ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 42

بززززززززن یوسسسسففففف بززززن اووووخخخخ جوووووووون داره میاد فدای کلفتی کیر کلفتت . اوممممممد . من آبتو میخوام . اونم که ازوضعیت من خبر داشت در جا آبشو ریخت تو کوسم . یه نعره کینگ کونگی کشید که ساختمون به لرزه افتاد -جاااااااان به کوس آبدارت بگو آب کیر منو بگیره -تسلیم کیرته یوسف جون . خیلی دلم می خواست هیکل مردونه اشو بغل کرده از جلو بکنه توی کوسم بیفته رو من و بغلم بزنه . سریع یه چرخشی زده و قبل از این که فرصت فکر کردن پیدا کنه اونو کشوندم طرف خودم و رو خودم خوابوندمش . یعنی من شده بودم طاقباز اونم افتاده بود روم . کیرشو که کلفت تر از کیر اسب بود با دستم گرفتم و به طرف کوس هیجان زده ام هدایت کردم . کیرم دیگه خوب راه خودشو بلد بود . طولش کوتاهتر از کیر اسب بود ولی اگه بگم کلفتیش از کیر اسب بیشتر بود اغراق نکردم . دستامو دور کمرش حلقه زدم اونم خودشو روی من سبک کرد و تلمبه می زد . لبشم رو لبام قرار داده منو می بوسید و با هر ضربه ای که بیشتر کیرشو روونه کوسم می کرد سینه هاش به سینه هام می خورد و هوسمو به نهایت می رسوند -بگیر عزیزم بگیر این کیر مال توست . فکر نمی کنی حالت بهتر شده ؟/؟داری در مون میشی ؟/؟-چرا عزیزم -دوست داری همیشه از این دواها بهت برسونم ؟/؟-آرررررره آرررررره یوسسسسسف جووون این کیرو خیلی دوس دارم . عاشقشم اگه گشاد شم اون وقت بازم با لذت منو می کنی ؟/؟-چرا که نه فرشته جونم این کیر این قدر کلفته که هر چی کوست جا باز کنه بازم حالشو می کنه . عزیزم تو خوشگلی نازی هوس انگیزی کونت قشنگه تنت قشنگه همه جات آدمو وسوسه می کنه . اگه بخوای کاری می کنم که از شوهرت طلاق بگیری خودم عقدت می کنم -جدی میگی ؟/؟-چرا که نه . به این عبا و عمامه مقدسم قسم که راستشو می گم تو که خودت خوب می دونی ما جماعتی هستیم که دنبال خلاف نمی ریم به ناموس مردم کاری نداریم هر کاری که انجام میدیم یه خیری توشه .-یوسسسسسوفففففف -جان یوسف -توی کوس من هم خیره -آره جووووون من قربون کوسسسسست برم من -منم فدات شم یوسف جون نمیدونی چه کیفی می کنم که یه آخوند داره منو می کنه . احساس قدرت می کنم . فدات شم با کار و کیر خیرت . می خواستم بگم کیر خرت که فوری کلامو عوضش کردم . این دفعه لباشو محکم تر به لبام چسبوند و دیگه نذاشت بیشتر حرف بزنم . فقط نفسهام تند شده و ناله هام در وجودم خفه می شدن . وقتی که داشتم به ار گاسم می رسیدم دیگه دستم به جایی بند نمی شد . مجبور شدم به کمر یوسف چنگ بندازم . نمیدونم چرا این جوری می شدم . سراسر هوس بودم و عطش والتهاب . هر چه ازم خواست که طاقباز بشه و من رو کیرش بشینم قبول نکردم . اگه این کارو انجام می داد دیگه نمی شد به راحتی فیلم گرفت . برای این که فیلم تنوع داشته باشه و حاجی تمام قد هم بیفته ازش خواستم که روی تخت وایستیم و من به دیوار تکیه بدم و اونم از پشت بهم بچسبه و کوسمو بکنه . تا اون لحظه تمام عکسهای حاجی از نیم رخ بود . تمام رخ گرفتن ریسک بود مگر در لحظات آخر که دوستان می خواستن از مخفیگاه بیرون بیان که حسن ختامی باشه . دو تا دستامو مثل یک خلافکار به دیوار تکیه داده و حاجی با بیرحمی منو می گایید . کمی پیش وجدان خودم شرمنده شدم . ازجوانمردی به دور بود که در حقش نامردی کرده اونواز رسیدن به فیض کون خودم محروم کنم . دوباره خم کرده دندونامو رو هم فشرده ازش خواستم که کونمو بگاد . پماد چرب کننده ای هم از کیفم در آوردم که یوسف گفت نه نمیخواد یکی گشاد کننده اشو دارم . با اون گشاد کننده اش حسابی سوراخ کونمو مالید.  کیر چاقالوشو یکسره و چند بار و پی در پی به درز وسط قاچای کونم زده و بعد سر کیرشو یواش یواش فرو کرد توی سوراخ کونم . سر که رفت داخل تنه هم پشت سرش راهشو پیدا کرد . هر چند با وجود چرب شدن خیلی دردم گرفته بود ولی یواش یواش از میزان درد کم شده به هوس اضافه می شد . حاج ملای با تجربه می دونست باید چیکار کنه . با کف دستش قمبل کونمو می لرزوند . بعد می رفت سراغ سینه هام و پس از اون با کف دستش کناره ها و وسط کوسمو می مالوند و انگشتاشو می ذاشت داخلش .-یوسسسسسوف تو چقدر خوبی !چقدر باحالی !اصلا بهت نمیاد این جور فعال باشی .-پس بازم واسه درمان میای پیشم ؟/؟-آره آره هم واسه خودم هم واسه کیر یکی یه دونه ات . مگه میشه کیر درشتتو که مال خودمه فراموش کنم ؟/؟شکم خودشو به کمرم چسبوند و گردنمو بوسید . حالا دیگه با دستاش موهای سرمو نوازش می داد -فرشته جون سوراخ کونتم مثل سوراخ کوست گربه ای و تنگه . مث یه آهن ربای قوی کیرمو گرفته ول نمی کنه -چی میگی جاجی . این کیر توست که مثل یک آهن ربا کوسمو ول نمی کنه .-چیه بدت میاد ؟/؟-اوووووفففففف دارم کیف می کنم . بکن یوسف هم فکر می کرد با گفتن چند تا کلام عاشقونه می تونه خرم کنه و مرتب می گفت دوستت دارم حال بده کون بده . کون بده کوس بده . با حرکات کیر و مالوندن کوسم یه بار دیگه  داشت منو به اوج می رسوند . دوست داشتم کشش بدم تا اسیر یه لذت ادامه دارشم . نتونست تحمل کنه آبشو ریخت تو کونم درجا منو صد و هشتاد درجه بر گردوند و سرشو گذاشت لای پام و کوس لیسی رو شروع کرد . خیلی باهام حال کرده بود وواسه همین می خواست لذت زیادی هم بده که برای آینده تضمین شه . نم نمکی داشتم نمک گیرش می شدم یه جورایی هم داشت شرمم میومد که چرا دارم حقه بازی می کنم ولی خیلی زود خودمو قانع کردم که این آقا که حق مردمو می خوره و زن باز و هوس بازه و نون رو به نرخ روز می خوره و پولشم از پارو بالا میره دیگه واسش دل سوحتن معنی نداره -یوسسسسووووفففف سوخخخخختتتتتم سوخخخختتتتم کاشکی شوهرم بودی -عقدت می کنم . به عمامه ام قسم عقدت می کنم تو رو زنم می کنم -اون وقت باید هر شب منو بگایی فقط دکتر خصوصی خودم بشی . دیگه دنبال ثواب کردن و راه اندازی زنای مردم نباشی .-ای کلک ای حسود هنوز هیچی نشده حسودی می کنی ؟/؟همین تو یکی سیرابم می کنی . بیخود چرا اسراف کنم . اسراف حرامه . تو هم که میدونی من دنبال کارای حرام نیستم -آره اگه نمی دونستم که الان تو بغلت نبودم . بیا بیا بیا . لباش رو کوسسسم بود داشتم دیوونه می شدم . می دونستم که آب کوسسسسم بازم میخواد از جاش حرکت کنه و بریزه .-لباتو از رو کوسم وردار و بذار رو لبام منو ببوس منو ببوس . راستش دیگه بیشتر از این طاقت نداشتم که فیلم بازی کنم نمی دونم چرا هنوز نمی تونستم سر یه آدم گناهکار و کثیف کلاه بذارم چطور بعضی ها مثل همین یوسف به اسم دین ,دین و دنیای آدما رو خراب می کنن ؟/؟ بار دیگه کیرشو فرو کرده بود توی کوسمو لباشو گذاشته بود رو لبام . بازم داشتم به اوج می رسیدم -واییییییی وایییییییی داغم یوسسسسففففف واییییییی جووووووون بازم ارگاسم شدم این دومین دفعه کاملم بود تا حدود زیادی سیر و سبک شده بودم ولی می خواستم زودتر خودمو از این نمایش خلاص کنم . از پشت و از روی کمر یوسف اشاره زدم که مهاجمین از پناهگاه خارج شن .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

ناشناس گفت...

آقا عالیه ، ما شا... به این قلم .
بی صبرانه منتظر بقیه اش هستیم .
ارادتمند
مهرداد

ایرانی گفت...

درود به تو مهرداد جان !افتخار می کنم که درخدمت دوستان خونگرمی چون شما باشم ..ایرانی

matin گفت...

این قسمت داستان زیبا بود مرسی

 

ابزار وبمستر