ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تو هم گوش کن 2

داشتم سر این موضوع بحث می کردم که دیدم واییییی سه تا جوون اومدن یکی از یکی خوش تیپ تر و خوش هیکل تر .. اینجا رو دیگه سست شدم ولی واسه این که ضعف نشون ندم گفتم کامبیز جان حیف که دلم نمیاد ناراحتت کنم ولی چیکار کنم که یتیم نوازی ثواب داره . لباسامو در آوردم تا مرز شورت و سوتین -فقط اونا نباید طرف من بیان و دیدم بزنن -خاطرت جمع مامان من حواسم هست -پس دوست داشتی تو منو دید بزنی ؟/؟ -خب حالا این قدر گیر نده .. من مشغول نظافت اتاق خوابا شدم و کارگرا هم یه گوشه ای از حیاط و پذیرایی رو گرفتند و مشغول شدند . خبری از کامبیز نبود . هر چند لحظه در میون یکی رو می دیدم که نگاهش به طرف منه . منم که چشم چرونی اونا رو که نصف من سن داشتند می دیدم کونمو بیشتر به طرفشون قمبل می کردم و دوست داشتم بیشتر تو دیدشون باشه . هرچند دقیقه یک بار می رفتم جلو آینه و به لب و چشم و ابروم نگاه می کردم . بد چیزی هم نبودم . هیجان داشت منو می کشت . کاش این کامی خونه نبود و می تونستم یه جوری با یکی از اونا حال می کردم . یه لحظه کامی رو صداش زدم و گفتم عزیزم این یه مقدار پول پیشت باشه چند تا چلو شیشلیک واسه ناهار می گیری میاری خونه .. می دونستم جای شلوغیه و با این ترافیک رفت و بر گشتش کمتر از دو ساعت طول نمی کشه .. یه لبخندی زد و گفت چشم مامان میرم دنبال نخود سیاه پسره وروجک من ملاحظه اونو می کردم یعنی اون دست منو خونده بود ؟/؟ پسرم رفت و من موندم و سه تا کار گرا . من با شورت و سوتین و یه کون بر جسته ای که کیر خواجه رو بلند می کرد چه برسه به این جوونا رو.  میلاد رو که خوش تیپ تر و خوش هیکل تر از بقیه بود صداش زدم -ببخشید آقا میلاد می تونین این نردبونو داشته باشین من برم بالا کابینت آشپز خونه رو تمیزش کنم ؟/؟-خانم این وظیف منه -نه من خودم قلق اون بالا رو دارم . شما فقط نردبونو داشته باشین . البته دو طرفه بود . با تعجب به هیکل من نگاه می کرد که چطور تقریبا سکسم . این شورت و سوتین صورتی منم از بس نازک بود که سوتینه تقریبا نود درصد سینه رو بیرون انداخته بود و شورت هم طوری بود که لبه های عمودی کوسو از کناره های رون وکشاله پا و هم از طرف کون به خوبی نشون می داد . از پله ها بالا رفتم یکی از پله ها شل و لق بود . یه سری خوردم که میلاد دو دستی نردبونو داشت بی اختیار یه دستشو گذاشت زیر کون من . از این حرکتش بی اندازه لذت بردم . گذاشتم که کونم همین جور رو دستش بمونه -خانوم گفتم من برم بالا . سرمو بر گردوندم و گفتم نه خودم میرم . کیر میلاد تو شلوارش ورم کرده کونمو هدف گرفته بود -.وزن زیاد هم همین بد بختی رو داره -کی میگه وزن شما زیاده شما تناسب اندام دارین و اونجاهایی که باید وزنش زیاد باشه زیاده و اونجاهایی که باید کم باشه کمه . اصلا بهتون نمیاد که یه پسر جوون داشته باشین . به خودم امید وار شده بودم . دستم به کار نمی رفت -میلاد جان می تونی منو کتی صدام کنی .. به نظرت من کدوم قسمت بدنم درشته که بهم میاد ؟/؟ ساکت شد و چیزی نگفت -خجالت نکش . بگو منم جای خواهر بزرگت می خوام حواسم باشه -باسن و سینه هاتون حرف نداره . تکه بیسته وقتی اون این حرفو می زد کوسم همین جور داشت خیس می کرد و می ترسیدم از پهلوهای رون پام رسوا شم -میلاد جان اینجا زیاد ضرورت نداره . دارم میام پایین این بار خودمو عمدا سر داده و دوباره دستشو گذاشت زیر کونم و این دفعه خیلی محکمتر بهش چسبید ودوتا از انگشتاش هم از بغلای شورت رفت تو کوس خیس من که ترشحش زیاد شده بود -ببخشید کتی خانوم دستم سر خورد -عیبی نداره منم پام سر خورد . تقریبا نزدیک زمین بودم و دلم نمیومد که پوزیشنم عوض شه . رفتم که یه پامو بذارم زمین . خودمو کج کردم انداختم روش و دو تایی افتادیم رو زمین و کف آشپز خونه . خواستم ببینم عکس العملش چیه . داغ کرده بود . وقتی دستاشو دور کمر لختم حلقه زد امونش ندادم منم فوری رفتم سراغ شلوارش و کمر بندشو باز کردم تا در واقع عقده های چند ساله مو باز کنم .کیرشو در آورده گذاشتم تو دهنم . جووووون چند سالی می شد که کیر ساک نزده بودم . با هیجان و عطش امون نمی دادم که از جاش بلند شه . مثل وحشی ها شده بودم . شورتمو از پام در آورده انداختم یه گوشه ای . سوتین منو هم میلاد در آورد . بلوزشو در آوردم . دوست داشتم هیکل مردونه و هوس انگیزشو لخت لخت ببینم . بعدا خودمو در اختیارش بذارم و حال کنم و حال بدم . کیرشو با این که خیلی درشت و دراز بود تو دهنم جا دادم چاک دهنمو تا اونجایی که می تونستم بازش کردم . میلاد جوان زیر یک بیوه حریص و تشنه در حال له شدن بود . مثل یه غذای خوشمزه در حال خوردن کیر میلاد بودم که یهو با یه پرش منو بر گردوند و رو من قرار گرفت و تسلیمم کرد . حالا اون دهنشو باز کرد و گذاشت رو کوس باز من . به جای این که به موهای سر معشوقه جوونم چنگ بندازم به موهای خودم چنگ مینداختم خودمو به طرف دهنش حرکت می دادم -میلاد میلاد تند تر بیشترمی دونی چند ساله کوس ندادم ؟/؟ می دونی چند ساله  شبا در غم کیر سر به بالین میذارم؟/؟ -کتی جون من اینجام که شادت کنم . از غم آزادت کنم .. نمی دونم با دست به چی اشاره می کرد که یهو دیدم دو تا دوستاش مجید و معین هم اومدند . اینا دیگه از همون اول لخت لخت اومدند . بدون این که اجازه بگیرن . اولش یه خورده خجالت کشیدم ولی دیدم دوستشون که باید کسرش باشه از این که یه لقمه چرب و چیلی رو سه نفره می خورن ولی کسرش نیست من چرا باید شرمنده شم . سه تا کیر یکی از یکی تازه تر و سر حال تر . این چند ساله که خواب کیر رو می دیدم هیچوقت سه تا کیر رو با هم خواب ندیده بودم . اولین تجربه ام بود . نمی دونستم به کدوم برسم . تا رفتم فکر کنم یه کیر رفت تو دهنم و یه لب رفت رو سینه های درشتم و میلاد هم که در حال لیس زدن به کوسم بود . سه تایی منو بلند کرده بردند به اتاق خواب و انداختند رو تخت و هر کاری دوست داشتند با هام می کردند . من در عالم خوشی و سر مستی میذاشتم که هر کاری که دوست دارن باهام انجام بدن . میلاد کیرشو گذاشت رو لبه کوسم -جاااااان کییییییرررررر کییییییرررررر داره میره تو کوسسسسسم دارن بهش می رسم . هر سه تا کبر هر سه تا تونو میخوام . حرکت کیر میلادرو تو کوسم احساس می کردم . باورم نمی شد که یه بار دیگه از این نعمت بر خوردارشم . همیشه اون روزی رو می دیدم که با غم دوری از کیر از این دنیا برم . وقتی شوهرم مرد فکر این روزو نمی کردم ولی یه لذت وصف نا پذیری داشت اولین کیری که پس از سالها می خوردم و اون نشاطو داشت بهم پس می داد .. دوست داشتم فقط حرکت کنم . هر جای بدن اون جوونا رو که به دست و دهنم می رسید غرق نوازش و بوسه می کردم خودم از حال رفته بودم و اونا رو هم از حال برده بودم -بریم حموم بریم حموم .. منو بردن حموم . درو باز گذاشتن تا خنک شیم . حموم ما جا دار بود . منو انداختن اون وسط و با روغن ماساژافتادند به جانم . یه مشت و مال درست و حسابی به تنم دادند و فقط کیر بود پشت سر کیر . یکی در میومد یکی دیگه جاش قرار می گرفت حال پشت سر حال . حس مطبوعی داشتم . یه کیر بود تو کوسم و یکی تو کونم . طوری به وجد اومده بودم که خودم با آخرین توان و نیروی خودم جیغ می کشیدم .. برام مهم نبود کی می شنوه . داشتم به سه تا جوون شاداب حال می دادم . از تعجب شاخ نا مرئی در آورده بودم . چون واسه یه لحظه متوجه شدم که سه تا کیر رفته تو سوراخام . دو تا توی کوس و یکی داخل کون .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

10 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی جون این داستانت حرف نداره.

ناشناس گفت...

میدونم نظر رو نمیذاری،اما مهم اینه که خودت بخونی.سایت تو داره به انزوا میره، تموم داستانا یه پلت فرم دارن و فقط اسامی عوض میشن،تموم حرفا روند داستان،ابتدا انتهاو.... نگاه به بازدیدکننده هات نکن که اکثرن از عادته که میان.به جایی رسیدین که من چند خط اول داستانو میخونم و راحت حدس میزنم نویسنده ش کیه.سبک شما کاملا تکراری شده.مثلا خیلی مزخرفه که تو فک میکنی سکس متدر و پسر به همین راحتیه،با 4تا لب مادر میاد تو خط و میگه بیا بکن!!! میتونی امتحان کنی، یه داستان معمولی تک قسمتی بنویس بذار تو سایت شهوانی ببین چی بت میگن!؟ امتحان ضرر نداره، از اون سایت زنده و پویا خبری نیست.ته به انزوا میری امیر سکسی،مگر اینکه سبکتو عوض کنی.

ناشناس گفت...

میدونم نظر رو نمیذاری،اما مهم اینه که خودت بخونی.سایت تو داره به انزوا میره، تموم داستانا یه پلت فرم دارن و فقط اسامی عوض میشن،تموم حرفا روند داستان،ابتدا انتهاو.... نگاه به بازدیدکننده هات نکن که اکثرن از عادته که میان.به جایی رسیدین که من چند خط اول داستانو میخونم و راحت حدس میزنم نویسنده ش کیه.سبک شما کاملا تکراری شده.مثلا خیلی مزخرفه که تو فک میکنی سکس متدر و پسر به همین راحتیه،با 4تا لب مادر میاد تو خط و میگه بیا بکن!!! میتونی امتحان کنی، یه داستان معمولی تک قسمتی بنویس بذار تو سایت شهوانی ببین چی بت میگن!؟ امتحان ضرر نداره، از اون سایت زنده و پویا خبری نیست.ته به انزوا میری امیر سکسی،مگر اینکه سبکتو عوض کنی.

ناشناس گفت...

ایرانی جون سلام خسته نباشی خوب داستانت انجوری فکرمیکردیم ازآب درنیامد میدونی حاشیه های این داستان میتونست لذتبخش باشه حیف خیلی زود به سمت سکس کشیدی درهرحال ممنون که زحمت میکشی.

ایرانی گفت...

با تشکر از همه دوستان آشنا و گلم چه اونایی که تشویق می کنند و چه اونایی که انتقاد می کنند .در هر حال عقیده و نظر همه برای ما مهم بوده و اگر زمانی بخواهیم به یک ایده رو بیاوریم اکثریت برای ما مهم می باشد ولی در این محدوده نباید درست نویسی و رعایت محتوی وتنوع سوژه ها را فراموش کرد ساده تر بگویم اگر بخواهم آبگوشتی و کوچه بازاری نویسی کنم می تونم مثل انشاهایی که بعضی ها وجبی می نوشتن تا نمره بگیرن داستان تحویل بدم اما این نکته را هم باید توجه کرد که داستانها باید در سبک و کلاسهای خاصی نوشته شوند .مهم این نیست که شما حدس بزنید که نویسنده کیست مهم این است که داستان را پیش بینی نکنید هرچند بعضی از داستانها را هم هر کاری کنید قابل پیش بینی می باشد گفتم بعضی .سکس مادر و پسر و یا فامیلی وهر چیز دیگر وجود خارجی ندارد ویکی دومورد در صفحه حوادث روز گار جزو استثنا می باشد .خوشحالم از این که با خواندن داستانهام حدس می زنید که نویسنده اش منم ..از کرامات شیخ ما چه عجب ..مشت را باز کرد و گفت وجب ..ممنونم دوست خوبم .امیدوارم یه نصیحتی به این کپی برداران هم بکنی که از داستانهای این سایت کپی بر ندارند چون سبکشان قاطی می کند .واگر اعتراض من به شهوانی ادامه نداشت همچنان به کپی برداری بدون ذکر منبع ادامه می دادند ..لوتی هم که همین جور مشغوله و سایت شهوتناک هم که حدود چهل داستانو از بنده منتشر کرده که خوشبختانه با ما همراهی نموده ..تقصیر من نیست که جمله بندیها و تشبیهات و تصویر و استعاره های صحیح وسوژه های خاص وجدید به کار می برم و حتی تا اونجایی که بتونم در نقطه و ویر گول گذاری هم رعایت می کنم تا خواننده به اشتباه نیفته یه خورده هم به این مسائل دقت کنید بد نیست .منتظر انتقادات بعدی شما و نظرات سایر عزیزان هستم .شاد و سربلند باشید ..ایرانی

ایرانی گفت...

راستی دوست خوب آشنام که ازمن انتقاد کرده بودی من با صد ها اثر و نوشته ای که دارم حداقل چهار تا خطش که باید بد نباشه با این حال جز در مورد ندای عشق که حیفم میومد ازش تعریف نکنم در مورد بقیه ادعایی نداشتم و اونو گذاشتم به نظر خواننده ها ...تمام بازدید کننده ها و نظرات اونا برای من قابل احترامه و سبک سنگین میشه وبه اونا توجه می کنم برای من همه دوست داشتنی هستند و این عبارت شما که نوشته بودید که نگاه به باز دید کننده هات نکن که اکثرا از رو عادته اگه نگیم یک توهینی بود که به سایر باز دید کننده ها کردید می توان آن را نوعی حمل بر خود صحیح اندیشی و اعمال نظر خود تان دانست درهر حال خوشحالم از انتقاد شما و می دانم که در مواردی هم صحیح می فر مایید ولی به عقیده سایرین هم باید احترام گذاشت و از سوی آنان رای نداد .پاینده باشید ..ایرانی

matin گفت...

خیلی زیبا و عالیه مرسی

ایرانی گفت...

