق کسی نمی زدم و نمی زنم . حالا بعضی ها یه علاقه ای دارند و علت دیگه ای هم نداشت و نداره . یه سری اینو یک هیجان می دونن . ممکنه از لیوان دهن زده طرف آب نخورن ولی موقع سکس خیلی کارا بکنن .. واسه همین برام نوشتن این مطلب راحت تر بود تا بتونم توی ذوق بزنم . حالا شما تخفیف بیا . با احترام ...ایرانی

 

ابزار وبمستر