ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن ذلیل مرد ذلیل 7

حیف که عمر خوشی من زیاد نبود . قدرت رفت و به این زودیها هم بر نمی گشت . واسه چند ماه می خواست بره اروپا . هر چند سفارش منو به ساغر کرده بود ولی می دونستم اون فقط از قدرتی که پیشش حی و حاضر باشه حرف شنوی داره . قدرت که داشت پاشو از خونه میذاشت بیرون بوی آشی رو که ساغر داشت واسم می پخت حس می کردم . دیگه با هم تنها شدیم . یواش یواش ترس بر من مستولی می شد . نمی دونستم چی بگم . چیکار کنم . از این سکوت ساغر می ترسیدم . می دونستم داره به این فکر می کنه چه بلایی به سرم بیاره -عزیزم خیلی خوش گذشت نه ؟/؟معلوم نبود این چه کوس شری بود که گفتم . خاک تو سر احمقت یاور حرف دیگه ای پیدا نکردی که بزنی ؟/؟اینو که گفتم زن عوضی ام جوش آورد و گفت معلومه به تو یکی که خیلی خوش گذشت تو که خیالت نبود . خوب دور گرفته بودی . فکر می کردی همه کاره ای .-تقصیر من چیه حرف قدرت خانو گوش می کردم -تو غلط می کردی حرفشو گوش می کردی .-آخه تو هم به حرفاش توجه داشتی -من فرق می کردم اون می تونست اربابم باشه . همان طور که من اربابت بودم و هستم . ازش عذر می خواستی یه بهونه می آوردی . در حالی که دندوناشو از غیظ به هم می فشرد گفت صبر کن حالم یه خورده جا بیاد بهت نشون میدم . چند جای بدنش اثر لک و کبودی بود . چیکارم کردی دیدی ؟/؟بیشترش اثر کارای توهه . خجالت می کشم اگه بخوام یه مرد دیگه رو بیارم تو خونه ام . مثل این که طاقت نداشت حالش جا بیاد و بعدا خدمتم برسه . انگار نیروی دوباره ای پیدا کرده بود -یاور من می خواستم باهات حال کنم . قصدم این نبود که سرت بلا بیارم ولی تو کاری کردی که من نتونم مث سابق بهت محبت داشته باشم .. دوباره شد همون آش و همون کاسه . دوران کرکری خوندن من خیلی زود به سر اومده بود . منو می خواست ببنده به ستون . اولش نمی خواستم قبول کنم . رفت شلاقو آورد -حالا واسه ما عصیان می کنی ؟/؟تو حقوقتو از من می گیری بیکاره تن لش . هنوز جای زخمها وشلاقهای قبلی به تنم مونده بود که با یه ضربه شلاقی دیگه از خواب بیدارم کرده حالیم کرد که در چه جایگاهی هستم . دستوراتشو بی چون و چرا گوش می کردم . لخت لختم کرد . دستها و پاهامو به ستون بست و یه پارچه فرو کرد تو دهنم . فقط می تونستم مچ دست و آرنجمو حرکت بدم . خودشم لخت جلوم وایستاده بود . شلاق هم همچنان دستش بود . از اونایی که به اسبای پوست کلفت می زنن . منم تا چند وقت دیگه یه پوست کرگدنی پیدا می کردم . دوست داشتم با دستام خفه اش کنم . پول کثیف چه قدرتی که نمیاره . اومد جلو موهای سرمو کشید و دادش بالا و یه نردبون آورد و رفت بالای ستون رو سر من دستشو دور ستون گچی حلقه زد پارچه رو از دهنم در آورد و کوسشو گذاشت رو دهنم .-آخ که چه حالی میده بخورش لیسش بزن . نفسم گرفته بود . فقط بوی عرق کوسش میومد و کونش . چاره ای نبود این شکنجه ها قابل تحمل بود . سنگینی اشو گذاشته بود رو شونه هام . پدر کتفامو در آورده بود . مادر مادر پدر خدایا چه عذابی می کشیدم . چرا باید این قدر فقیر بیچاره باشم که هر ذلتی رو قبول کنم . من از این کوس کلک بازیها خوشم نمیاد . سکس باید به آدم بچسبه . حال بده . مگه بازی شطرنج یا میدان جنگه که واسش قانون تعیین کنن ؟/؟سکس چیزیه که آدم وقتی میره داخلش قانون خودش سر و کله اش پیداش میشه . هر جایی هم ممکنه یه قانونی حاکم باشه . خانوم از بلندی اومدن پایین  . خوشبختانه دست و پامو باز کردن . انگار این بلاها واسم کم بود و راضیش نمی کرد . هر چی می خواست کیرمو شق کنه نمی تونست . رفت یه چیزی شبیه شیشه پستونک ورداشت آورد که یک طرفش باز بود . کیرمو با روغن زیتون چربش کرد . سر اون شیشه رو با یه لاستیکی که وسطش سوراخ بود بست و یه چیزی مثل تلمبه که شلنگشو به سر اون شیشه وصل کرده بود هم توجه منو به خودش جلب کرده بود . به حق چیزای ندیده -ساغر جان این دیگه چیه -به زودی می فهمی . فکر نمی کردم این قدر عقب افتاده باشی . این چیزا مردونه هست اون وقت من زن ازش اطلاع دارم و تو نباید مطلع باشی ؟/؟دستی دستی خودمو بدبخت کردم توی امل عقب افتاده دیگه کی بودی به تورمون خوردی . به این میگن وکیوم . کیر باد کن . سر کیر منو به زور از سوراخ لاستیک رد کرد و شروع کرد به باد کردن محفظه شیشه ای به وسیله اون تلمبه دستی -ایییییییی کیرم داره پاره میشه دردم گرفته . نه ساغر  دیگه باد نکن رگهاش داره می ترکه . پوستش داره پاره می شه . نه نه -گستاخ نشو برده من . بردگان نباید اعتراض کنند .-آخه ما که تو قباله ازدواجمون از این چیزا ننوشته بودیم . خواهش می کنم رحم کن . هر جای تنمو زخمی می کنی بکن .به کیرم کاری نداشته باش . اون وقت دیگه نمی تونم راه برم -لذت می برم . با همون کیری که می سوزه باید کوسمو بکنی خیال کردی می تونی به همین سادگی با من در بیفتی ؟/؟هر کی با من در افتاد ور افتاد . نمی دونستم با این درد چیکار کنم . کیرم کبود و سیاه شده بود . خون در یه قسمت جمع شده بود . چند دقیقه ای گذشت . ساغر بدون این که لاستیک سوراخدارو ور داره محفظه شیشه ای رو از روکیرم ور داشت . نوک کیرمنم زخم شده بود . چون کیره شق شده بود و نوکش به ته محفظه بیست سانتی فشار می آورد . محفظه رو که برداشت نمیدونم چرا کیرم نخوابید . لاستیک دورش بود . فکر کنم فشار همون باعث می شد که کیرم در همون حالت سفتی و شقی باقی بمونه . حالا مثل بچه آدم طاقباز دراز بکش من میام روت -ساغر جون خسته میشی . من خودم می گامت -نه تو در حالتی هستی که سرعتتو نمی تونی خیلی زیاد کنی و حال بدی من می تونم هر جوری که می خوام باهات حال کنم . اومد رو کیرم نشست . کیری که بیش از حد ورم کرده بود . مثل کیر و خایه گوسفند ذبح شده ای بود که داخلشو باد می کنن . شکل زشت و مسخره ای پیدا کرده بود . کیره رفت تو کوس ساغر .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
 

ابزار وبمستر