ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 9

عشقبازی و حال کردن با پویا روحیه مو عوض کرده بود . دلم می خواست موقعیت دیگه ای پیش میومد و می تونستم باهاش حال کنم ولی به این آسونیها نبود . خواهرم به این آسونیها دست از سرش ور نمی داشت . دوسه روز گذشت . تازگیها این داداش نویان ما دوست داشت شبا زودتر با خودش خلوت کنه و منم حس فضولیم گل کرده بود . خیلی هم با این کامپیوترش ور می رفت . با این که کار با کامپیوترو وارد بودم و خیلی از کارها رو خودم انجام می دادم و حتی تعویض ویندوز هم برام کاری نداشت ولی از اونجایی که با بر نامه های خاص اینترنتی زیاد آشنایی نداشتم دلم می خواست ببینم که این نویان خان ما که تا نصفه شب و دم صبح می شینه و میگه داره نقشه کشی می کنه و یه سری کارهای مربوط به درسشو انجام میده تا چه حد راست میگه . خودمو نامرئی کرده و رفتم اتاقش . طبق معمول خیلی راحت کرده بود خودشو با یه شورت بود . البته پیش ما رعایت می کرد . تو اتاق خودش دوست داشت راحت باشه . رفت کنار لپ تابش و اونو روشن کرد .. وای وای رفت رو سایتهای سکسی .. اوخ اوخ مدل به مدل کوس و کون ردیف کرده و ازاونجایی که سرعت اینترنتش طوری بود که نمی تونست این فیلمها رو مستقیما ببینه مجبور بود اونا رو دانلود کنه و بعد بره تماشاش کنه . منم همگام با اون و از یه فاصله نزدیک بهش شاهد همه این جریانات بودم و هوس های خفته ام بیدار شده بود . شورتشو پایین کشید و در حالی که به فیلم سکسی دانلود کرده اش نگاه می کرد با کیرش ور می رفت .. ای داداش داداش فکر خواهرتو نمی کنی ؟/؟ حالا من باید چیکار کنم چه خاکی تو سرم بریزم . فکر این که داداش بخواد با من حال کنه یه خورده سخت بود ولی جریان پویا رو که به خاطر می آوردم می تونستم همه چی رو واسه خودم حلش کنم . نادیا اونم می گفتی که خیلی سخته . هر کاری شروعش سخته حالا میخواد خلاف باشه یا مورد قبول . فرقی نمی کنه . ولی الان موقعیتش نیست . نادیا از خر شیطون بیا پایین . چند روز دیگه موقعیت که جور شد میفتی تو بغل پویا و میگی که یه سرویس بهت حال بده . رابطه برادری خواهری رو آلوده اش نکن . منم دستمو گذاشته بودم روکوس خیسم و باهاش ور می رفتم . به کیر داداش نگاه می کردم و زار زار کوسمو گرفته بودم طرفش . تازه داشتم با این فیلمه حال می کردم که نویان رفت رو یه منوی دیگه . ای بابا .. این دیگه چیه .. عجب سایتهایی در آوردند . سایت داستانهای امیر سکسی .. گشت و گشت و گشت تا رو یکی از این داستانها کلیک کرد . داستان سکس برادر با خواهر .. خواهره میره روی تخت از داداشه میخواد ماساژش بده . خواهره اصلا تو فکر سکس نبود . برادره یواش یواش کارو به جای باریک می کشونه . خواهره رو راضیش می کنه و بعد اونو میگاد . البته تواین داستان خواهره شوهر داشت و با شوهره قهرکرده بود اومده بود خونه مامانه .. این بار دست نویان بیشتر از دفعه قبل  فعالیت کرده و با کیرش ور می رفت . منم این داستانی رو که از سایت امیر سکسی خونده بودم بیشتر بهم مزه می داد تا تماشای اون فیلم سکسی . هرلحظه منتظر بودم که آب کیرشو بریزه رو دستاش و کارو تموم کنه . دیدم شورتشو کشید بالا و دوباره ماوس رو گرفت تو دستش . از داستان خوندن خوشم اومده بود و منتظر بودم ببینم داستان انتخابی دیگه چیه . کاشکی همین داستان سکس برادر با خواهر باشه . امیر سکسی دمت گرم . هیچی این نویان ما هم  ضد حال زد و از سایت امیر سکسی خارج شد و رفت رو آرشیو خودش و رو یکی از برنامه هاش کلیک کرد . بازم یه جریانات سکسی رو گذاشته بود . فیلم زیاد شفافی نبود . یه زن لختو نشون می داد که زیر دوش داشت خودشو می شست . کاملا برهنه بود و به کونش و لاپاش دست می کشید و با سینه هاش هم ور می رفت . منتظر بودم به مردی بیاد و بیفته روش . به هیجان اومده بودم . فضا فضای آشنایی بود و انگار اون زنه رو قبلا دیده بودم . این شیر و دوش حموم و کاشی ها ی دیوارش هم شبیه به حموم ما ودنگ و فنگ هاش بود . زنه حالا از روبرو مشخص شده بود .. چقدر شبیه منه .. این که خود منم .. تف به روت بیاد نیما . آشغال کثافت . تو کی از من فیلم گرفتی و من با خبر نبودم . حتما مال وقتی بود که فکر می کردم کسی خونه نیست . لعنت به تو داداش . حالا ازم فیلم می گیری و هیکل لختمو می بینی و باهاش جلق می زنی ؟/؟ راستش ته دلم کیف می کردم و لذت می بردم . پس اون بد چش هیز و داداش منفی من آمادگی حال کردن با منو داره . این بار باحال تر از دفعات قبل دستشو گذاشته بود رو کیرش و جلق می زد . اگه خبر می داشت که من تشنه و گرسنه روبروش قرار دارم و حاضرم طبیعی شو در اختیارش بذارم حتما با دمش گردو می شکوند . ولی من حالشو می گیرم . نباید فکر کنه به همین سادگی هر غلطی که دلش خواست می تونه بکنه . به چه حقی به خودش اجازه داد که ازم فیلم بگیره . -آخ آخ آخ آههههههه چند تا از این ناله ها کرد و فیلمو درست آورده بود رو قسمتی که یکی دو دقیقه کون منو نشون می داد همونجا جلقشو به آخر خط رسوند و آب کیرشو تو دستش خالی کرد . کف دستشو که باز کرد و من غلظت آب شیری کیرشو دیدم دلم می خواست دستشو بلیسم ولی به خودم گفتم نادیا موقعش هم که شد تو نباید از این کارا بکنی باید نشون بدی که قدرت دست توست . سه سال ازش بزرگتری . سیاست قوی تری هم باید داشته باشی . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

12 نظرات:

ایرانی گفت...

چند باره سلام ! اینم که داره میره تو خط برادر خواهری . دو قسمت دیگه شو هم نوشتم . در قسمت یازدهم یه مسائل غیر سکسی در زمین فوتبال به وجود میاد که می تونستم طولانیش کنم ولی خیلی خلاصه کردم و اواخرش شروع کردم به جوش دادن این خواهر برادره تا در قسمت دوازدهم به جاهای اساسی این روابط برسم ...ایرانی

jemco گفت...

عالی بود داداش
دمت گرم

0017 گفت...

مثل همیشه قشنگ و خیلی قشنگ

ایرانی گفت...

متشکرم جمکوی گلم . رفرار باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

من هم به به خاطر جمله قشنگت ازت ممنونم 0017 خوب وگرامی . روزهای زندگیت خوش ..ایرانی

ناشناس گفت...

کاش این زن نامریی به دنبال کیرکلفت بود.فردین

دلفین گفت...

داشی خیلی با حال بود مخصوصا قسمت فیلمبرداری تو حموم

جيبر گفت...

داستان بمبيه خيلي داره باحال ميشه ايول

ایرانی گفت...

داداش فردین ! این قصه سر دراز دارد . اگه یه موقع یادم رفت که نمیره یاد آوری کن ! تا موقعی که میشه این داستان رو با سوژه های گوناگون نوشت ادامه اش میدم .موفق باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

سپاس داداش دلفین عزیزم . فعلا دو سه تا سوژه دیگه در مورد این داستان تو ذهنم دارم. تا یکی یکی و یواش یواش ...ایرانی

ایرانی گفت...

متشکرم داداش جیبر ! بازم یاد پرسپولیس افتادم .من نمی دونم از دست این حسودان یا حاسدان چیکار کنیم . این همه سال بازیکن گرفتند بعد از قرنی پرسپولیس رفت چند تا بازیکن درست و حسابی بگیره . چشم همه مخالفین داره از کاسه و حدقه در میاد . این استقلال یادش رفته بود از همون ده سال پیش چقدر تو طئه می کرد و سر هاشمی نسب چقدر نامردی کرد ودر این چند ساله چه پولها که خرج نکرده همچنین تیمهای دیگه .. یکی از مربیانی هم که اسم نمی برم ومی دونم متوجه منظورم شدی و خیلی شخصیت اخلاقی ومالی کثیفی داره واگه این لابی و دست سازی و همکاریهای ابر و باد و مه و خورشید و فلک نبود امروز به شهرت نمی رسید و بادی به غبغب نمی انداخت باید یادش باشه که مثل کبک سرشو زیر برف نکنه و این حناهاش دیگه رنگی نداره . تازه یه تیم که نمی تونه با ستاره ها قهرمان شه . همدلی و تاکتیک و خواست و اراده شرطه . شبت خوش جیبر جان پیروز باشی ..ایرانی

[223] گفت...

دمت گرم ایرانی گل! خععععلی بمب بود!

 

ابزار وبمستر