ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پرواز هوس 2

دلم نمی خواست از این حس و حالت رهایی پیدا کنم . چقدر هیکل لخت و ناز مامان وسوسه انگیز بود ولی هنوز نتونسته بودم خودمو قانع کنم که یه کاری باهاش صورت بدم . اصلا تصورش اشتباه بود شاید واسه همیشه رابطه اشو باهام قطع می کرد . اگه یه اشتباهی از طرفم می دید . آدم بعضی چیزارو تو دور و بر خودش وقتی می بینه و متوجهش میشه که چیز یا کس دیگه ای واسه دیدن نداشته باشه . شایدم چون مامانو همیشه وابسته به  یکی می دونستم هیچوقت این طور تنها باهاش سفر نکرده بودم اونم با این وضعیت همچین حسی در من ایجاد نشده بود . طوری خودشو به من چسبونده بود که عقب نمی تونستم برم وبه طرف جلو هم اگه می تونستم برم کیر شق شده من مایه رسوایی بود ولی با یه حرکتی که کیانا خوشگله ام انجام داد دیگه با سر چسبیدم به زیر گلوش و با کیر پشت شورت به کوس پشت شورتش مماس شدم . خیلی آروم نفس می کشیدم که اونو از خواب بیدارش نکنم . رایحه دل انگیز عطر زنانه مامان خوش سلیقه ام مست مستم کرده بود . وای اون چه جوری تونسته بود با این سینه های لخت و درشت و هوس انگیزش کنار من بخوابه . فکرشو نکرده بود که ممکنه پرده ها کنار بره ؟/؟ بازم جای شکرش باقی بود که شورت و شلوارکی پامون داشتیم در این هوای دلپذیر صبحگاهی چه مزه ای می داد آرمیدن تو بغل مامان .وقتی بیشتر آتیش گرفتم که تصویر کون مامان با شورت نازکشو از داخل آئینه ای که روی دیوار و در یه فاصله چند متری از تخت قرار داشت می دیدم . این صحنه رو که دیده بودم دیگه حس کردم امکان نداره که کیرم شل شه مگر این که اون چیزی رو که تو خودش جمع کرده خالی کنه و یه خورده احساس سبکی کنم . یه  کمی گردنمو کج کردم تا ببینم می تونم سرمو پایین تر بیارم و یه زبونی به نوک سینه اش بزنم یا نه هر چند کار خطر ناکی بود ولی همونشم نتونستم انجام بدم . فقط می تونستم دست چپمو بیارم بالاتر و یه خورده به سینه هاش دست بزنم . نوک سینه اش دیوونه ام کرده بود چقدر تازه چقدر آبدار . اوخ چی میشد چی میشد که از این سفر با یه خاطره خوب به ایران بر می گشتیم . چی می شد ولی نه کیان شیطون نشو تا همین جا کافیه دیگه . یه فانتزی سکسی در خیال خودت و تا همین جا داشتی دیگه بسه . مگه آدم راجع به مامانش از این خیالات بد می کنه که تو داری می کنی .. ولی هر لحظه که می گذشت حس می کردم عطشم بیشتر میشه وتنم بیشتر داغ می کنه . حالا طوری بهم چسبیده بود که می تونستم زیر گلو ولبشو ببوسم و دست چپمو هم بندازم دور کمرش و حتی کونشو هم بمالم واز لای شورتش دستمو به کوسش برسونم که   این کارا یه چیز رویایی بود که تصورش در خواب و خیال هم نمی گنجید . یه خورده خودمو به کیانا بیشتر چسبوندم . اول دست راستشو دور کمرم حلقه زده بود ومنم با دست چپ می تونستم این کارو انجام بدم ولی جرات این کارو نداشتم . کون مامان تو آینه داشت بهم علامت می داد . یه شورت قرمز براق که به کون سفیدش یه جلای دیگه ای بخشیده بود . بازم یه خورده دیگه کیر مخفی شده امو به کوس قایم شده اش فشردم و یه حرکتهای عمودی و دورانی خفیف هم به خودم و بیشتر به لاپام دادم . ورم کوس مامان کیانا رو از پشت شورت احساس می کردم . بد جوری داشت آتیشم می داد . یه لذت فوق العاده و یه کیف و حالی که نمی تونستم اونو با هیچ لذت دیگه ای تو این دنیا مقایسه اش کنم . اوخ عجب ضد حالی که در اصل خودش یه نوع حال بود . پرشهای فواره ای آب کیر من توی شورتم شروع شده بود و من نمی تونستم خودمو عقب بکشم . گذاشتم بریزه . با خیره شدن به کون مامان از داخل آینه و تماس سینه های لختمون با هم آبمو تو شورتم خالی کردم . نمی دونم کیانا چرا تکون نمی خورد . آب کیر شلوارک خیلی کوتاه وتنگ منو که یه کمی از شورت بزرگ تر بود خیس خیس کرده بود و این خیسی حالا به شورت مامان چسبیده بود . اگه بیدار می شد جریانو می فهمید . تماس سینه هامون به هم و بوییدن زیر گوش و گونه هاش و تماشای پوست تازه وجوونش .. آب ریخته را به جوی بر گردوند و هوسم دوباره برگشت . یعنی واقعا اون چیزایی رو که تو سایت امیر سکسی خونده بودم اینجا داشت پیاده می شد ؟/؟  از هیچی نمی ترسیدم جز از این شورت خیسم . باید زودی می رفتم داخل حموم وخودم و شورتمو می شستم . یه خورده باسنمو دادم عقب همین باعث شد که یه فشاری روی دستش بیاد . کیانا با صدایی خواب آلوده گفت چی شده کیان هنوز نخوابیدی ؟/؟ من که دیدم بیدار شده گفتم چرا مامان تازه بیدار شدم -خیلی سردم شده بود . اوخ چرا این جوری هستیم . لخت و با یه شورت .. خدا مرگم بده . چرا این جوری بهم چسبیدیم -مامان تقصیر من نیست تو اومدی این طرف .-صورتمو بوسید و گفت عزیزم شوخی کردم آدم با پسرش که این حرفا رو نداره . تازه حرکات غیر ارادی تو در خواب هم زیاده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

