ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پرواز هوس 6

مامان خاموشش کنم . ماساز داره از مسیر مالش خارج میشه -عزیزم پسرم سیستم در این کشور ها این جوریه دیگه . اونا حتما واردن می دونن کجاها رو بمالونن که حداکثر اثرو داشته باشه . نمی دونی چقدر تنم درد می کنه . نمی دونستم با این کیر تیز شده ام که تنها پوشش بدنم یعنی شلوارکمو داشت پاره می کرد و می زد بیرون چیکار کنم . اشک تو چشای کیرم حلقه زده بود و آغوش کون مامانو می خواست . واقعا گیج شده بودم ونمی دونستم کدوم قسمت بدنشو بمالم .. میخواد یا نمی خواد ؟/؟ با این حال به کپلش گیر داده بودم و دستمو از روش نمی گرفتم فیلم لحظه به لحظه سکسی تر می شد مرد با شدت بیشتری دستشو به کوس زن می کشید .زنه از پشت پاهاشو به دو طرف باز کرد تا مرده کارشو راحت تر انجام بده وبا کمال تعجب دیدم مامان هم همین کا ر رو انجام داد -کیان چرا معطلی چرا استاندارد کار نمی کنی ؟/؟ -مامان مگه قراره هر کاری که اون انجام میده منم پیاده اش کنم ؟/؟ -عزیزم این فیلمهای آموزشی حتما واسه یه چیزی درست شده . این بار من یه حرکتی به خودم دادم ودیگه منتظر نشدم که اون به من بگه چیکار کنم . می دونستم که میخواد منم مثل اون فیلمیه کارمو پیش ببرم . کف دستمو تا جایی که جا داشت و می شد پهن و بازش کرد اونو گذاشتم روی کوس مامان . یه کوس باحال و خوشگل و آبدار . مامان پر از هوس وشهوت بود . کوس خیسش نشون می داد که حشرش زده بالا . حالا در جوار من بودن این حسو درش به وجود آورده بود یا تماشای این فیلم سکسی ویا هردوش نمی دونم ولی همینو می دونم و می دونستم که این روزا من و اون خیلی در حال و هوای عشقبازی قرار گرفته بودیم . می دونم که احساسات و شور جوانی درش زنده شده بود . دستمو از بالا تا پایین کوسش با یه فشار متوسطی می کشیدم ودر این حرکات عضلات کونشم بی نصیب نمی ذاشتم . گاهی در این فاصله یه شیطنتهایی هم می کردم وانگشت وسطی دست راستمو که مشغول مالوندن کوسش بود فرو می کردم تو همون کوسش -وووویییی چیکار می کنی کیان -دردت گرفت مامان . اونجا یه خورده خیسه و عرق کرده واسه همینه که انگشتم سر می خوره ومیره داخلش . تقصیر من نیست ببخشید -نه عزیزم کارتو بکن می دونم که تو تقصیری نداری -کیانا جونم من مثل فیلم برم جلو ؟/؟ -آخخخخخخ خودت می دونی هرجوری دوست داری عمل کن من میخوام طوری بدنم ملایم شه و از درد استخون خلاص شم که راحت بتونم راه برم -این حرکات هم واسه همینه دیگه .. حس کردم که می تونم یه پیشرفتهای پیشرفته تری هم داشته باشم . دیگه منتظر صحنه های حساس تر فیلم بودم . قلبم به شدت می زد . بازم هیجان زده بودم . اما این بار هیجانم همگام با ترس نبود . هیجانی با شوق و ذوق بود که منو به دقایق آینده امید وار می کرد . تنها چیزی که نمی تونستم پیش بینیش کنم این بود که آیا می تونم ضربه نهایی رو وارد کنم و کلنگو بزنم و بکوبم یا نه ؟/؟ مرد ماساژور از پهلو رو سینه های زنه روغن ریخت و با دستاش از کناره ها شروع کرد به مالش سینه های زن . همین کارو منم انجام دادم ویه خورده خودمو زدم به ندونم کاری و مثلا بیخیالی -نمی دونم چرا سینه ها رو مالش میدن . اینجا چه ربطی به درد تن و عضله داره -عزیزم حتما اونا یه چیزی می دونن دیگه . سینه ها در تنظیم کلی فعالیت بدن نقش اساسی دارن .یه سری هورمونهای تحریک کننده عصبی وجود داره  که اگه خوب کارشو انجام بده آرامش و تنظیم عصبی به خوبی در تمام قسمتهای بدن انجام میشه ودیگه نه از ناراحتی اعصاب خبری هست و نه از افسردگی -درد عضلانی هم رفع میشه ؟/؟  -آره عزیزم اون که جای خود داره .. منم نکردم کم کاری دو تا سینه های مامان روکه خوب چربش کرده بودم تو دستام گرفته و از نوک تا پایینشو با یه شوق و هوس خاصی مالوندم و یه نگام به صورت و چشاش بود که عکس العمل اونو ببینم و ببینم که چه حالی داره . چشاشو بسته بود و لباشو گاز می گرفت و خیلی آروم آه می کشید . من کیف می کردم . بالاخره تونسته بودم هوسیش کنم . حالا در یه موقعیتی قرار داشتم که می شد یه خورده جلوتر هم رفت ولی هنوز گاییدن اون واسم به منزله یک رویا بود . تابویی که شکستن اون به این سادگیها امکان پذیر نبود . دوست داشتم اون جوجو جوجوشو بخورم . اون لباشو بمکم . ببوسمش .شونه هاشو میک بزنم . کبودش کنم دیگه بابایی نبود که بگه چرا تن مامان کبوده و به من خیانت می کنه . دوست داشتم هر سانتیمتر از تنشو بکنم . وای وای نوک سینه های زنه به نوبت می رفت تو دهن مرده . این مامان چرا چشاشو باز نمی کنه . یه لحظه مخصوصا شونه های کیانا رو گرفته و یه تکونی به اون دادم که چشاش باز شه -مامان خوابت برد . اگه فیلمو نمی بینی خاموشش کنم .. اینو الکی گفتم که دوباره یه نگاهی به اون بندازه کلکم گرفت و اون چشاشو باز کرد -کیان این که نوک سینه رو گذاشته تو دهنش -مامانی فکر می کنی اینم در تنظیم سیستم اثر کنه ؟/؟ -بر منکرش لعنت چرا که اثر نکنه ؟/؟ -فقط همینو می خواستم بدونم . حیف که یادم نمیومد وقتی که بچه بودم چه جوری سینه های مامانو میک می زدم ولی این میک زدن مث میک زدن سینه های دوست دختری بود . منم حس می کردم که دارم با معشوقه ام حال می کنم . تمام این حرکات در وضعیتی بود که مامان پشت به من دمروبوده ومن از پهلو سینه و نوکشو گذاشته بودم توی دهنم . یه لحظه کیر کلفتم از پشت شلوارک خورد به کون مامان -این چی بود کیان -هیچی کیانا جون نترس پام خورد به باسنت . حس کردم می دونه وداره خودشو می زنه به اون راه .. نه .. صحنه از نظر صوتی تصویری به جاهای وحشتناک رسیده بود . به اوج دهشتناکی خود وبه اصطلاح آدمای با ایمان به اوج مستهجن بودن خودش . ماساژور قاچای کون زنه رو به پهلو ها باز کرده کیرشو فرو کرده بود تو کوس زنه وزنه جیغ می کشید وفک فک می کرد .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

hamed گفت...

ممنون بابت داستان خوبت این داستانپرواز هوس از همه بهتره اگه میشه زودتر ادامشو بزار امیر جان
ممنون

ایرانی گفت...

با سلام خدمت حامد عزیز ..این داستان جمعه ها منتشرمیشه وخوشحالم که نظرتو جلب کرده .شاد باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

countinue ..

ایرانی گفت...

حتما دوست خوب آشناو نازنینم .certainly..ایرانی

matin گفت...

کارت خیلی عالیه مرسی ایرانی عزیز

ایرانی گفت...

درود بر تو داداش متین خستگی ناپذیر ..ایرانی

 

ابزار وبمستر