ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

کرسی داغ هوس 10

من و آتنا در حال لذت بردن بودیم که مامان از همون زیر یه لگد محکمی به کیرم زد که خیلی دردم گرفت . فوری از کرسی اومدم بیرون وگفتم چه خبره مامان . من باید خجالت بکشم یا شماها که از صبح تا حالا دارین با هم سکس می کنین . واقعا جای شرم داره .-بیا این طرف باهات کار دارم . منو یه گوشه ای کشید وخیلی آروم بهم گفت کاری نکن که به آتنا بگم مادرتو گاییدی . منم که حس می کردم ممکنه با همچین تهدیدی روبرو شم فوری بهش گفتم اگه فری بدونه که من قبل از اون تو رو گاییدم توذوقش نمی خوره ؟/؟ اینو که گفتم مامان جنده من لال شد -حالا برو کونتو بده من و آتنا داریم با هم حال می کنیم . حقش این بود که همون دو ساعت پیش که گیرتون انداختیم میومدیم وسط سکستون زهر مارتون می کردیم . آدم این قدر خود خواه نمیشه که .. عشق کوس و کون آبجی منو به حرف آورده بود -آتنا منو بگیر که اومدم . آروم پریدم رو تنش ودوباره از نو بر نامه رو شروع کردیم . گفتم بهتره زتعارف کم کنم بر مبلغ بیفزام که هوس آبجی منو کشته بود دیوونه ام کرده بود -فری جون فکرکردی مفت دررفتی ؟/؟ وآتنا هم گفت عزیزم زن یکی دیگه رو گاییدی حالا بیا و ببین که زن تو چه جوری گاییده میشه . داداش معطل چی هستی . شمشیرو فروکن . طوری فرو کن که انگار توی دل فریدون کارد کشیده باشن . لحاف کرسی رو دادم کنار تا تن لخت آتنا کاملا بیفته تو دید .-آتنا خواهش می کنم تو زن منی دیگه تکرار نمیشه . خواهش می کنم کوس نده . به داداشت کوس نده . خطرناکه . اگه نطفه بند شه چی میشه . اگه میشه کون بده . اون خطرش کمتره -به! شوهر با غیرت ما رو باش . دیگه حساب نمی کنه که سوراخ سوراخه دیگه . حیف که نمی دونستم با چه بی ناموسی دارم ازدواج می کنم -آتنا جون پاشو زانو بزن وقمبل کن این جوری کیر من بیشتر تو دید این دو نفر قرار می گیره . خواهر نازم که باهام صمیمی شده بود وکوسش که اول کار خشک بود حالا خیس خیس نشون می داد به حرفم گوش داد ومنم دیگه معطل نکرده وکیره رو یه ضرب فرستادم تا ته کوس تنگش -آبجی عجب حالی دادی و عجب هوسی داشتی . با این که کوست تنگ بود ولی یه ضرب قبولش کرد .-داداش کوسسسسسم هوسسسسسس کیییییییرررررتو داشت که این قدر راحت تسلیمش شد . ولم نکن .. خواهرم تا می تونست از دستاش استفاده می کرد . با اون سینه هاشو مالش می داد . منم کمکش می کردم -جااااااان داداش چقدر کیرتو به آدم حال میده . اگه آدم میخواد عروسی کنه ونهایتش همین باشه شوهر میخوام چیکار . همین فردا میرم طلاقمو می گیرم و اون وقت همیشه لخت تو بغل تو می خوابم . دامادم انتظار اینو نداشت که من و خواهرم این قدر راحت جلوی اون عشقبازی کنیم وحالشو بگیریم . با کف دستم تند تند به کون و کپل آتنا می زدم . کونش سرخ شده بود -اووووووفففففف داداش داداش کیرت چقدر باحال و هوس آوره . راستشو بگو از همون بچگیها دوست داشتی منو بکنی ؟/؟ -نه آتنا داداشت این قدر ها هم بد چش نبوده چند وقته که هوس گاییدن تو رو دارم .-دیگه به من دروغ نگو هروقت کم و کسری داشتی بیا سراغ من . خودم تامینت می کنم . کیرمو وقتی تا ته کوس آبجی جون می فرستادم طوری به سمت عقب می کشیدمش که تمامی تندیسش بیاد بیرون و توی دید حضار قرار بگیره . مامان کمتر از فری حرص می خورد . اون که متوجه شده بود فری بدبخت زن ذلیل در مقابل زنش کاره ای نیست وتو سری خوره خیالش راحت شده بود که یه جوری با گاییده شدن زنش کنار میاد وصحبت از جدایی نمی کنه . به خاطر همین دوباره رفت طرف کیرش . اونو گرفت توی دهنش .. آتنا واسشون کف زد و گفت به ! به ! قبلا که خواب بودین . حالا که بیدار شدین خوب دارین با هم حال می کنین . اییییینه همینو عشق است . داداشششش محکم تر جاااااااااااان کییییییرررررر داداشو عشق است . هرموقع باشه باید تو یکی رو داشته باشم . میگم بریم بالای کرسی اونجا دیدش بهتره از هر طرفی می تونن ما رو ببینن و تشویقمون کنن . این بار خواهرم رو کرسی به صورت طاقباز دراز کشید نیمتنه اشو بالای کرسی قرار داد وپاهاشو آویزون کرد . منم کوس خوشگلشو گذاشتم تو دهنم وانگشتامو هم فرستادم اون داخل .. -نهههههه نههههههه داداش داداش کوسسسسسم کوسسسسسم چه خوب می لیسیش . جوووووووون حال بده حال بده . دارم کیف می کنم . مااااامااااان مااااماااان بیا اینجا ببین دخترت زیر کیر پسرت چطور داره عشق می کنه . فکرکردی فری ! تو کیرتو با یکی دیگه قسمت کردی منم کوسمو با داداش جونم قسمت می کنم . مال اونه . واییییییی دلم دلم .. وکف یه دستمو گذاشتم رو قسمت بالای کوس آبجی که خیلی هم ورم کرده بود .. درواقع این ورم هوس بود . من همین جور اون بالای کوسشو ماساژمی دادم ومی مالوندم . آتنا با پنجه هاش به لحاف کرسی فشار می آورد . سرش به عقب خم شده بود . به شدت فریاد می زد . وایییییی داداششششش فرررررییییی ماااااااماااااان اومد اومد جووووووون جاااااااان ارضا شدم . داره می ریزه . بذار بیاد ولم نکن باید تا آخرش حال بدی من تکون نمی خورم از همین طرف کیرتو بفرست تو کوسم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

9 نظرات:

سعید گفت...

سلام
ممنون که با وجود این که عیده و معمولا سر همه شلوغ تر از روزهای دیگه است بازم به فکر سایتت هستی

ali t4nh4 گفت...

فقط می تونم بگم دمت گرم ایرانی جون تو بی نظریری.

ایرانی گفت...

منم ازت متشکرم سعیدجان که توعزیز با پیامهای گرم خود انگیزه ام را برای ادامه کار بیشترمی کنی .نوروز وهرروزخوبی داشته باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی جون سلام ممنون هدف ازانتقادی داشتم این بودکه واقعاقلم زیبایت رادرتمامی زمینه های سکسی به نگارش درآری حقاکه استعدادش راداری.قربان شما فردین

ABBAS گفت...

کارت درسته این داستانم دیگه آخر جذابیته ممنون و موفق باشه

دلفین گفت...

ایرانی عزیز سلام همه داستانهای زیباتو خوندم حال کردم خودت میدونی عید هستو فرصت خیلی خیلی کم بازهم اگه فرصت گیرم امد میام تو سایت مرسی از این همه زحمتی که می کشید

ایرانی گفت...

علی آقا داداش فردین عباس جان و دلفین نازنین از لطف و محبت همگی ممنونم .این داستان در قسمت بعدی تموم میشه . از بهار زیبا لذت ببرید . روز و روزگارتان خوش ..ایرانی

matin گفت...

واقعا که داستان زیبا و قشنگی هست مرسی

ایرانی گفت...

نظر لطفته متین جان .قسمت بعدی آخرشه .موفق باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر