ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 6

سوتین نبسته بود .. ظاهرا شورت هم نداشته  چون کوسش کاملا مشخص بود ولی وقتی که یه خورده اومد جلوتر فمهمیدم که یه شورت توری نازک کون نما اونم به رنگ مشکی پاش کرده . چقدرم خوشبو بود . دوباره رفتم تو فکر. من اینو کجا دیدم . این کی می تونه باشه . من چرا باید این همه از قافله عقب باشم .. سیاهپوست به من  چسبیده بود و اون کاری رو که شروع کرده بود تموم کرد . انگار این زنایی که خیلی وقت بود کیر ندیده بودند واسه سکس عجله داشتند . با دندونای سفیدش به سمت کیر من یورش آورد . یه غرش نیم پلنگی کرد که جا رفتم .. این از الیزابت ساکت تر بود . آمادگی گاییدن سیاهپوستارو نداشتم . ولی بی انصاف طوری ساک می زد و حال می داد که یواش یواش داشت یادم می رفت که همین چند ساعت پیش سکس داشتم . یه خورده که از ساک زدن دست کشید کونشو گرفت طرف من .. با این که سیاه بود ولی اون شورت کون نمای این خانوم و حرکاتش منو بیحال کرده بود .. پنجه هامو گذاشتم پشت شورت زنه و با فشار و خشونت شورتشو پاره کردم . -وااااااووووو وری وری گود .. هات .. هات .. داشت می گفت خیلی عالیه داغ کردم . خدا پدرشونو بیامرزه یه کلماتی رو بر زبون می آوردند که بیشترشو می فهمیدم . دلم می خواست اسمشو بدونم . یعنی همه می دونن که من  در شناسایی افراد سیاسی جهان ضعف دارم که حتی خودشونو معرفی نمی کنن ؟/؟ راستش من تو کشور خودم فقط چهار پنج تا از سیاستمدارارو می شناختم . اصلا دروغ یعنی اخبار گوش نمی دادم که بفهمم چی به چیه . -مادام ! وات ایز یور نیم ؟/؟ -مستر کوروش .. نو .. نو .. دست تکون داد که یعنی به اسمش کاری نداشته باشم .. دیدم که داره این جوری باهام تا می کنه عصبی شدم و گفتم بهتره به زبون فارسی شیرین خودم هر چی از دهنم در میاد بهش بگم و دق دلی خودمو خالی کنم . -خوار مادرتو گاییدم . ننه اتو گاییدم . اگه دختر داری دخترتو گاییدم کوس کش عوضی حالا جواب منو نمی دی ؟/؟ . کوس این سیاهه هم بد جوری خیس بود . دو تا برش کونشو با حرص و فشار از وسط بازش کردم و کیر درشتمو فرو کردم تا ته کوسش بره . و با سرعت اونو می گاییدم . این یک کلمه رو خوب یاد گرفته بودم و هی می گفتم فک فک .. فک .. فک .. اون می گفت نو... نو.... مستر کوروش .. منم می گفتم کیر تو دهنت یس .. یس .. یس ... فکرکردم از رو رفته و از تخت خودشو میندازه پایین و فرار می کنه ولی دیدم طوری حال می کرد و کیفش داده بود که من که به طرف جلو می گاییدمش اونم از عقب به همون سرعت رو من فشار می آورد . این دیگه چه اعجوبه ای بود . رحم تو وجودش نبود . مثل یه ماده پلنگ داشت شیره منو می کشید . یعنی من باید روزی چند نفرو بگام ؟/؟ خیلی حال میده ولی حال زیادی هم آدمو بیحال می کنه . کیرمو از کوسش بیرون کشیده دستمو به جاش فرو کردم اون داخل . امونش نمی دادم . این بار یه سری جیغ و داد هایی می کشید و حرفایی می زد که اصلا حالیم نبود . مادر قحبه ها یه خورده فارسی یاد بگیرین دیگه ! من باید با صد جور زن با صد زبون مختلف حال کنم نمی تونم همه جور زبونو یاد بگیرم این جوری که حال نمیده . دنیا باید زبان فارسی را یاد بگیره و موقع عملیات ارائه بده.. باشه این مسئله رو در کنفرانس مطبوعاتی مطرح می کنم . اصلا شرط میذارم که هر زنی باید پنج شش تا جمله از همون جملات فارسی سکسی رو وارد باشه که موقع گاییدن و گاییده شدن به آدم مزه بده . مثلا یه ژاپنی اگه بیاد بگه آقا کوروش من کیر می خوام .. کوسم مال تو .. بیا فرو کن تو کونم چقدر جالب میشه ؟/؟  تازه این کتابها خیلی هم فروش میره و یه چیزی هم به خاطر این پیشنهاد باید بهم بدن .. این زنه دیوونه ام کرده بود . افتاد روم و دیگه نفسم در نمیومد . چسبیده بودیم به تخت فنری و این تخت هم همش بالا و پایین می رفت جلوی ضربه های اساسی کیر رو می گرفت . حال می داد ولی انگار سبب می شد که این زن سیاه دیر تر راضی شه . من در زیر قرار داشتم و اون روم داشت خفه ام می کرد .. لبای کلفتشو به لبام چسبونده بود داشت خفه ام می کرد . بسوزه پدر این کیر که داشت پدر منو می سوزوند یعنی در اصل خود منو می سوزوند .. مثل کاراته باز ها چند تا جیغ کشید و زوزه و ساکت شد .. با اشاره دست بهم فهموند که آب می خواد . در اثر این فشار هایی که به من وارد کرده بود انگار آب من از ترس نمی خواست بیاد بیرون . نمی دونستم چی بگم . هر کلمه ای  به زبونم میومد می گفتم .. بی ربط با ربط .. فارسی انگلیسی .. -مادام .. مادام اکسیوز می .. نو واتر .. نو واتر .. آب ندارم ..آب یوختی .. همچین نعره ای زد که اسمم داشت از یادم می رفت .. فکرمو بردم به ایران خودمون و اون موقع که جلق می زدم .. یکی یکی از تصویر های لختو مجسم می کردم که به یاد اونا آبم بیاد .. صغری زن همسایه , خانم عبادی معلم خوشگل کلاس اول , زن دایی ,دختر خاله , ..نه اینا فایده ای نداره .. آها همین ! الیزابت الیزابت ..کوروش تو الان داری کوس الیزابتو می کنی عجب سفیدیه .. به به .. دیگه بهتر از این نمیشه .. با همین خیالات بود که سرخودمو شیره مالیدم و تو کوس اون زنه که نه ماه بعد که پسرمو به دنیا آورد تازه فهمیدم که اون کیه آب ریختم .. خدا پدر الیزابت رو بیامرزه خودش لنگاشو داد هوا که آب کیر من جذب شه . این یکی از من می خواست که رون پا و کمرشو داشته باشم و یه شیبی به بدنش بدم که منی من بر گشت نکنه . میگن میمون هر چی زشت تره بازیش هم بیشتره . ولی هیکل درستی داشت و میشد گفت جزو سیاهپوستای خوشگله اما به خاطر خستگی و عادت نداشتن و این که در ذهن خودم آمادگی گاییدن یک سیاه رو نداشتم واسه همین زیاد حال نکردم واونو زیبا نمیدیدم . نیمساعت بعد اون خانومه رفت و دست دو تا دختر سیاه رو گرفت و آورد پیش من .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی .

3 نظرات:

ایرانی گفت...

اینم از قسمت ششم این داستان که مثلا می خواستم دیر دیر منتشرش کنم حالا شد روزانه ..طرح بعضی از قسمتهاشو که در ذهنم می ریزم وبهش فکر می کنم به بعضی جاهاش که می رسم بی اراده می خندم چون یه خالی بندی با سادگی عجیب و غریبی همراه با طنز نوین در بیان بعضی از مطالب وجود داره که دوست دارم با دقت وتمرکز بیشتری این داستانو بنویسم . شاد و خندان باشید ..ایرانی

دلفین گفت...

این داستان روز به روز داره عالیتر میشه

ایرانی گفت...

ممنونم از حسن نظرت آقا دلفین ! خسته نباشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر