ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شکست یا پیروزی ؟

با درودی دیگر به دلهای پر عشق ومحبت  عاشقان عشق ووفاداران به عشق و معشوق و معشوقه ها . آشنای سیزده من در ذیل قسمت شانزدهم داستان ندای عشق از رنج دختر عاشق باوفایی گفته که معشوقش پس از چهار سال اظهار عشقی صمیمانه وپاک به اوخیانت کرده است . مشکلی که گریبانگیر بسیاری از عاشقان و رابطه های عشقی شده . چه بایدکرد وچه می توان کرد !عمریست که درراه عشق و عاشقی به هدر می رود وخاطره های خاکستر شده ای که باقی می ماند و خاکستر هایی که قلب زخمی با وفای عاشق را می سوزاند . اول بایددید علت خیانت چه بوده . درهر حال هر چه بوده نمی توان نام عشق ویا یک پیوند عشقی بر آن نهاد . چنین شخصی  ارزش ولیاقت آن راندارد که شما به خاطر او خود را ناراحت سازید . لیاقت و ارزش شما خیلی بیشتر از اینهاست . خواهر ظاهرا شکست خورده ولی سرفراز و پیروزم !فرمانروای عشق به شما می نازد و افتخار می کند که سربلندش کرده اید . خالق عشق از شما راضیست . در نزد خود ووجدان خود سربلندی . ازاین که سالها و یا در نهایت به بازی گرفته شده ای سر خورده ای ؟خود را قانع کن که نام عشق بر این رابطه گذاشتن جز خیالی بیش نبوده است هرچند تو تمام روح ووجودت تمام احساست راتقدیم کسی کرده ای که احساس می کرده ای باتمام وجوددوستت می دارد. حس می کنی تحقیر شده ای ؟حقارت در برابر چه کسی ؟حقیر ترین حقیر ها ؟خود را اززندان خاطره ها بیرون کن  .تنها مرگ است که بین دوعاشق آن هم در ظاهر جدایی می اندازد وگرنه عشقی که با از هم گسستگی پیوند باشد از اول پیوندعشق نبوده که به خاطر آن زانوی غم در بغل گیری  . به خود ببال . افتخار کن  . سرت رابالا بگیر که این تویی که در دنیای ناملایمات و نامردمی و نامردیها و خیانتها وفادار بوده ای . خالصانه عشق ورزیده ای ویک قدم پا پس نگذاشته ای ؟هنوز هم جوانی . شور و نشاط عاشق شدن داری . چی ؟دیگر به کسی اعتماد نداری ؟..نه قیاس کار درستی نیست . همه را نمی توان به یک چشم نگریست .من خودم یک مردم و از خصلت بیشتر همسنگرانم خبر دارم . چی ؟خاطره ها ی اورا نمی توانی فراموش کنی ؟اگر اوفراموش می کند وکرده چراتونتوانی ؟بگذریم از آنهایی که قدرت درک وفهم وشعورشان آن قدر بالاست  که با محبت طرف مغرور نمی گردند ولی وای از بی جنبه هایشان . خدا نکند همه چیز برایشان عادی و سهل الوصول شود دیگر خدا را بنده نیستند . باید دراین  زمینه هم  بااحتیاط و با چشمانی باز ,دست به عصا و بررسی کلیه جوانب امور و شناخت و حتی آزمایش و امتحان  در سختیها و مشکلات پیش رفت . اکثر دوستت دارم  گفتن ها در واقع به معنای خود را دوست دارم می باشد . که اگر غیر این باشد شاهد عشقی همراه با ایثار خواهیم بود . تا اینجای قضیه متوجه شدیم اگر واقعا رهایتان کرده خیانت کرده یا خالص نبوده پس لباقت آن را ندارد که دوستش داشته عاشقش باشید . می ترسید دیگر کسی دوستتان نداشته باشد ؟