ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تولدی دوباره 6

گذاشتم هرکاری که دوست داره انجام بده . داشتم به یکی از آرزوهای بزرگ زندگیم می رسیدم . به آرزویی که اون موقع که دو جنسه بودم داشتم ومهمتر از اون انتقام از چنگیز وسومین مزیتش این بود که داشتم حال می کردم . کیف می کردم . یه سکس با حال . اولین سکسی که پس از مرد شدن می تونستم با یه هموطن ایرونی داشته باشم . با یه همکلاسی . با یکی که یه روزی در ظاهر هم خط بودیم -اوووووفففف مرسده بخورررششششش خیلی ناز می خوری نازی -یه لحظه دهنشو از کیرم کشید بیرون و گفت دکتر هادی یا هانی جون تو بهم چی گفتی فقط دخترای همکلاسی ام گاهی منو به این اسم صدا می زدند تو چطور با این اسم آشنا شدی -وای مرسده دوست نداری دردتو درمون کنم ؟/؟ خب معلومه یه بار من و هدیه که از دور دیده بودیمت و تو متوجه مون نشده بودی اون بهم گفت که تو نازی هستی یکی دوبار اومدی خونه مون که نبودم -دوستم داشتی که این قدر خبرمو می گرفتی ؟/؟ اگه می دونستم عروس تو می شدم -وای مرسده تو حالا دیگه شوهر داری منم نباید اون فکرای اول جوونی رو داشته باشم . تازه منم تو انگلیس زن دارم . ببینم دردت چطوره بهتر شدی ؟/؟ -وقتی که تو دکترم باشی چرا که دردم درمون نشه . فکرمی کنم خوب شدم جادارم که بهترم شم . تو چطوری دکتر من طبیب من -مرسده جون . .-می تونی همون نازی صدام کنی یا هرجور که دوست داری -نازی جون حالا تویی که دکتر منی . کیرمو گذاشتم وسط دو تا لباش اون وسط حرکتش دادم . دهنشو باز کرد و مثل حرفه ایها شروع کرد . بدون این که کیرمو از دهنش بکشه بیرون یکی یکی لباسامو از تنم در آورد ومنم از پایین خودمو لخت کردم -نازی عجب در مانیه یه مدل جدیده . یه وقت کسی نیاد -اوخ عزیزم کی قراره بیاد . کی ؟/؟  تازه تو یک دکتری . محرم مریضی بذار کیرتو بخورم .-اوووووههههه نههههههه نههههه . نمی دونم با این که خیلی لذت می بردم ولی چرا آبم نمیومد . شاید اینم از اشکالات ویا مزایای وضعیت سکس من بود . همیشه این طور نبودم ولی بیشتر وقتا همچه حالتایی داشتم . پزشک بهم گفته بود . البته خیلی ها میان تا مشکل زود انزالی خودشونو درمان کنن و مثل من شن . ولی این امید واری رو بهم داده بود که به مرور زمان سرعت انزال منم بیشتر شه ولی در اوج لذت بودم .-دکتر جون ببینم تو مسلمونی دیگه -منظورت چیه مرسده جون -آخه کیرت شبیه کیر های ختنه نشده هست . کیر های ختنه شده یه خورده پوست اضافی اون کشیده واصلاح میشه وهمون از لذت سکس مردا کم می کنه ولی تو ... نمی دونم مرسده چی داشت می گفت می دونستم ختنه به چی میگن ولی زیاد تو کوک کیر های دیگرون نرفته بودم که حالا اونو با کیر خودم مقایسه کنم . حتی به کیر چنگیز هم که به وقت دختر بودن منو از کون گاییده بود توجه زیادی نکرده بودم . ولی حالا حس می کردم که کیرم توی دهن زن چنگیز داره آب میشه . ولی خوب هم که به جریان فکر می کردم این لذت بردنها وکم و زیاد شدنهاشو نمیشد در مقایسه با بیماری گذشته ام ارزیابی کرد . هر انسانی یه بار دنیا میاد . مرد یا زن .. خب یه سبک و اندازه هوس داره .. یکی که کیرش کلفته به همون نسبت به لذت وهوس خودش آگاهی داره که یکی که کیرش کوچیکه . من از کجا بدونم که در شرایط دیگه چه لذتی می تونستم ببرم . من باید از همین موقعیتی که پیش اومده بود نهایت استفاده رو می کردم -به چی فکر می کنی دکتر -به تو به زندگی به هوس .. با این که پزشک انگلیسی بهم گفته بود که نباید بار سنگین بلند کنم ولی نتونستم طاقت بیارم وزورمو به مرسده نشون ندم . اونو رو دستام بلند کردم وگذاشتمش رو همون تختی که چنگیز اونو می گایید . تو چشاش نگاه کردم . خوب بهش خیره شدم . چه لذتی داره آدم دوست خودشو بگاد . بایه جنسیت دیگه . حالا من حس می کردم که یه جنی قوی هستم . حالا وقتی که جدول حل می کردم و با سوال جنس قوی روبرو می شدم با لذت جواب می دادم نر -به چی فکر می کنی -به تو نازی .. دیگه امونش ندادم خودمو انداختم روش . چقدر دوست داشتم اونو به همین صورت غرق بوسه اش کنم . واسم یه عقده شده بود . یه دردی که همیشه به دنبالم بود . چه رنجیه که آدم نه بتونه با پسری دوست شه ونه یه دوست دختر داشته باشه . همه به چشم یه ناقص به آدم نگاه کنن . وبعدشم فکر کنن اون انتظاری رو که ازش دارن نمی تونه بر آورده کنه . داشتم انتقاممو از چنگیز می گرفتم . کاش اونو همین جا به ستونی می بستم و زنشو جلو چشاش می گاییدم . حیف که از این بخوام یک گی باشم نفرت داشتم وگرنه اینم از آرزوهام بود که ببینم یه روز یه کیری رفته تو کون چنگیز و داره جرش میده مرسده با جفت دستاش صورتمو نوازش می کرد -عشق من خوابت برده ؟/؟ به چی فکر می کنی ؟/؟ -ببینم تو حالت خوب شده ؟/؟ نکنه از اول درد نداشتی -چرا یه جام درد می کرد -کجا عزیزم -همونجایی که خیسی اونو احساس می کنی . هر چند که خودت میگی در تخصص تو نیست -درسته که در تخصص من نیست ولی دلیل نمیشه که سر رشته نداشته باشم -سررشته اتو نشون بده ببینم . می خواستم کوسشو بلیسم واول یه حال جانانه بهش بدم ولی وقتی دیدم که از کیرم حرف می زنه خودمو بالا کشیدم وآتیشو گذاشتم کنار آتیش وچشای خوشگل و شیطونشو به چشای پررمز وراز من دوخته بود . اون هیچی واسه پنهون کردن نداشت . بر خلاف سمانه بود که به زحمت می شد اونو شناخت . حس کردم کیرم داره میره توی یک کوره آتیش . به یه جایی به اسم کوس . به کوس زن چنگیز . به کوس همکلاس و دوست قدیمم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

abbas گفت...

واقعا عالیه جز بهترین داستاناست فقط حیف کی دیر آپدیتش میکنی

ایرانی گفت...

باسلام به تو داداش عباس نازنین که یکی از بهترین خواننده ها و همراهان ماهستس .خوش بگذره ..ایرانی

matin گفت...

زیباست مرسی

ایرانی گفت...

لطف داری متین جان که فراموشمان نمی کنی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر