ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هر کی 49

چند لحظه بعد نلی و پری سیما در کنار هم بودند . دوتایی شون منو نگاه می کردند و منم چشام به اونا بود . نلی هم یه تیپ عجیبی زده بود .  یه پیرهن مشکی خیلی شیک که از وسط سینه هاش تا انتهای کونشو پوشش می داد و آستین هم نداشت به تن کرده بود . دستم رفته بود رو کیرم و دیدم اونا هم دارن با کوسشون ور می رن و انگاری یه کارایی هم تو مایه های لزبینی صورت می دادن . دست نلی رفت تو چاک دامن پری سیما -هی هی بچه ها کجا با این عجله . پس منو واسه چی اینجا آوردین . چاک دامن پری خیلی دل منو برده بود . یه لحظه کونشو که دیده بودم حسابی دردای این روزا رو فراموش کرده و کیرم سر به هوا شد . رفتم وسط اون دو نفر قرار گرفتم . -چقدر خوشم میاد از این که عروس و مادر شوهر این قدر با هم خوبن . لذت می برم . کیف می کنم -آریا جون ما خودمون خوب می دونیم تو از چیزای دیگه خیلی کیف می کنی . هر دو تا دامنو بالا زدم تا کون بر جسته دو تایی رو تو دیدم داشته باشم . یه دستمو گذاشتم لای کون این یکی و یه دستمو هم فرو کردم لای درز کون یکی دیگه دوتا کوسو با هم چنگشون می گرفتم و مثل یک رخت خیس می خواستم آبشونو خشک کنم ولی با هر چنگی خیسی کوس دو نفریشون بیشتر می شد . -ببینم شما که این قدر با هم خوبین کدومتونو اول بخورم خندیدند و با هم گفتند هر دو تا مونو با هم بخور -خیلی کلک و ناقلایین . از پیش خودتونو آماده کردین . من چه جوری حریف زبونتون شم دوتاشون زبونشونو بیرون آورده و به لبم چسبونده و گفتند این طوری . منم لبمو باز کرده و یکی یکی زبونشونو میک می زدم . یه دستمو گذاشته بودم دور کمر یکی و دست دیگه امو دور کمر اون یکی . چقدر حال می کردم چهار تا سینه رو با هم در اختیار داشتن و دو تا کوس رو . هم در ظاهر با هم تفاهم داشتند هم در باطن . حداقل من که این طور حس می کردم . تعارفات الکی شروع شد -نلی جون اگه اجازه می فرمایید از بزرگ شروع کنم -عروس گلم تو هم بیکار نشین . تو هم دنده های آریا جونو نرم ترش کن -مامان من که نرمترش کنم در واقع سفت تر میشه -خب وقتی که خود کیر سفت شه در واقع دلش واسه کوسم نرم تر میشه و به من راحت تر حال میده . نلی سینه هاشو انداخته  بود رو دهنم و پری سیما هم کونشو گذاشته بود سر کیرم . هیشکدوممون هنوز کاملا بر هنه نشده بودیم . نمی دونم چرا دوست داشتم واسه تنوع هم شده یکی این جوری سکس هم داشته باشم . یعنی لباسا رو در نیاریم . رو همون کاناپه پری سیما رو خوابوندم و سرمو گذاشتم لای دامن شکاف دارش . -جرررررشششش بده دامنمو جررررشششش بده و بعدش کونمو جر بده .. سرم اون داخل گیر کرده بود . به زور کشیدمش پایین . یعنی هم سرمو هم دامنشو . ملچ ملوچ دادنای من روی کون توپ پری سیما شروع شد و از اون طرف نلی داشت کیر منو ساک می زد . -آریا الان درازش می کنم فرو کنیش تو کوس مامان خوشگلم . مادر شوهر نازم که از مامانمم بیشتر دوستش دارم . اون چون فامیل درجه یک نیست نمی تونه بیاد تو محفل ولی تو باید یه جوری بهش حال بدی که غم این فقدانو احساس نکنه . در حالی که کیرمو از همون پشت فرو کرده بودم تو کوس پری سیما , نلی از یه طرف انگشتشو کرده بود تو سوراخ کون مادرشوهرش  و از طرفی لباشو قرار داده بود رو لبای من .. نمی دونستم به کدومشون فکر کنم . پاک گیجم کرده بودند و در آتیش هر دو تاشون داشتم می سوختم . باید حواسم به تغذیه ام می بود چون اگه این جوری پیش می رفتم تبدیل می شدم به جوجه ماشینی . از بغل کوس پری سیما منم یه انگشتمو کردم توش .. -شما دو تایی دیگه منو از این رو به اون رو کردین . نلی یه چشمکی به من زد و گفت من رفتم حالا تو می دونی و پری سیمای عزیزم . فقط یادت باشه خوب بهش حال بدی که بعدش من تو اتاق منتظرتم . تا غروب می تونم ازت پذیرایی کنم . یه خورده زودتر آبشو بیار که اون باید بره جایی کار داره -اوووووهههههه نه نلی جون آریا جونو این قدر دستپاچه اش نکن به درک کار.  بذار تا هر وقت دوست داره حالشو بکنه . من که خود خواه نیستم و فقط به فکر خودم نیستم که تا ارگاسم شدم بگم دست از سر من ورداره . نلی رفت و من با این کون بر جسته و سفت و خوش رنگ یعنی سرخ و سفید مادر شوهر خوشگل نلی شروع کردم به حال کردن . یه بار دیگه کیرمو از همون پشت کردم تو کوسش . حس کردم که زیاد با شوهرش سکس نداشته چون به نظر, اون کار خوردگی لازمو نداشت ولی کارایی بالایی داشت . شونه ها و قسمت بالای کمرشو با کف دستام نرم و گرمش می کردم و با نوازش و مالش آروم پوست کمرش اونو حشری تر از هر لحظه ای می کردمش . لبه های کاناپه رو گرفته بود و جیغ می کشید رفت تقلا کنه خودشو از رو مبل بندازه پایین ولی نذاشتمش و بیشتر بالای کوسشو دست می زدم و سرعتی تر اونو می گاییدم . کون و کوسش در حال رقصیدن با کیرم بود .. تا این که پس از چند لرزش و پرش ساکت شد .-آریا من دیگه خالی شدم . هر چی داشتم انگاری از من رفت ولی بازم حرص دارم میخوام میخوام بده نمی دونم چرا واسه یه لحظه دستشو گذاشت دور کیرم و با یه دست دیگه قوطی کرم رو که نلی گذاشته بود یه گوشه ای , گرفت و خودش سوراخ کونشو نرم و لغزنده کرد .. کیررو چند ثانیه ای پشت خط نگه داشت و بعد اونقدر اونو به روی سوراخ کونش فشار داد که کیرم رفت تو کونش . با این که خیلی راحت رفت تو کون پری سیما ولی طوری بهش حال داد که حس کرد آبش داره می ریزه تو کون اون . و اسه چند دقیقه ای سرمو گذاشته بودم رو کمر پری سیما .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

داداشی ادامه بده

ایرانی گفت...

چشم دلفین گل و عزیزم . موفق و موید باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

قلم طلایی داستانهای فارسی عالی داداشی.فردین

ایرانی گفت...

سپاسگزارم داداش فردین خوب و عزیز ! کامروا باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر