ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ندای عشق 61

دفترو از دستش گرفتم ولی قرص از دستم افتاد پایین . افتاد لای ماسه های تر و خیس و غیبش زد . همرنگ شن و ماسه ها هم بود . گریه ام گرفته بود .-ندا ندا جان تو رو خدا این کارو نکن . من هیچی . به خاطر خونواده ات این کارو نکن . عذابم نده . ندا ببین چطور می لرزم -نترس من که نخواستم خودتو واسه من بکشی . نوید من با مرگ و خودکشی خودم راحت میشم . این جور مردن فقط برای یه باره ولی تو و پدرم منو هزاران بار کشتین و زنده ام کردین . زجر کشم کردین -ندا به خدا قسم به عشق پاکی که نسبت به تو دارم به پدری که تنهام گذاشت و رفت و منو تو این دنیای فریب و خود خواهیها ولم کرد قسم که نمی خواستم این طور بشه . ندا من قرصمو گم کردم بی انصاف لااقل مال خودتو نصف کن . نصفشو بده به من .یه نصفه هم بسه . من نمی تونم یه دقیقه هم بدون تو باشم . تنهام نذار -اگه این قدر دوستم داری پس چرا تنهام گذاشتی نوید . چرا کارو به جایی رسوندی که به دست و پات بیفتم -ندا نمیر . اگه حرفمو گوش نمی کنی که زنده بمونی نصفشو بده به من .. نمی دونستم داره می خنده یا گریه می کنه . پاهاشو ستون کرده پشت به من و روبه دریا قرار داشت . رفت خودشو ول کنه که اون پای آزادش به حالت لگد خورد به سینه ام . حس کردم باید سهوی بوده باشه ولی واسه ندای خوشگلم ناز می کردم تا دلشو به رحم بیارم شاید پشیمون شه -خدای من نوید چیکار کردم نمی خواستم این طور شه صورتشو گرفت طرف من چشاش هنوز بسته بود . نمی خواست منو ببینه -عزیزم ندای من عشق من جونمو بگیر . منو بگیر زیر مشت و لگد . دق و دلیتو سر من خالی کن . بگو که دیگه دوستم نداری بگو که عاشقم نیستی . بگو که دیگه واست مهم نیستم . بگو که برم بمیرم ولی نمیر . حالا نه . بگو منو نمی خوای بگو نوید لیاقت ندارو نداره . خدایا بابامو بردی . آبرومو بردی . عشقمو بردی عزت و احترام منو بردی . حداقل بذار این دلخوشی رو داشته باشم که ندای من خوشبخته و داره به زندگیش ادامه میده -تعجب می کنم از آدمی که می تونه شریک مرگ آدم بشه ولی نمی تونه شریک زندگیش باشه . می تونه شریک غم باشه ولی شریک شادی نه . آدمی که اراده نداره ولی اختیارشو میده دست دیگران . ببینم با دوست دختر سابقتم که داشتی دوست می شدی از باباش اجازه گرفتی ؟/؟. . تمام حرفاش اصولی و منطقی بود ولی نمی دونم چرا می خواست یه کار غیر منطقی انجام بده . دندونام داشتن به هم می خوردن -من میخوام بمیرم و تو داری می لرزی ؟/؟ -میدونم دیگه واست ارزشی ندارم . اون وقتا که نمی دیدی هر وقت بغضم می ترکید با دستات اشکامو پاک می کردی اما حالا واست فرقی نمی کنه این قدر بی احساسی که نمی خوای منو ببینی -می دونی چرا ؟/؟ واسه این که چشام شدن هووی من رقیب من از وقتی که اومدن تو رفتی . اون وقتا تو بیشتر دوستم داشتی . با سادگی و صداقتت دوستم داشتی اما الان اثری از صداقتت نمی بینم . دیدم ندا چشاش بسته شده و مشتشو گره گرده .. رفتم تا مشتشو باز کنم و قرصه رو از دستش در آرم با مشتش آنچنان به گیجگاهم زد که افتادم زمین . با همون وضعیت و حالت غیر طبیعی از جام پا شدم و به ندا التماس کردم .. با چشای بسته وحرکات دستش سرمو از رو روزمین بلند کرد و گذاشت رو سینه اش . در همون حالت گیجی و درد پاشدم اونو بغلش زدم . بوی عطر ندارو داشت . بوی عشق ندارو می داد . اون داشت سرمو نوازش می کرد و اشکامو پاک می کرد . من دوست داشتم بازم گریه کنم هم دلشو به رحم بیارم و هم این که بازم دستای محبت آمیزشو رو صورتم بکشه . نمی دونم یهو چرا عوض شده بود . صد و هشتاد درجه تغییر کرده بود . دونستم که دیگه صحبت خودکشی نیست . چون بوی عشق و زندگی به مشام می رسید . من با صدای بلند گریه می کردم و اون آروم اشک می ریخت . من واسه خیلی چیزا گریه می کردم . مهمترینشون این بود که دیگه می دونستم ندای من خودشو نمی کشه . مثل کسی که در نهایت نومیدی نسبت به زنده موندن عزیزش با یه معجزه ای روبرو میشه و می فهمه که می تونه رو زنده بودن اون حساب کنه -ندا من بمیرم و اشکاتو نبینم .-دستم بشکنه نوید که آزارت ندم . حالا دیگه وقتشه که چشامو باز کنم و صورت قشنگتو ببینم هر قدر زیر پات له ام کنی من دلشو ندارم که عذابتو ببینم .- اون حلقه و انگشتری رو که می خواستم پس از باز شدن چشات بهت بدم تو خونه جا گذاشتم . کاش همرام بود و حالا بهت می دادم . تولدت مبارک ندا .. ندا چشاش پر اشک بود .-عزیزم چی شد که یهو صد و هشتاد درجه تغییر کردی .-نوید من ! در زندگی بعضی وقتا گذشت لازمه . هر کسی باید به اندازه گناهی که مرتکب شده جریمه بشه . بزرگترین گناه تو این بود که خوب درکم نکردی -عزیزم این یکی از زیباترین و بهترین و منطقی ترین جملاتی بود که تا به حال گفتی و در ادامه اش من میگم که بزرگترین و بهترین ویژگی تو اینه که بهتر از هر کس دیگه ای درکم می کنی .-نوید دوری برام خیلی کشنده بود و زجر آور ولی صبر کردم چون عاشق بودم . صبر کردم چون می دونستم تو هم عاشقی . ولی راهتو شیوه اتو و خودتو گم کردی .. مقصر اصلی پدرم بود . به اندازه چند ماه باهات حرف دارم . حالا دیگه وقتشه ببینمت . چشاش خیس بود و گریه خوشحالی و عقده های درون امونش نمی داد . عینکش یه گوشه ای رو زمین افتاده بود و روش شن و ماسه نشسته بود . پلکهاشو آروم آروم باز کرد . بار اول با لبام هر دو طرفو بستم . اشکشو مکیدم و چشاشو بوسیدم .-دوستت دارم بدون تو می میرم ندا . برای تو می میرم . هر بار که می خواست چشاشو باز کنه من با لبام می بستمش . با این که خیلی لذت می برد پرسید نوید چرا نمیذاری ببینمت ؟/؟ -ندا من هنوز لیاقتشو ندارم که تو چشای خوشگلتو به صورت زشت و گناه آلوده من بدوزی -اگه ندای خودتو دوست داری این بار بذار چشام باز شه و من به  رویای واقعیم برسم . ندا آرام آرام پلکهاشو باز کرد . نگاه چشای خوشگلشو می دیدم که به صورتم دوخته شده . نمی دونستم چی بگم . اون همین طور بهم خیره شده بود و حرفی نمی زد . منم حس کردم که از ظاهر منم خوشش اومده و تونستم اونو جذبش کنم هر چند این واسش اصل قضیه نبود . واسه این که چیزی واسه گفتن داشته باشم گفتم ندا تولدت مبارک .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام ایرانیه عزیز دیگه بهتر از این نمیشه مرسی
فرزاد.ص

ایرانی گفت...

صبحت به خیر فرزاد جان .آدم برای رسیدن به عشق وخواسته هاش چه سختیها که نباید بکشه و لذت عشق راحتی پس از سختیهاست ولی هنوز قسمتهای زیادی از این داستان مونده ..شادباشی ...ایرانی

مرتضی گفت...

داداش نمیدونم چی بگم و چه جوری قلم زیبات رو ستایش کنم؟
خدایش چه فکر خوبی کردی که میخواستی این قسمت رو برای روز عشق انتخاب کنی. ولی اشکال نداره برای عاشقا همه رو روزه عشقه و برای نویسنده ای همچون ایرانی که حتما خودش هم عاشقه تمام لحظات لحظه عشقه.

ایرانی گفت...

با سلامی گرم به داداش مرتضای عزیزم .توهم مثل خیلی از دوستان عزیزم واقعا شرمنده ام می کنی .امیدوارم حمایتهای شما موجب کمتر شدن نقطه ضعفهام بشه .این قسمت شروع دوباره ای بود برای این دو عاشق و تا چند قسمت دیگه پس لرزه های عاشقانه ادامه یا وجود داره .من هم برای 25 بهمن وهم 29 بهمن که به ترتیب والنتاین وسپندار مذگان (روز عشق خارجی وایرانی )بوده یه پیام کوتاه و یه داستان عاطفی ..در نظر گرفتم که به هر حال آنچه که نباید فراموش شود خود عشق است .درود بر تو و همه عاشقان با وفا...ایرانی

 

ابزار وبمستر