16 نظرات:

ایرانی گفت...

آروین جان با توجه به اشاره ات در قسمت چت روم وبلاگ تو را دیده ام .البته چند دقیقه ای به گشت و گذار در آن پرداختم .حال و هوای خاصی دارد .عاشقانه شاعرانه و لطیف ..می توانست و می تواند گسترده تر باشد .قسمت مربوط به دی ماه 90 و متن های مرا از یاد خواهی برد و فقط با توی آن را خوانده ام پراحساس و زیبا و مرا از یاد خواهی برد موسیقی کلام و هارمونی خاصی داشت فقط در یک مورد اگر احساس من را به احساس مرا تغییر می کرد موسیقی کلام از اوج هم فراتر می رفت .موفق باشی فرزند شهر مقدس مشهد .شهری که از آن خاطره ها دارم .تو را به خدا و امام رضا می سپارم ..ایرانی

دلفین گفت...

داستان زیبایه مرسی ایرانی عزیز

دلفین گفت...

خانوم های محترم چرا نظر نمیدین از سایتهای دیگه یاد بگیرین که خانوما توش نظر میدن ایرانی عزیز و امیر گل خیلی زحمت میکشن هوا شونو داشته باشین مرسی

ایرانی گفت...

دلفین جان ممنونم از این که در این مورد هم هوامو داری .حرفیه که شاید بار ها خودمم دوست داشتم بزنم ولی از بس در خارج از صحنه و داستان خجالتی هستم نتونستم بگم .شاید واسه اینه که ما از خانوما نمی خوایم یا از بس شل می گیریم یا این که شایدهم این عزیزان دوست دارند که با یه صمیمیت خاصی با اونا بر خورد داشته باشیم .در هر حال ما همه را دوست داشته و به همه شون احترام میذاریم چه زن چه مرد ومخصوصابه دوست داشتنی هایی چون تو دلفین گل ونازنین ..ایرانی

ناشناس گفت...

زيبا بود راستي ايراني جان به نظرم داستان هاي ماماني تعدادشون زياد شده وبه جاش داستان هاي فاميلي وغيره يه جورايي جاي خاليشون رو ميشه حس كرد بازم متشكرم ازت كه تكي اين همه داستان زيبا منتشر ميكني خسته نباشي

ناشناس گفت...

زيبا بود راستي ايراني جان به نظرم داستان هاي ماماني تعدادشون زياد شده وبه جاش داستان هاي فاميلي وغيره يه جورايي جاي خاليشون رو ميشه حس كرد بازم متشكرم ازت كه تكي اين همه داستان زيبا منتشر ميكني خسته نباشي

ناشناس گفت...

زيبا بود راستي ايراني جان به نظرم داستان هاي ماماني تعدادشون زياد شده وبه جاش داستان هاي فاميلي وغيره يه جورايي جاي خاليشون رو ميشه حس كرد بازم متشكرم ازت كه تكي اين همه داستان زيبا منتشر ميكني خسته نباشي(جيبر)

ایرانی گفت...

متشکرم جبیر جون ..حق با توست واگه بخواهیم داستانها رو بشمریم و دسته بتدی کنیم نظرت درسته و منم به تنوع اعتقاد بیشتری دارم ولی وقتی بیشتر خواننده هامون خاموشند و پیام نمیدن منم به اونایی که محبت می کنند و پیام میدن توجه بیشتری می کنم و متاسفانه یا خوشبختانه داستان سکس با مامان طرفدار زیادی داره وبیشتر به خاطرش نظر میدن ومیزان خالی بندیهاش بیشتره و چون یه چیز غیر ممکن تر هم هست و....با این حال من سعی می کنم به سایر داستانها هم توجه داشته باشم .نوشتن داستانها اگه دور و بر آدم خلوت باشه و نویسنده تمرکز داشته باشه خیلی لذت بخشه ولی اگه وقت نشه یا شرایط زندگی فرصتی وایه آدم مهیا نکنه اون وقت آدم بد قول میشه .جبیر جان شاد و لب خندان باشی ...ایرانی

ناشناس گفت...

داستانهای تک قسمتی رو بیشتر کن . من زیاد وقت ندارم دنبال داستانهای ادامه دار باشم

ایرانی گفت...

آشنای عزیزم منم اگه فرصت کنم و بیشتر بتونم داستانهای تک قسمتی بنویسم افتخار می کنم که بهتر و بیشتر در خدمت شما باشم فعلا داستانهای نیمه کاره زیاد شده و نمیشه که ولشون کرد و از این که با وقت کمتون به ما افتخار میدید باعث خوشحالی و رضایت ماست .زمان انتشار داستانهای تک قسمتی هم سه شنبه ها و جمعه هاست والبته مورد بعدی که میخوام بگم نظر شخصی منه اکثر داستانهای سکسی, گفتم اکثرشون اهمیتی ندارند که تک قسمتی باشند یا دنباله دار یه چیز خیالی و اغراق آمیزی رو دنبال می کنند که بیشتر اونا رو می شه در هر بخش یه قسمت جداگانه فرض کرد وسرنوشت قهرمانان داستان آن مثل رمانهای احساسی عاطفی و عشقی نیست که خواننده رو متاثر و زیاد دل نگران کنه .مثلا خواننده با خیانت در داستانهای سکسی خیلی راحت تر کنار میاد تا در داستانهای غیر سکسی و عشقی و این ارزش داستانهایی مثل ندای عشقو می رسونه .به امید این که بیشتر از گذشته وقت کنی تا به ما سر بزنی یعنی به سایت ما .شاد و خندان باشی ...ایرانی

matin گفت...

خیلی عالی حرف نداره داداش

ایرانی گفت...

ممنونم .متین خوب ومهربانم ..ایرانی

Shadow-of-death گفت...

خوب بود

كاش ميشد فهرستو بهتر كرد

c

ایرانی گفت...

سلام خدمت shadow-of-death..ممنونم از پیامت .منظورت از فهرست تنوع داستانهاست ؟ باشه سعیمو می کنم .عیدت مبارک ..ایرانی

shadow-of-death گفت...

نه، منظورم طبقه بنديشه. مثلا اگه يه داستان تو قسمته بيستم باشه، بشه با كليك روي برچسب، قسمت قبلي هارو راحت پيدا كرد

ایرانی گفت...

بازم سلام به شادوی عزیزم این کارها اگه کلیدی داشته باشه دست امیره اتفاقا با این همه داستانهای تیکه شده ای که تو سایت هست و با کامیون هم نمیشه بارشون زد ضروری به نظر میرسه .شب و روزت خوش ..ایرانی

 

ابزار وبمستر