انسانهای با وفا ومهربان و پاک نیت دوست داشتنیی هستند که قدرت را بدانند. شاید بعد از ازدواج به همسرتان دل ببندید .. البته گفتن یا نوشتن تمام این مسائل ساده می باشد هر چند شاید منطقی باشد و این شما هستید که نا خواسته زجر آن را تحمل می کنید ودر عمل با آن روبرو می شوید ولی سعی کنید روانشناس و ناجی خود باشید . از شکست خود درس بگیرید . زندگی زیباست . عشق و دوست داشتن وپیوند قلبها زیباست . اگر زندگی زیبا نبود به خاطر زشتکاریهای پیمان شکنان این قدر عذاب نمی کشیدی . بخند خواهرم . خورشید و فرمانروای عشق برای تو و  روح و روی تو می خندد .می خندد تا تو بخندی . این اولین نامردی وجفا نبوده آخرینش هم نخواهد بود .  بنویس . حتی از خاطرات تلخت بنویس . خودت را روانشناسانه بررسی کن که بهتر از هر روانکاو دیگری می توانی  با افسردگیهای خود مبارزه کنی . هیچ کس بهتر از تو نمی تواند تورا بشناسد . من فقط می گویم به آن چه که می بینی و به آن نمی اندیشی بیندیش ..زندگی تنها دیروز ما نیست . خدا نکند روزی فرارسد که حسرت امروز وزمانهای از دست رفته را بخوری . شاد باش .بخند .  راستی می دانی عشق حقیقی از آن خداست ؟روزی فرا می رسد که همسریا آن معشوق زمینی را که با تمام وجود و در حد پرستش دوستش می داریم با حقیقتی به نام مرگ رها کرده یا اورهایمان می کند . پس جدایی خواهد رسید . آن عشق جاودانه آن که بین ما و او جدایی نخواهد بود عشق و پیوند ما با خدای یگانه و خالق عشق خواهد بود . به خدا پناه ببر .دل پاک و روح مظلوم خود را به او بسپار  .اورا دوست بدار که حتی اگر دوستش نداری دوستت می دارد . آن معشوق جفاکار گل عشقت را پرپرکرده اما گلهای عشق همچنان غنچه دارند. عشق وجوانی زیباست واین دودر کنار هم یعنی اوج زیبایی اوج پروار یرفراز آسمان عشق  .جوانی یعنی عشق و عشق یعنی جوانی.. صبور باش که شکیبایان عزیز خدا و خلق پاک خدایند . دلت شکسته و خدا دل شکستگان را دوست می دارد  . دوستانت وخانواده دوستت می دارند و حتی من که تو را ندیده ام و نمی شناسم و تنها به من گفته شده که تو هم اسیر بیوفاییها شده ای . ناامید نباش به زندگی برگرد . شاید که عاشق نمایی به خیال خام خویش فریبت داده باشد اما عشق کسی را فریب نمی دهد . عشق زیباست به شکوه خورشید سپیده دمان . به ابهت غروب . عشق هرگز نمی میرد . استوار باش . دنیا به آخر نرسیده . توطعم عشق راچشیده ای زیبایی آن را دریافته ای چون که عاشق بوده ای اما همسفر عشق تو هرگز همسفره عشقت نبوده است . خواهرم بخند . آنانی راکه دوستت می دارند دوست بدار . نگو که هیچی تو همه چیزی . تویک کوه مقاوم در مقابل غمهایی . تو بر قله اندوه پرچم پیروزی وفا و شکیبایی رادردست گرفته  واز آنانی که ادعای عاشق بودن دارند نزدیک تر به خورشید عشقی . سرت رابالا بگیر که سربلندی . دیروز اندک گذشته , فردا وفرداهادرراهند . با همه این احوال باز هم بررسی کن که همه این ها شوءتفاهمی نبوده باشد .درهر حال زندگی ادامه دارد ..اگر نکته ای را ناگفته گذاشته ام اگر حس می کنی که در زمینه ای می توانم مددکارت باشم واگر پرسش خاصی دراین مورد داری تا آنجا که درتوان من و این اندیشه ناقصم باشد در خدمتت هستم . سیزده گل ورنج کشیده عزیز !هردوی شما و همه عزیزان وهمراهان را به خدای بزرگ سپرده امیدوارم که روزی همه مدعیان عشق و عاشق بودن دریابند که عشق یک بازیچه نیست که آنها بازیگرش باشند .به امید آن روز .......ایرانی

5 نظرات:

کامران گفت...

سلام مجدد
ایرانی عزیز در مورد 70 درصد اغراق نکردم داستانهایی که تو می نویسی جدید هستند و معلومه که خودت می نویسی چون از سبک و سیاقش معلومه توسط یکنفر نوشته شده
ولی داستانهای قدیمی و در واقع داستانهای سریالی همش از اویزون کپی شده مثلا داستان مهندس روشنک و یک کار دیگه که مثل همون داستانه و الان اسم دقیقش یادم نیست نوشته منوچ در اویزونه که امیر خان در قسمت اخر مهندس روشنک (البته قسمت اخر ادامه هم داره که من ادامشو دارم ) اونجایی که سپیده میگه رفتم سایت اویزون امیر خان تغییر داده و نوشته میرم امیر سکسی!!!
خوب این خودش رعایت نکردن حق کپی رایت دیگرانه

من کلا با کپی برداری به شدت مخالفم و چند بار هم برخورد تندی با بچه های شهوانی و لوتی داشتم .


ولی باز هم منتظرم که یه مجموعه داستان مثل مهندس روشنک ازت ببینم

ایرانی گفت...

ممنونم کامران جان از توجه و دقت نظرت .کپی کردن از سایت آویزوون رو نمیشه فعلا کاریش کرد به زبان و بیان بهتر باید گفت بقیه سایتها هم این کارراکرده تازه این سایتیه که از بسیاری از اعضاش حق زندگی کردنو گرفته یا در حال گرفتنند و شدید ترین احکامو براشون صادر کردن وبه این نحو نام و خاطره آویزون همیشه در خاطره ها زنده و آویزون می مونه و امیدوارم مشکلاتی که واسشون پیش اومده رفع شه .من و امیر هم به هیچ وجه مخالفتی با انتشار داستانهای خودمون در سایر جاها نداریم حتی حاضریم خودمون براشون بفرستیم که زحمت کپی برداری نداشته باشن به شرطی که بگن داستان از کجا رسیده واز طرفی هم امیر که از آویزون داستان گرفته اعلام کرده ولی خیلی ها این کارو نمی کنند و باز هم از طرفی تمام این داد و قیل ها برای رعایت احترام و حقوق معنویه حداقل در مورد خودمون معنوی ودر مورد دیگران خدا میدونه .ما که دفتر نشر و نویسندگی و حق امتیاز رسمی نداریم که به خاطر منافع مالی بخواهیم حرف بزنیم .برام نوشتن داستانهایی مثل مهندس روشنک کاری نداره قسمت اولشو خوندم لطیف وجذاب بود ولی در همون قسمت بی مقدمه تقاضای کاری غیر معمول و بر خلاف عرف داشتن یه کمی عجیب بود و شاید هم بعدا از این عناصر در داستان نویسی استفاده کردم هم ساده تره و هم زودتر میشه به هسته داستان رسید .مثلا یه زنی بی مقدمه بیاد واز یه دوست و همکار بخواد که بندسوتینشو باز کنه یه کاری شبیه به این انجام بده هرچند منم چند بار شاید این اغراقها رو داشته ام ولی زیاد نبوده .برات آرزوی موفقیت می کنم .شاد و سرحال باشی ...ایرانی

ناشناس گفت...

merc irani jan babate inke in hame ahmiiiat dadiiii aziiiizam :x


Vaghean nemidonam chetorii azat tashakor konam

Mamnoonam azat

13

ناشناس گفت...

iranii jan sharmande k nistam be shedat mariiizam o dargiiiir

Ba in hame zahmati k vasamon mikeshi mage mishe faramoshet konam :x

13

ایرانی گفت...

بازهم سلامی دیگه در آغاز هفته ای دیگه به تنها سیزده بیست این سایت .دشمنت شرمنده باشه برات آرزوی سلامتی می کنم و این که امیدوارم از مشغله ها و مشکلات و در گیریهای زندگیت کم بشه .چون این مشکلات واسه هیشکی تمومی نداره .کنار اومدن با این مشکلات و مبارزه با سختیها و بعدش به راحتیها رسیدنه که زندگی رو شیرین و شیرین تر می کنه تا آدم قدر چیزایی رو که داره و یا به دست میاره بهتر بدونه .شاد باشی و تندرست ..خدانگه دار تا بعد ....ایرانی

 

ابزار وبمستر