ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مادر فداکار 12

 عمه کتی شامو اومد خونه اونا . اونم خیلی خوشگل بود . همه می گفتن که شباهت زیادی به امیر داره و اونم  شبیه باباش بود . کتی خیلی امیر رو دوست داشت . تا قبل از این که شوهرش اونو قالش بذاره و هیچ نشونی هم از خودش باقی نذاره اون باهاش خیلی خوب بود و بیشتر بهشون سر می زد . شامو که خوردند الناز زود تر رفت اتاق خودش تا با کامپیوترش مشغول شه . امیر به خودش گفت که باید یه سر و گوشی آب بده تا ببینه این دختره چه مرگشه . نکنه یه موقع کار دست خودش بده . تازگیها چت بازی هم خیلی مدشده و معلوم نیست چی تو کله این جوونا می گذره و اونم از اون داداشای غیرتی بود که نمبذاشت کسی به الناز جونش نگاه چپ کنه . حتی توقع نداشت چند سال دیگه یکی بیاد خواستگاریش . مامان و کتی تو هال و پذیرایی گرم صحبت شدند و امیر مثلا ازشون عذر خواست و گفت تنهاتون میذارم که یه خورده حرفای زنونه بزنین و درددل کنین -امیر جون یادت باشه نخوابی خیلی باهات حرف دارم . امیر یه نگاهی به اندام ناز کتی انداخت و چشم از سینه های درشت چسبیده به سوتینش که از زیر بلوزش داشت می زد بیرون بر نمی گرفت . قبل از این که بشینه یه نگاهی هم به دامن تنگ و چسبون و پاهای لخت عمه انداخته بود و بر جستگی کونش اونو یاد دو لپه ای ها مینداخت . کتی حواسش به نگاه امیر بود و از این که می دید برادرزاده اش با یه نگاه هیزی بهش خیره شده کمی عصبی شده بود . المیرا هم متوجه این تغییر روحیه عمه شده بود . کتی با این که تقریبا آرایشی نداشت ولی خیلی خوشگل نشون می داد اندامش لاغر بود ولی تناسب داشت و بر جستگی کونش هم خیلی شکیل بود . فقط سینه های درشت و سفتی داشت که اونم شاید در اثر یه سال دست نخوردن بوده باشه . امیر حس کرد که عمه جون میخواد بازم از اون نصیجت های همیشگی رو بکنه . آخرین بار بهش نصیحت کرده بود که دنبال دوست دختر و این جور حرفا نباشه که اونم بهش جواب داده بود عمه جون این دوره و زمونه دختر و پسر حتی اگه نیاز های جنسی همو رفع نکنن یه سری نیاز های عاطفی هست که با صحبت با هم حل میشه . حالا شما از اون دوران گذشتین و ما رو فراموش کردین ؟/؟ -عزیزم هرچی تو بگی من بازم میگم تمام این روابط آخرش به سکس ختم میشه وامیر هم جوابشو این طور داده بود که حرف عمه کتی تو کت امیر نمیره .. پسر در گوشه ای سنگر گرفت و مادر بلند حرف زدنو شروع کرد کتی هم که حرف آرومش فریاد بود -ببینم تو راستی راستی از شوهرت بی خبری وهنوز بیکار نشستی یه اقدامی بکن . کاری انجام بده می تونی غیابی تقاضای طلاق بکنی -آخه من دوستش دارم -دوست دارم و این حرفا چیه .حالا میگیم نیاز های مادی هیچ بالاخره دستت به دهنت می رسه و به کسی احتیاج نداری ولی نیاز های جنسی چی .. یه زن باید سکسش تامین شه .. اگه به بیراهه کشیده شه -المیرا جان مگه در این سالها تو به انحراف کشیده شدی که من به این چیزا گرایش پیدا کنم ؟/؟ -داداشتو مقایسه می کنی با شوهر عوضیت ؟/؟ یه تار موی جنازه اش به صد تا هیکل شوهرت می ارزه . اون داره تو امریکا بهترین کیف و تفریح رو می کنه ومعلوم نیست تا حالا با چند تا زن بوده . تو چه طوری می تونی حتی اگه بر گشت پیشش بخوابی . شاید اون اصلا ناقل بیماری ایدز باشه .تازه خودتم که همش می گفتی اون از کاندوم خیلی بدش میومد -میگی من چیکار کنم ؟/؟ -این قدر غصه نخور تو در این یه سالی ده کیلو وزن کم کردی آخه واسه چی ؟/؟ اگه اون می مرد و بهش وفادار می موندی شاید ارزششو داشت ولی حالا نه از من می شنوی برو دنبال تفریحت . برو دنبال دوست پسر . حال کن فیلم سکسی ببین داستانهای سکسی بخون . سرحال بیا و آماده شو . اون وقت راحت تر می تونی با این شرایط روبرو شی وخودتو در اختیار دوست پسرت قرار بدی . اگه حسام برگشت که برگشت تو تفریحتو ول می کنی اگه هم بر نگشت بازم دلت نمی سوزه . اگه بخوای تو دلت غصه بریزی و حرص بخوری این درد ها و رنجها رو قلبت سنگینی می کنه تلنبار میشه و پدرتو در میاره . بریم اتاقمون یه چند تا سایت فیلم سکسی و داستان هست که خوب فکرتو آماده می کنه تا اعصابت آروم بگیره و کارتو پیش ببری . خونه ویلایی هم که از خودت داری وهر وقت هم که بخوای می تونی دست دوست پسرتو بگیری و ببری اونجا و باهاش حال کنی . دزد ندیده هم پادشاست . المیرا اونو برد تو اتاق خودش . از اینجا به بعدشو امیر دیگه نتونست صحبتاشو بشنوه . حس کرد مادرش داره تو جاده موفقیت گام بر میداره . المیرا کارشو خیلی ماهرانه انجام داده بود و تاثیر عجیبی روی کتی گذاشته بود . کتی حس کرد که یه آشوبی درش به وجود اومده . وقتی  هم که حس کرد یه پشتیبان داره بیشتر قوت قلب گرفت . المیرا مخصوصا رفت رو وبلاگ امیر سکسی و داستانهای سکس با محارم روگذاشت روبروش -المیرا اینا چیه تو قرار بود که فیلم سکسی نشون بدی -تو این داستانها رو بخون از صد تا فیلم هم هیجانش بیشتره -اوه مای گاد سکس با خاله .. عمه زن عمو .. خود به خود کشیده شد به طرف یکی از داستانهای سکس با عمه . بعد هم چند تا داستان دیگه رو خوند . المیرا به خوبی می دید که کتی دستشو کرده توی دامنش و داره با کوسش ور میره -ببینم اگه دوست داری واست فیلم بذارم -نه همین داستانهای امیر سکسی حالش بیشتره . المیرا با یه روژویه مدادرفت پیش کتی و یه نموره ای اونو ساخت -حالا می تونی به خوندن داستانت ادامه بدی و این جوری خودتو راحت تر بذاری جای قهرمان داستان -وای المیرا آخرالزمون شده خاله با خواهر زاده عمه با برادرزاده .. من که فکرشو می کنم زبونم لال اگه من با امیر بخوام یه همچه کاری بکنم تنم مور مور میشه . این امیر سکسی هم عجب آدمیه ها -ببینم تو رو هم دگرگون کرده ؟/؟  ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

9 نظرات:

matin گفت...

مرسی دادا عالیه

دلفین گفت...

عالی بود

ایرانی گفت...

متین جان دلفین دوست داشتنی .خسته نباشید ..ایرانی

جيبر گفت...

واي اين داستان ديوانه كنندست منتظرادامشم

ایرانی گفت...

درخدمتت هستم داداش جیبر . در هر حال این امیر خان ما با چند نفر دیگه سکس کنه داستان تموم میشه البته من که هنوز تمومش نکردم .موفق باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

آفا قلمت بیسته .
حرف نداری.
ارادتمند ، مهرداد

ایرانی گفت...

داداش مهرداد شرمنده ام می کنی من وقلمم هر چی باشیم بدون وجود عزیزان بیستی چون تو , هیچی نیستیم .این همراهی شماست که مصمم ترم می کنه و نظرات گرم شما . سال خوشی داشته باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

پسر حیفم میاد نظر بدم اصلا حیف فحش که بهت بدم کاش اسم خودتو میذاشتی عرب شهوت پرست نه ایرانی
کاش نظرایی که به نفعت نیستم میذاشتی مردم بخونند

ناشناس گفت...

دوست خوب من به سه دلیل محکومت می کنم اولا که این نظرات رو امیر منتشر می کنه و به هیچ وجه این نظرات قبل از انتشار در سایت به رویت من نمی رسه مگر این که خود نظر دهنده بخواد که من شخصا بخونم و امیر برام ایمیل کنه .ثانیا پس این چیه که الان منتشر شده .تازه اینو هم امیر منتشر کرده نه من که بخوام واسه خودم امتیاز قائل شم که بگم من گذاشتم .من اگه باشم تمام نظراتی رو که فحش خوار مادر و ناموسی نداشته باشه میذارم .ثالثا تو اگه خوشت نمیاد و شهوت پرست نیستی اصلا واسه چی میای اینجا سرک می کشی ؟ پس خیلی راحت محکوم شدی .نتیجه می گیریم تو یا از اون داستان دزدهای متقلب سایت لوتی هستی که از نظر منطقی محکومی و می خوای شکست و محکومیت خودتو این جوری جبران کنی و به خودت تسکین بدی یا یه آدم عقده ای بی منطق روانی که نمی تونی موفقیت های این سایت رو ببینی .منو ببخش که اهل فحش و این جور چیزا نیستم که با تو هم پیالگی کنم .منو ببخش که با این که جواب ابلهان خاموشی بود پاسخ تو را دادم .این همه انتقادقبلا ازم شده و من جوابشو دادم .در هرحال تو یک نفری و نظرت هم به عنوان یک نظر ارزش داره .این هزار تکه مطلب سکسی و غیر سکسی منو که بخونی منو می شناسی .امیرجان دستت درد نکنه از این به بعد اگه فحشهای ناموسی در نظرات نیست همه رو منتشر کن .من بیدی نیستم که با این باد ها بلرزم .طلا که حسابش پاکه چه منتش به خاکه .من نمی دونم که تو کی هستی و چه کاره ای اما امید وارم ندای تو روز گاری به ندای عاشقانه تبدیل شه .برات عقلی سلیم و برای خودم جیبی پرپول آرزومندم که اگه این دو تا آرزو محقق بشه هردومون از هر دوی این نعمتها بر خوردار میشیم .با همه دشمنیهات دوستت دارم حتی اگه بازم بخوای منو فحش بدی .به من هم حق بده که در همین حد هم از خودم دفاع کنم چون بد جوری توپت پره ولی آن قدر دوست خوب و مهربان در این سایت دارم که با این تشرها تکون بخور نیستم .منتظر پیامهای بعدیت هستم .فقط سیاسی نباشه و فحش ناموسی هم نداشته باشه چون بد آموزی داره و سیاست هم ما رو به جایی نمی رسونه .شاد باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر