ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان12

کمال سوتین منیره رو که از پشت شل شده بود در آورد . کیرش توی دهن منیره خانوم یه داغی خاصی رو احساس می کرد . -عزیزم پسر خوشگله با ایمان من می دونم چقدر داغ کردی و عطش داری یه خورده خودتو نگه داشته باش . هنوز کیرت واسه رشد جا داره . عیبی نداره . اراده تو قوی کن تا به یه خانوم بیشتر حال بدی . ببین عزیز دلم ممکنه کیرت خیلی کلفت باشه و اگه خالی کنی بتونی بازم حال بدی ولی اگه بتونی آب خودتو اون داخل نگه داشته باشی و در همین شرایط با طرفت سکس کنی اون شور و حال و هیجانی که در سکس تو وجود داره یه حال و نشاط بیشتری بهت می ده و اون زنی که زیر کیرتو داره دست و پا می زنه می تونه بیشتر حال کنه . کمال به خودش فشار می آورد . دوست نداشت به این زودیها خالی کنه ولی نمی تونست . منیره هم که دیده بود وضع به این شکله رفت سراغ جمال و همین بر نامه رو رو اون پیاده کرد . برادر کوچیکه هم دست کمی از برادر بزرگترش نداشت . اونم چشاشو بسته بود و به خودش فشار می آورد . کبری خانوم از فاصله چند متری گفت منیره جون این جوری واسه اعصابشون ضرر نداشته باشه ؟/؟ حتی میگن مردا وقتی که تو خواب دارن جنب میشن و آبشون داره می ریزه اگه وسط کار بیدار شدن باید بذارن بریزه که اذیت نشن یا حتی موقع جلق زدن که گناه کبیره هست و باید کفاره داد بازم نباید جلوی ریزش آبو گرفت -کبری جون فرمایشت به روی چشم ولی اینا باید از همین الان اراده شونو قوی تر کنن بعدا هر کاری که دلشون خواست می تونن انجام بدن . حالا در میون این سه نفر فقط منیره بود که یه شورت توری یا بهتره بگیم مشبک و لانه زنبوری داشت که هوس بچه ها رو زیاد می کرد . منیره اومد وسط پذیرایی وایساد و بعدش قمبل کرد وبه پسرا گفت حالا می خوام که در لخت کردن نهایی من شریک باشین . هر کدومتون یه طرف شورتمو بکشین پایین و کاملا لختم کنین که حرکات نهایی همراه با آموزش باید شروع شه . در حال پایین کشیدن شورت بودند که کمال گفت داداش عجب کون نابی داره از نزدیک خیلی باحال تر نشون میده -راست میگی کمال جووووووون . من که هرچی نگاش می کنم سیر نمیشم . کمال که بی طاقت شده بود در حال نگاه کردن به کون منیره سرگرم جق زدن شده بود که یهو داد مادرش در اومد -پسره دیوونه من تو رو آوردم اینجا که گناه کبیره نکنی مگه نمی دونی استمنا چه زیانهایی داره تازه کفاره گناه رو کی میخواد بده ؟/؟ لقمه چرب و نرم جلوت حاضره و تو داری خود ارضایی می کنی حیف که زبونم بسته هست وگرنه یه متلک بارت می کردم -راحت باش کبری خانوم اون حرفی که روت نمیشه بگی رو من میگم . هرچی بگی حق داری . این بچه ها رو واقعا کوس خل بارشون آوردی ولی فکر نکنم باباشون این جوری باشه -بازم که حرف باباشونو پیش کشیدی . منیره با خودش گفت صبر کن بهت نشون میدم یه بابایی نشونت بدم البته همون خودم ببینم بهتره . یه کیری ازش بگام که عبا عمامه شو بندازه هوا واسم چاچا برقصه . کمال و جمال اون پوزیشن هوس انگیز منیره رو که می دیدند داشتند از حال می رفتند .-کبری جون کاش می تونستی به عنوان کمک آموزش در تدریس تئوری حاضر باشی ولی خب همون قدر که نظارت و کنترل داری خودش یه دنیا ارزش داره .. -پسرای گل الان باید با  تحریکات اعضای بدن در هنگام سکس آشنایی کامل پیدا کنین . یه انگشتشو کرد رو سوراخ کونش وگفت اینو که می بینین سوراخ کونه . این سوراخ در هر شرایطی تنگ تر از سوراخ کوسه مگر این که یه زن یا دختر شب و روز در حال کون دادن باشه و از کوسش کار نکشه با این حال در شرایط عادی و معمولی تنگ تر از سوراخ  کوس هست . مردا خیلی با این قسمت حال می کنند زنا هم بدشون نمیاد ولی کانون لذت و تحریک چند سانتیمتر پایین تره . برای نشون دادن سوراخ کوس این بار با دو تا انگشتش لبه هارو به پهلو باز کرد و کمی خم تر شد تا سوراخ گشادش معلوم شه . -حالا من یه سنی ازم گذشته یه خورده جا دار به نظر می رسه ولی کیر کلفت که میره داخلش هم به خودش حال میده هم به کوس . به فضای این ناحیه میگن کوس . صبر کنین روبرو تون قرار بگیرم تا بهتر متوجه شین .. به این بر آمدگیهای گوشتی و زائده های تاج خروسی میگن چوچوله . این قسمت اگه بره تو دهن مرد و یا به نحو دیگه ای مالیده شده زنو به اوج هوس می رسونه و بعد از یه سری مقدمه چینی های دیگه این کیر مرده که باید کار اصلی خودشو انجام بده و با ورود و خروجهای پی در پی خود که از این سوراخ یعنی جاده کوس انجام می گیره هم خودشو هم زنو ارضا کنه . منتهی مرد وقتی که آبش خالی میشه راضی میشه اما زن به این نون و ماستها نمی تونه به تمتع نهایی برسه . پدر کمر مرد در میاد حالا کاری به استثنا نداریم . اگه دوست دارین زنا بهتون حال بدن شما هم باید بهشون حال بدین . نگرانی من و مامانتون و تمام این زحمات به خاطر اینه که از این هراس داریم که در جاده کوس دخترایی که ازدواج نکردن پرده ای به نام پرده بکارت وجود داره که یه مجوزیه برای ازدواج . معمولا در ایران ما هر کی این پرده رو پاره کنه باید بره خونه خودش نصبش کنه . گذشته از اینا اگر هم جوونای تازه کاری مثل شما بخوان زنای بی پرده رو هم بگان از کجا معلوم اونا خودشونو بار دار نکنن و بیفتن گردنتون . حالا با اجازه مادر گرامیتون کبری خانوم که مومنه فهیم و با شخصیت و با درایتی هستند و نسبت به شما دلسوز میریم رو جنبه عملی قضیه که این آموزشهای تئوری ما بیشتر تفهیم شه .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