ممنونم داداش متین دوست داشتنی من .شادکام باشی ..ایرانی

مرتضی گفت...

من کلا از داستان های سکس خانوادگی مخصوصا سکس با مادر خیلی بدم میاد و معمولا نمیخونم و یا اگرم بخونم سریع و بدونه دقت از روش رد میشم. اینجا هم نظرات رو خوندم و خواستم چند تا نکته رو ذکر کنم.

اول از همه میخوام از زحمات ایرانی و امیر عزیز تشکر کنم. در جواب دوست منتقدمون باید بگم تا حدودی حق با شماست ولی یه سری از مسائل رو نادیده گرفتین. دوست عزیز شما اگه تو این سایت حضور مداوم داشته باشین و نظرات رو بخونید متوجه میشید که اکثر سوژه ها درخواستی هست و سوژه هایی که خود نویسنده به دور از هر گونه فشاری انتخاب میکنه داستان های جذاب تری داره.
دوست گرامی در جواب مقایسه این سایت با شهوانی باید بگم درسته که بازدید کنندگان و طرف دار های شهوانی چندین برابر اینجا هست ولی یه سری چیزا اینجا وجود داره که شاید وجودش تو شهوانی آرزو باشه . مثل صداقت و رفاقت و انتقاد پذیری نویسندگانش، مثل رعایت کردن ادب از سوی بازدید کنندگان و مدیران و... در ضمن تو این سایت فقط یک یا دو نفر نویسنده وجود داره در صورتی که توی شهوانی چندین نویسنده و کپی کننده وجود داره که مقایسه کردن رو نا برابر میکنه.
نکته بعدی اینه که بنده خودم هم از تکراری شدن بعضی از داستان ها ناراحت هستم و چند بار هم گفتم ولی جواب منطقی ایرانی من رو تا حدودی راضی کرده. من پذیرفتم که همه داستان هایی که منتشر میشه نباید و نمیتونه بابه میل من باشه چون سلیقه ها گوناگون هست و ایرانی هم مجبور مطابق سلیقه تمام کاربران پیش بره ( و سلیقه اکثریت در اولویت هست).همون طور که من عاشق داستان "ندای عشقی" هستم که خیلی از کاربران دوستش ندارن و نمیخوننش.
در هر صورت ممنونم از انتقادی که کردید ، چرا که جایی که انتقاد وجود نداشته باشه و فقط تعریف و تمجید باشه رو به نابودی میره. امیدوارم سایت امیر سکسی با مدیریت امیر و ایرانی عزیز روز به روز بهتر و بهتر و بهتر بشه

ایرانی گفت...

داداش مرتضی ممنونم از حمایت و صحبتهای کاملا منطقی ات واقعا نمی دونم من دیگه چی به صحبتهات اضافه کنم . همینو بگم جایی که من حتی پاسخ به نظرات رو به زحمت میدم بسیاری از سایتها پایگاهشون در جاییه که این مشکلات اینترنتی رو هم ندارند و من اگه اشتباه نکنم در ذیل داستان تولدی 2 بود که یه سری نکاتو بیان کردم .تازه آمار بازدید کنندگان خیلی از سایتها هم قلابیه مثل بعضی چیزای دیگه در جامعه که من چیزی نمیگم .یه سری میخوان دستکاری کنن و می کنن مثلا بگن ما پنجاه هزار بازدید کننده داریم در همین لحظه 2000نفر درحال بازدید از سایت ما هستند ..من و تو رفتیم دیدیم ؟ اونایی که حتی جواب انتقاد ما رو نمیدن .الان معلوم نیست بتونم تا شب بقیه نظراتو جواب بدم یا نه سرعت فاجعه شده ..فرق کار بین من یا من و امیر با اونا در اینه که کار ما کوه کندن به سبک فرهاد عاشقه و اونا با یک لشگر و بیل و کلنگ مکانیکی و بولدوزر دارن کوه می کنن .عیدتان مبارک ..ایرانی

 

ابزار وبمستر