ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پیام عشق ومحبت

بنی آدم اعضای یکدیگرند .. که در آفرینش زیک گوهرند .. چوعضوی به درد آورد روز گار .. دگر عضوها رانماند قرار . گفتنی ها را امیر عزیز در پیام گرم خود نوشته است و من  دور از ادب دانستم که  به پیام گرم ودوستانه تو مهرداد عزیز پاسخی ندهم . من  هم همچو تو همسری دارم  فرشته گونه .. برای به دست آوردنش سالها سختی کشیده ام ولی حتی او هم نمی داند که من در چند ماهه اخیر صدها داستان  در این مجموعه نوشته منتشرش کرده ام . درهر حال  ظاهر قضیه رابیان کرده ای  . امیدوارم که برایت مشکلی ایجاد نگردد . من کمتر از آنم که کسی از من عذر بخواهد . این را از صمیم قلب و با تمام وجودم می گویم نه به این خاطر که تحسینم کنند بلکه به این دلیل که می دانم اگر دوست بدارم دوست داشته خواهم شد . برای تو وهمسر مهربانت آرزوی بهترین ها رادارم . ازبچگی  به نویسندگی غلاقه مند بوده ام وحال که می بینم  با نویسنده یا نویسنده های خوب دیگری آشنا شده ام  احساس هیجان خاصی می کنم . این احساس که می توانم  اگر آنها بخواهند از تجربیاتشان بهره مند شوم . جز این  که بگویم به خاطررویدادهای تلخ زندگیتان متاسف ومتاثرم سخن دیگری نمی توانم بگویم وکار دیگری از دستم بر نمی آید ولی امیددارم از این پس شیرین کام باشید . باز هم خداراشکر می کنم که در پیامهای انتقاد آمیز خود توهینی نکرده ام وسعی داشتم منطقی بنویسم . آرزو می کنم همسر و شریک مهربانت از این مشکلات روحی رهایی یابد و نوشتن بهترین راه درمان است  چنان که در خدمت سربازی به دادم رسید . زندگی زیباست . عشق زیباست ,امید و اندیشه فردا و فرداها زیباست . حتی جلاد ها و قلم شکنان هم زندگی رادوست می دارند . عشق رادوست می دارند ولی نمی دانند که چگونه زندگی کنند وچگونه عشق بورزند . همه چیز رابرای خود می خواهند . عشق, پول آزادی ,جاه و مقام و افتخار و دنیایی را که به پشیزی نمی ارزد . مهرداد جان نباید تا این حد شرمنده ام می کردی که من ندانم چگونه پاسخت رابدهم وبهتر بدهم . عشق زیباست ,محبت زیباست ,پیوند عاشقانه زیباست .  کاش همه انسانها با ساز این زیباییها می رقصیدند و ترانه خود خواهی نمی خواندند . کاش در ناملایمات به یاری هم می شتافتند . کاش جزجاودانگی ونبرد برای آن انگیزه ای نبود ..کاش شیاطین با عبای فرشتگان بر ما نمی خندیدند . کاش می توانستیم هنوز هم ندای عشق رابشنویم .. می توانیم اگر بخواهیم .. می توانیم اگر خود را باور کنیم . .قلم خود را وقلب خود را باور کنیم . امروز رانده شدگان دنیای شیاطین باید به داد هم برسند چون آنان عشق راباوردارند ,انسانیت همدلی و دنیای انسانی راباوردارند . من و توی ما و مای من و تو را باوردارند .  خواهرم !متاثرنباش از این که از دانشگاه اخراجت کرده اند و کاغذی به عنوان مدرک تقدیمت نکرده اند . مهم روح و اندیشه و وارستگی توست که ایرانیان آزاده به آن افتخار می کنند وقدرت قلم و اندیشه ات وهنرت که حسودان بی هنر تاب دیدنش راندارند . لجن ها طاقت دیدن گل نیلوفر راندارند . من به رنج کشیده هایی چون تو ومهرداد عزیز افتخار می کنم . روزگار این چنین نخواهد ماند . بگذار آزادگان را در بند کشند بگذار قلمها رابشکنند آخربه کجا خواهند رسید ؟/؟مگر می توان مرگ را کشت ؟/؟بگذار دلها  رابشکنند فریاد ها راخفه کنند ولی فریاد خاموش قلبها ی شکسته کاخهای ستم را در هم خواهد شکست  . این را من نمی گویم که لاله های روییده بر قلب وچشمان نداهای خونین عشق می گوید . در هر حال مهرداد جان  اگه همسر مهربانت ازت گله ای داره که چرا بدون مشورت با اون اقدام به کپی کردن و...کرده ای  من به عنوان یک نویسنده آماتور, این که هنوز سرجوخه  این کارم  از خواهر گرامی و پیشکسوت خودم در نگارش ونویسندگی  ,می خوام  که  دلخور نباشه  چون نه تنها من دیگه  اعتراضی ندارم بلکه اگرهم کاری از دستم بر بیاد دریغ ندارم .امیر گل ما هم گفته اگه دوست دارید و افتخار می دید می تونیم همکار باشیم که  موجب خوشحالی و سر افرازی ماست که من نه به چشم یک رقیب که بلکه با با افتخار وشادمانی  به چشم رفیق به شما خواهم نگریست . از تجربیات هردوی شما بهره مند خواهم شد . خوانندگان و بازدید کنندگان عزیز ما تنوع می خواهند . چند عامل باعث شده که یه خورده سبک داستان من با داستانهای قدیمی سکسی فرق داشته باشه . یک این که  عیال من نمی دونه ومنم هر وقت اون نیست هول هولکی می نویسم و یا اگرم باشه فکر می کنه دارم میرم دنبال شو و ترانه .. دوم این که من  بیشتر تو خط خاطره نویسی و عاشقانه و..نویسی بوده ام سوم این که هر چند منم دوست دارم خالی بندیهای جذاب خیالی داشته باشم و گاهی بهش توجه هم می کنم ولی در نوشته های قدیمی تر خالی بندی وبی مقدمه کاری و لطافت  ناگهانی بر طبیعی بودن می چربید ولی من در آثار خودم  بیشتر دوست دارم اول یه خورده چاشنی مقدمه وطبیعی بودنو زیاد ترش کنم ودر مرحله بعدی برم دنبال لطافت .هر چند داستانهای سکسی رو هر کاریش کنی بازم  کلی چاخان توشه .یه چهارمی هست که همیشه یه خجالت خاصی از نوشتن این داستانها اون ته ته های ضمیرم احساس می کنم ولی با همه اینها این نیاز هاییست که در همه انسانها وجود داره ودرصورت کنترل وبرخورد منطقی قابل توجیهه .پس مهردا د جان و بانوی خوب و رنج کشیده این قدر سخت نگیرید وفکرنکنید قصد بد جنسی داشته ام .فقط خواستم متوجه علت این مسائل بشم که شدم وگرنه من آدم بد جنسی نیستم و اگه پیامهای قرمز یا آبی,قدرقدر خدا, گفتگوی خودمانی وصدها اثر و نظر منو وقت کنید و بخونید با روحیات من آشنا میشید وهمچنین با تیکه پرونیهای خاصی که در بعضی از جملات و کلمات وجود داره . بیش از این وقت تو عزیز و همسر گرامی رانگرفته از امیر خوب و زحمتکش به خاطر همه فرصتهایی که در اختیارم گذاشته سپاسگزارم و از خوانندگان خوب وخونگرم وفهیم ودوست داشتنی وهرچی چیز خوب دیگه ام بگم کمه این سایت بی نهایت ممنونم که من و داستانهای یکنواختم را تحمل می کنند .برای همه شما آرزوی خوشبختی به معنای واقعی کلمه رو می کنم .آزاده باشید ...ایرانی

3 نظرات:

ناشناس گفت...

دوستان عزیز و گرامیم ، امیر بزرگوار و ایرانی نازنین:
سلام.
در حالی این کلمات را مینویسم که در عین شرمندگی از ظلم ناخواسته ای که در حق شما روا داشته ام،چشمانم لبریز از اشک شوق یافتن نازنین دوستانی مثل شما و دلم مالامال از نشاط آشتی با نازنین دلبر جانانه ام بوده و در برزخ شرم و خوشی و گریه و لبخند بسر میبرم!
دوستان عزیز پیامهای سرشار از محبت شما را به یار گلعذارم نشان داده و نه تنها باعث شادی وی شد بلکه بهانه زیبای اشتی ما در این شب نیکو گردید.(متاهلین معنی شب نیکو را درک میکنند)
پیام اور سلام خالصانه همسرم و همچنین تاکید مکرر وی در خصوص کوچکی و ناچیزی قلم دست و روح وی در مقابل قلم دست و روح شما نازنین برادران بوده و حال که او به قصد شیرین کردن اشتی به حمام رفته و خود میدانید که چه لحظه های زیبائی در انتظار من است، از طرف ایشان اعلام میکنم که کمال افتخار ماست که نوشته های نازیبایمان در صفحات زیبای شما قرار بگیرند.
عشق اول و اخر من قول داده که در صورتی که شما نحوه ارسال داستان را ابلاغ فرمائید، در اولین فرصت خود را با ارسال داستان برای شما مفتخر خواهند کرد.
ایشان تاکید داشتند شما بدانید که اینکه من از جانب ایشان صحبت میکنم و خودشان مستقیم پیام نمیدهند فقط و فقط به علت خجالت ایشان از عمل زشت من است و قول دادند وقتی اولین نوشته ایشان افتخار چاپ در مجموعه زیبای شما را پیدا کرد و ایشان از بخشش خویش و جبران خطا مطمئن شدند، خودشان به صورت مستقیم با شما تماس خواهند داشت.
به امید ان روز که هیچ کس بیمناک نباشد و نلرزد از ان چه دوست دارد، فکر میکند و میپسندد.
قربان شما مهرداد و اگر بشود اینگونه حساب کرد نسرین.
برقرار باشید.
فعلا.
بعد از تحریر:
دوستان گرامی کپی و ارسال داستانهای شما از حدود 10 روز پیش متوقف شده است ولی گویا به علت ذخیره ارسالیهای قبلی در سایت شهوانی متاسفانه و در کمال شرمندگی درج داستانهای شما در این سایت همچنان ادامه دارد و ما بازهم معذرت خواه شمائیم.

امیرسکسی گفت...

بادرود به عزیزان گل مهرداد نازنین وهمسر مهربون ایشان ....مهرداد جان !بسیار بسیار بسیار خوشحال و خرسندم که می شنوم تو و اولین عشقت همان همسر وفادار و مهربانت با هم آشتی کرده اید و پیامهای من و ایرانی عزیز سبب خیر شده است .مفتخر خواهیم بود که داستانهای خود را برای ما ارسال نمایید .داستانها را می توانید به جی میل آدرس من amiratlas741@gmail.comارسال فرمایید تا نسبت به انتشار آن اقدام گردد.به امید همکاری بیشتر وسپاس از شما و همسر مهربان وگرامیتان .....امیر

ایرانی گفت...

مهرداد عزیزم! شادمانم از این که همسر باوفایت روی مرا زمین نینداخت و خواهشم را پذیرفت . هر چند دعوای زن و شوهر ها اکثرا به آشتی منجر می شود ولی چه خوش خواهد بود که با خوشی و نشاط باشد .از هر دوی شما ممنونم و از این که بتوانیم همکار هم باشیم خوشحالم .هم خوانندگان ما راضی تر خواهند بود و هم من فرصت بیشتری برای تفکر وتمرکز در جهت ارائه آثاری با کیفیتی بهتر از گذشته خواهم داشت .در مورد ارسال داستانها تصمیم با مدیریت محترم سایت است که احتمالا اعلام خواهند نمود .من هم از روزی که در این سایت فعالیت داشته ام امیر عزیز همیشه همراه و همدم من بوده وتنها با اودر ارتباط بوده ام.دوست خوب من دشمن شما شرمنده باشد از کدام شرمندگی صحبت می کنید .؟چند داستان ما در سایت دیگر چاپ شده و همه هم ریشه ان را می دانند خواست ما هم از اول این بود که به منبع و نویسنده اشاره شود ودر واقع این داستانها متعلق به تمام فارسی زبانان است واز طرفی شما هم که علت منطقی آن را بیان کرده اید و من به شخصه نه تنها گله ای نداشته بلکه در این اندیشه ام که چه کمک و کاری از دستم بر می آید که در جهت آرامش روحی شما و خواهر عزیزم موثر باشد .قلم شیوا یتان از اندیشه پاک و روح بلندتان می گوید .این خداست که می بخشد ما بندگان که کاره ای نیستیم آن هم در قبال عملی که علت آن را قید کرده اید .خواهر خوب من آنان که چون شما تاوان آزاد اندیشی و آزاد نویسی خود را پس داده در این راه شکنجه ها دیده اند قابل تحسینند سیر نویسانه گفتن و نوشتن هنر نمی باشد که همچوشیوه شما شیر نویسانه گفتن و نوشتن هنر می خواهد .در هر حال ثبت و انتشار داستانهای ما در دیگر سایتها اگر با اشاره به نام نویسنده و حداقل منبع آن وبلاگ امیر باشد مانعی ندارد .بیش از این وقت شما را نمی گیرم جز آن که بار دیگر بیان می کنم که پیام عشق و محبت پیام همیشگی من خواهد بود .همیشه سربلند همیشه پرنشاط باشید ...ایرانی

 

ابزار وبمستر