14 نظرات:

دلفین گفت...

ایرانی عزیز این داستان هرچی میره جلوتر زیبا ترمیشه و من حریصتر برای خوندنش امیدوارم که انقدر سوژه برای این داستان به ذهنت برسه که این داستان به این زودیها تموم نشه امیدوارم با این قلم زیبای که داری به 100 قسمت برسونیش دمت گرم خیلی حال دادی مرسی

دلفین گفت...

راستی ایرانی عزیز کبری خانم خیلی تیکه های قشنگی میندازه یه چیزه دیگه هم میخواستم بگم این بود که منیره تو مهمونیهای خانوادگی و جلسه های کبری خانم قرار بدی ممنونم ازت

جيبر گفت...

خيلي دوست دارم ادامشو بخونم .ببينم كه رابطشون تو خونه چجوري ميشه ايا مادره هم مياد بين اين 3نفر كلا داستان مرموزيه ايول داش ايراني

ایرانی گفت...

خیلی به من لطف داری دلفین جان ! سعی می کنم تا اونجایی که بشه و داستان یکنواخت نشه ادامه اش بدم .اشاره به نکته جالبی کردی . من قصد داشتم که منیره رو در جلسه های کبری خانوم قرار بودم ولی به مهمونیهای خانوادگی فکر نکرده بودم .البته در میان خانواده های مذهبی زنا میرن یه اتاق دیگه مردا به یه اتاق دیگه و مهمونی خانوادگی مثل جلسه های زنانه کبری خانوم میشه با این تفاوت جذاب و عمده که در مهمونیهای خانوادگی میشه آخوندا و منیره رو برای چند لحظه هم که شد تصادفا رو در روی هم قرار داد . پاینده باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

جیبر عزیزم ! اون چیزی که مشخصه و دلفین مهربان هم در همان آغاز و قبل از شروع داستان از من خواسته این بود که برای زن آخوند یا کبری خانوم سکس قرار ندم .سایر داستانها یی که در آن زن پاسدار و آخوند داشتیم اون زنه سکس می کرد ولی در این مورد حس می کنم که اگه کبری سکس نداشته باشه تکیه کلامهای طنزی که می تونه بندازه و اون چیزای عجیبی که می تونه بگه بهتر در میاد و بیشتر میشه اگه بخواد سکس کنه دیگه اون حرفاش لطفی نداره ..مثلا یه جااگه اشتباه نکنم کبری به بچه هاش میگه استمنا یا همون جلق زدن گناه بزرگیه ..کفاره اشو چیکار کنیم . شما که لقمه حاضری جلو شماست .یعنی اون گناه بدتر از استمناء و این همه لختی پختی و شاهد سکس بودن رو فراموش می کنه و گیر داده به اون یکی کار یعنی خود ار ضایی پسرا ..این حرف اون در نهایت سادگی و جدی بودن تیشه به ریشه همه باور ها می زنه ومن از این سبک در موارد بسیاری استفاده کرده ام و دوستان عاقل و اندیشمند به خوبی با این نکات آشنایی دارند .روز و روز گار خوب و خوشی داشته باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی دمت گرم .داداش اگه تونستی میدونم اگه بنویسی گل میکنی اعترافات سکسی یا کس دادن زنم.

دلفین گفت...

ایرانی عزیز مرسی از لطفی که به من و بقیه دوستان داری دمت گرم همیشه شاد باشی

ایرانی گفت...

آشنای خوبم باعث افتخار و خوشحالی منه که این داستانو بنویسم . این داستانش چون طولانی و چند قسمتی میشه یه جای خالی که پیدا شد این کارو می کنم .سوژه خوبی میشه .فقط این خانومه که این اعترافاتو می کنه خطاب به کی اعتراف می کنه ..به شوهرش اعتراف می کنه ؟/؟ یا اصلا خود شوهره به زبون خودش میگه یا خانومه شفاها میاد به شوهره میگه ..به نظر من اگه زنه مثلا در دفتر خاطراتش یا مثلا ایمیلش که بعدا رمزش لو بره و شوهره پرینت بگیره (از زبون خودش و واسه یادگاری خودش نوشته باشه )وشوهره اونارو بخونه جالب در میاد ویا این که زنه به یه سن پیری رسیده باشه و بعدا لوبره که همون اولیش هیجان انگیز تره ...الان این سوژه های جالب ادامه دار شد سی چهل تا ..همه تو کله ام دارن رژه میرن .ممنونم ازت دوست خوب با ذوقم .موفق باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

راستی ایرانی عزیز نظرت چیه یه کلاس اموزشی از طرف کبری خانم برای منیره بزاری که مثلا جلوی اخوندا یا پاسدارا چجوری حرف بزنه یا حرکات و رفتارش زیر چادرش چجوری باشه راستی ایرانی عزیز قرار بود یه زن دیگه برای سکس تو این داستان انتخاب کنی چی شد به نر من اون زن عبوسه باشه بهتره ولی کاری کن سکساشو تو خونه منیره انجام بده اگه میشه برای این زن عبوسه یه خانواده مذهبی افراطی درست کن که یه پسر ویه شوهر افراطی مثل خودش هستن

ایرانی گفت...

سلام دلفین جان . پیشنهاد خوبیه ولی به نظر من اگه منیره به طور خودجوش بدونه چه جوری باید با این آخوندا و پاسدارا بر خورد داشته باشه جالب میشه .البته آموزش خیلی مختصر هم بد نیست . فعلا که تا قسمت شانزدهم این سه نفر با هم مشغولند و هنوز کو تا صحنه عوض شه و من یکی دو تا سکس دیگه بذارم و بعد تازه خیلی هنر کنم که ده دوازده قسمت دیگه یک زن دیگه رو بیارم . این جوری یه خورده طولانی تر میشه بهتره .زن دیگه هم آوردن به خاطر اینه که سکس ها یکنواخت نشه ..من در داستان فقط یک مرد دارم از یه مرد به عنوان بازیگر سکس استفاده می کنم ولی در اون داستان با بین المللی کردن سوژه و گستردگی مطالب دارم کاری می کنم که این حالت یکنواختی به چشم نیاد . البته اگه جنس مونث این داستانو پیگیری کنه شاید دچار همچین حالتی شه که حلش می کنم .ولی در داستانهایی مثل به دادم برس شیطان باید از راه دیگری با یکنواخت شدن مبارزه کرد . شب و روزت خوش دلفین عزیز ..ایرانی

دلفین گفت...

دمت گرم ایرانی عزیز فکر میکنم همین جوری که خودت میگی این داستان زیبا زیباتر و زیباتر میشه ولی زود تمومش نکنیها میدونم این حرفو خیلی زدم چیکار کنم که انقدر قشنگ مینویسی که دلم نمیخواد به این زودیها تموم بشه ومثل هرکی به هرکی سوژه های جالب برای این داستان به ذهن و قلم زیبات برسه بازهم ممنونم ازت

ایرانی گفت...

دلفین گلم خسته نباشی . به این زودیها این داستان تموم نمیشه ولی باید خیلی دقت کنم که یه حالت یکنواختی به خودش نگیره . چند قسمت جلوترشو نوشتم ولی به همین صورت فعلا منتشرش می کنم تا یه خورده به داستانهای دیگه هم برسم . دیشب یه سوتی دارم که نمی دونم چی شد که یکی از قسمتهای آینده اشو منتشر کردم و یکساعت هم توی سایت بود که برش گردوندم سر جاش .شب و روزت خوش ..ایرانی

hero گفت...

خسته نباشی بازم بهتر شد . یعنی عالی شد .

ایرانی گفت...

تشکر هرو جان .شاد باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر