ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 64

کتی می خوام سیر سیر همه جاتو بخورم و میکش بزنم . نمی دونم چه چیزی تو کون این زنا وجود داره که بیشتر مردا نسبت به اون خیلی علاقه دارن و هوسشون در اون جا به اوج می رسه یا از اون جا شلیک میشه و کون کتی هم در من همچین حالتی رو به وجود آورده بود که دلم نمیومد به این آسونی ازش دل بکنم و بپرم سر یه قسمت دیگه . دهنمو تا جایی که جا داشت بازش کرده رو کون تپلش قرار دادم .. هر تیکه شو که میذاشتم تو دهنم حریصانه دنبال یه تیکه دیگه اش بودم . دلم میخواست کونشو می ذاشتم تو دهنم . اون وقت باید دهنم از کونش گنده تر می بود . از این افکار عجیب و غریب خنده ام گرفته بود . وقتی که کون و کپل کتی رو میکش زدم با این که سیر نشدم رفتم سراغ کوسش . هنوز حرکت کیری خودمو شروع نکرده بودم . فقط سر حال کردن اون مد نظرم بود. چوچوله کتی رو تو دهنم حرکت می دادم و با فشار میکش می زدم . نوک زبونمو رو سوراخ کونش گذاشته و دوست داشتم زبونم مثل کیرم شق بود و اونو فرو می کردم توش . تو کونش .. -کوروش برشته برشته ام کردی . من می خوام داداشم منو زن کنه .. زن زن .. -ناراحت نیستی که چرا دختری خودتو توسط من داری از دست میدی ؟/؟ -مرد دیگه ای تو این دنیا مردونگی نداره که بخواد زنم کنه . اگه حالا زن نشم باید صبر کنم دوازده سیزده سال دیگه یکی ازبرادر زاده هام بیاد با عمه اش همبستری کنه . راست می گفت این کتی . کیرم داشت می ترکید . پوستش نازک شده بود و آلت, قطور و آماده به کار . -کتی این کیر می ترکونه . می تونی تحملش کنی ؟/؟ -من آماده ام که منفجر شم . کیر کلفتو با لذت تحمل می کنم . ولی بی کیری رو هرگز . پس خواهش می کنم به کارت ادامه بده . .-کتی مامان بابا هم میدونن که ممکنه من و تو .... -مامان که خودش مستقیما باهام صحبت کرد و از بزرگترین آرزوهاش بود . اون می خواست زودتر نوه شو اون نوه ای رو که کنارش باشه ببینه . بابا هم در این مورد بامامان حرف زد . اون که بیشتر از مامان دلش می خواست من و تو باهم باشیم و گفت تا موقعی که کتایون از کوروش باردار نشه کوروش نباید ایرانو ترک کنه . اون باید بمونه و وظیفه برادریشو انجام بده . نشون بده که به درد خونواده اش هم می خوره .. وای اگه کتی با همین یه بار بار دار نشه من تا کی باید تو ایران بمونم . انگار تو ایران باید خیلی بیشتر فعالیت کنم . فردا پس فردا با پنج نفر ؟/؟ تازه بعدش باید یک ایران گردی هم بکنم . انواع و اقسام کله خرا و فک و فامیلاشون .. علما و پیشگامان دین که برای حفظ نظام دین و اصول و عقاید خودشون باید نسلشونو حفظ کنن بچه میخوان .. معلوم نیست دولت چطور به بیگانگان قول داده که تا یه ماه دیگه منو برگردونه خارج . خداکنه بشار اسد آدمکش زودتر سرنگون شه وگرنه من باید برم زن و فک و فامیل جنده شو بگام که توله سگهاشو واسه جنایت اضافه کنه . چطور می تونم اون کوس گنده های سوری رو بکنم . کیر منو تو کوسشون قفل می کنن . -کتی من می خوام حرکت انفجاریمو شروع کنم . آماده ای ؟/؟  -هیچوقت تو زندگیم تا این حد آماده نبودم . آماده ومصمم ویک دنده . زود باش داداش . این قدر مقدمه چینی نکن . از خون و خون ریزی هم نترس . نمی خواد مقدمه بچینی . پاره ام کن . بترکون . کوسمو با پرده اش بترکون . تا بی پرده در مقابلت قرار بگیرم . کوروش دوستت دارم داداش .. شوهرم دوست پسرم عشق من همه چیز من دوستت دارم . حمله رو شروع کن . مثل یه آمپول و تزریق چکشی کیرتو فرو کن تو کوسم . کتی یه چیزی می گفت ولی دلم نمیومد که اونو چکشی بگام . دور و بر کوس کتی حسابی خیس شده بود . طوری که حس می کردم کیرم داره توی استخرشنا می کنه . باید می رفت تو قسمتای عمیق تر استخر و سرشو می کرد زیر آب . کیرمن و کوس کتی داشتند روبوسی های معمولی رو انجام می دادند . صدای ملچ ملوچشون من و کتی هردو تا رو بیش از پیش حشری کرده بود . کیرمو از درازامیذاشتم رو کوس کتی رو اون چاک و برش وسط کوس و به پهلوها بازشون می کردم . فرق کوس خواهرم با بقیه کوسهایی که گاییده بودم در این بود که کوس کتی خیلی تازه تر و جوندار تر به نظر می رسید . شاید واسه هیجانی بود که خواهر خوشگله ما واسه این کار داشت و تجربه ای که نداشت . نفس نفس می زد . پوست تنش داشت می سوخت . حرارت بدنش به منم سرایت کرده بود . با این که فضارو کاملا خنک کرده بودیم ولی تن من و بیشتر فکر کنم تن کتی همچنان داغ بود . کیرمو گذاشتم رو ابتدای محل ورودی . -کوروش آماده ام . -کتی خیلی داغ وخیسه . کیرمو همین جوری رو کوست گذاشتم بمونه .خودش داره یواش یواش میره جلو .-داداش هلش بده تند تر بره . نازشو بخورم . بهش بگو اینقدر تنبل نباشه -کتی جونم . صبر کن ببین کار اصلیش که شروع شد اون وقت می بینی که  این شلاقک اصلا هم تنبل نیست و خیلی کاریه . خیلی . -ببینیم و تعریف کنیم . تصمیممو گرفتم که زودتر قال قضیه رو بکنم . کتی بیا ببوسمت . تو چشاش نگاه کرده و روش منطبق شده . با یه فشاری که به کیرم دادم سرعت حرکتشو بیشتر کردم . لحظه پرشکوه ورود کیر یک برادر به کوس یک خواهر فرا رسیده بود . سر کیرم رفت تو کوس . من مثل معتادایی بودم که چند روزی مواد بهم نرسیده بود و بد جوری به این سکس نیاز داشتم . چقدر داغ شده بودم . نباید خالی می کردم . نباید تو کوسش آب می ریختم . زود بود و غیر بهداشتی . اون وقت با خون قاطی می شد . باید فشارمو زیادترش می کردم . کوس تنگ کتی که یه چسبندگی خاصی رو در محل اتصال به کیر ایجاد کرده بود منو مجبور کرد که بازم یه نموره ای فشارمو زیاد ترش کنم . دلشو نداشتم درد کشیدن کتی رو ببینم . یه لحظه چشاشو و لباشو به هم فشرد  و در جا آروم گرفت نمی خواست دردشو ابراز کنه . حس کردم یه چیز گرم و روونی تو کوس خواهرم جریان پیدا کرده تا به خودم بیام یه چیزی بگم اون صداش دراومد و گفت داداش یه لحظه کیرتو بکش بیرون ببینم چه خبره . اگه بدونی چیکارم کردی . فکر نمی کردم این قدر بهم حال بده و کیف کنم . کیرمو که در آوردم یه خورده خون از کوس خواهرم برگشت کرد رو پاش و ملافه رو خونی کرد . -اوخ جوووون خون .. راحت شدم .. جوووون داداش بالاخره خانوم شدم -آبجی گل من تو همیشه واسم یه خانوم بودی . یه خانوم ناز و دوست داشتنی . فکر می کردم کتی به دیدن خون جا بره و یه خورده وحشت کنه ولی اون داشت از تماشاش لذت می برد .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

مرسی دادش گلم

ایرانی گفت...

سپاس دلفین مهربان و زحمتکشم ..ایرانی

Al3x گفت...

عالی بود. بهترین داستانی بود که تاحالا خوندم. سرشار از لذت...

من از عصر تا الان که 4 صبحه این داستانو تا اینجاش خوندم. فوق العادست. فردام تا ته میخونم.

یکی از طرفدارای جدیدت
Al3x

ایرانی گفت...

با درود به AL3X نازنینم ! خسته نباشی ! از لطف و توجهت به این مجموعه بی نهایت سپاسگزارم . امیدوارم دلگرمی دادنهای شما بهترین انگیزه برای ارائه آثار بهتری از طرف من باشد . همیشه شاد همیشه خندان باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر