ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت وabr135-بیست

عمه خانوم مثل این که عشق دلفین خیلی تو رو کشته که تو هم داری به خاطر اون از ایرانی حمایت می کنی -والله پرنسس جون وقتی خوشگله ای مثل تو رو افسون کرده واسه چی ما میانسال ها رو نکشه . پرنسس به خاطر هیجانی که در اجرای تعهداتش داشت تا زودتر کوسشو تحویل دلفین بده و مانع دیگه ای واسه این کارش نباشه شماره ایرانی رو از دلفین گرفت و واسش زنگ زد ..خیلی خلاصه گفت من مدیر سایت لوتی هستم دوباره همون صحبتای تکراری و همیشگی پدرمون دیگه دراومد . به این عمه خانوم بگین که پرنسس رو بخشیدین و هیچ گله ای ازش ندارین . در همین موقع مادر ابر خان گوشی رو از دست پرنسس قاپید و گفت ایرانی جون من  بازم از طرف پسر ولد چموش کونی در به در شده ام ازت معذرت می خوام . اون به شرافت سوراخ کونش و منش کیر های کلفت قسم خورد که دیگه از این گوه خواریها نکنه . من از شما عذر میخوام .عذر خواهی یه مادرو قبول کنین .. دلفین در حالی که کیرشو با ضرباتی برق آسا از کون عمه در می آورد و فرو می کرد تو کوسش و برعکس گفت عمه جون واقعا محبت کردی یکی منم بگم بد نیست . ملوک ! پرنسس ! قوی تر!  قوی تر عذر خواهی کنین اگه کیر دلفینو میخواین بجنبین . باید نشون بدین که دیگه دنبال پدر سوخته بازی نبستین و خلافکاری نمی کنین . پرنسس و ملوک خودشونو با خاک یکسان کرده بودند . از اون طرف خارجی ها داشتن با فک و فامیلای ابر خان حال می کردند و این گروه همون بحث کپی رایت رو داشتند . کوس پرنسس خیلی به خارش افتاده بود . کیر کلفت اونجا زیاد بودند و اون چشم طمع به همه اونا داشت ولی تا دلفین  استارت نمی زد اون روشن نمی شد . دلفین و عمه مهرانه افتاده بودند وسط پذیرایی . بقیه پی در پی جا عوض می کردند ولی این دو تا از اولش با هم بودند . مثل یه مسابقه کشتی شده بود . دلفین مچ پاهای مهرانه رو گرفت و اونو در یه حالت فتیله پیچ از این رو به اون رو کرد . افتاد رو شکمش دوباره سینه هاشو محکم فشرد و کیرشو کرد تو کوسش . زیر گلوشو بوسید و رون پاشو بین دو تا دستاش می گردوند -دلفین محکم تر محکم تر تند تر ولت نمی کنم . به من میگن مهرانه . پرنسس کوسو حالیم نمیشه . من جلاد هر چی پرنسسم . خوار هرچی ملوک و شهلا رو میگام . سامانتا زن دلفین از بس کون داده بود یکی از مویرگهای کونش پاره شده و یه چسب زخم گذاشتن روش و اونجا رو تا اطلاع ثانوی ورود ممنوع کردند . ابر 135 از همون قسمت که رو سوراخ کون زنش چسب کاری شده بود فیلمبرداری کرد و بعدا یه زیر نویس واسش در نظر گرفت که جاده در دست تعمیر است .. اون لحظه وقتی به این مسئله فکر می کرد کلی داشت می خندید . از ترس این که در کون دادن بعدی مویرگ کونش پاره شه کلی کرم و پماد ریخت توسوراخ کونش تا همیشه چرب و آماده نگهش داشته باشه . گفتگوی تلفنی ملوک و پرنسس با ایرونی ادامه داشت . ایرانی خواست که با دلفین صحبت کنه -الو داداش کجایی -روی بارم -خوش بگذره داداش تو که همش با این چیزا سر کار داری -جات خالیه ایرونی -دوستان به جای ما . سهم ما رو هم بگیر برا خودت -ایرانی داداش ما خودمون نمی رسیم سهم خودمونو بخوریم . هنوز کار عمه مهرانه تموم نشده . بقیه رو ظاهرا باید فاکتور بگیرم و خلاصه اش کنم . ولی خیلی حال میده . عجب سکس پارتیه اینجا .. ایرانی جون مدیرای کوس خل سایت لوتی که اسم خودشونو گذاشتن پرنس و پرنسس با اسب اومدن اینجا . هرچند اینجا اسب گرون تر از بیشتر ماشیناست ولی خودمونیم خیلی کوس خلن . همه سر کپی کردن داستان و خلاف کردن تقصیرا رو میندازن گردن هم . نه به اون لالمونی گرفتنشون نه به این هر دقیقه عذر خواهی کردنشون -اینا همش از برکت دلفینه -خوشحالم داداش ایرانی .. پرنس همچین از رو صندلیش بلند شد که کله معلق شد و افتاد پایین و حاضرین دسته جمعی خندیدند به هر دردسری بود خودشو به دلفین رسوند و گوشی رو از اون گرفت و گفت ایرونی جون پرنسس منو ببخش هرچی میگه گوش کن به دلفین بگو زودتر این عمه جونو ارضاش کنه بره سر وقت پرنسس . اگه اون پرنسس منو نگاد دیگه وقتی برگردیم با اسبش منو له می کنه . خایه های منو می کشه .. بدبخت پرنس زاز زار گریه می کرد . دوست داشت شریکش به هر کی که دوست داره کوس بده و در عوض سر حال باشه .. ایرانی با خودش گفت اینا دیگه کین یه مشت کپی بردار داستان دزد طماع که دکون باز کردن و مثلا به خیال خودشون دلشون واسه جوونا سوخته به خاطر این که حال کنن هر کاری انجام میدن .. خب از اول قانونی رفتار کنین که دیگه مجبور به این کارا نشین دیگه . خود ایرونی از این که یکی دیگه ازش معذرت بخواد خیس عرق می شد . اصلا دوست نداشت هیچوقت از موضع قدرت باکسی بر خورد کنه . اون فقط از شیادی و عوامفریبی عده ای که همه چیز رو واسه خودشون میخوان بدش میومد . -ایرانی جون من پرنس هستم . تو با این داستانهات دهن ما رو گاییدی عیبی نداره ولی یه کاری کن که شریک ما پرنسس ما به گاییدن بره .. ایرونی با عمه خانم و دلفین صحبت کرد و ازشون خواست که برای این که زودتر ارضا شن  تلاش کنن تا پرنسس بیچاره این قدر توخماری نمونه . پرنس  یه دوربین دستی کوچولو ولی قوی خودشو آماده کرد تا هر وقت پرنسس رفت زیر کیر دلفین حسابی فیلمبرداری کنه . جانمی این فیلم از هر فیلمی قوی تر میشه .من نمیذارم کارمند من این ابر 135 کوس خل جایزه اسکارو بگیره . حق خودمه . درهمین لحظه به درخواست ابر 135 که مثلا صاحب مجلس بود یه آهنگ عربی گذاشتند تا ننه اش با اون آهنگ یه چشمه رقص عربی خوشگل بیاد .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

ایرانی گفت...

قسمت دیگری از داستان لوتی سایت به افتخار ابر 135 منتشر گردید . انسانی که نمی دانم چگونه می توان نام انسان بر او نهاد . به جای این که علت خلافکاریها و داستان دزدیهای خود را بگوید و منطقی صحبت کند فحش می دهد . راستی اگر من این داستانها را نمی نوشتم لب به سخن می گشود ؟ حالا هم که درچت روم برایم پیام می فرستد از زشتی های عمل خود نمی گوید . اگر من این داستان را تا یک هزار قسمت هم ادامه دهم باز هم زشتی و توهین عمل او و حامیانش در سایت لوتی خیلی بیشتر از اینهاست هرچند که من عمل خود را راهی برای آشنا تر شدن خوانندگان به این گونه افراد از خود راضی که همه چیز را برای خود می خواهند می دانم . وگرنه اگر برحق بودند و به خاطر عمل شنیع و توهین خود نسبت به من توجیهی داشتند حتما پاسخی قانع کننده می دادند ومن این افراد بسیار پررو و اربابان آنها را به همین شیوه است که می توانم از سوراخهایشان بیرون بکشانم . پاینده باشید دوستان ! وسعی کنید همیشه به یکدیگر احترام گذاشته و حقوق یکدیگر را رعایت کنید . درهرحال نوشتن این داستان را که خب یک داستان سکسی است از جنبه تدافعی در نظر بگیرید و چنین شخصیتهایی که اینچنین در داستان خود, مضحکه خاص و عامشان نموده ام حتی لیاقت این چنین مسخره شدن را هم ندارند . کامروا باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

هی abr135 همین الان قسمت 22 داستان لوتی سایت را نوشته ام . حقتو بابت گ...خوری امروزت در قسمت 22 اداکرده ام .البته مقدماتش چیده شده که احتمالا در قسمت 25 به مرحله اجرا در خواهد آمد . ظاهرا این خواست تو و اربابان توست که من این گونه نوشتنها را ادامه دهم . داداش امیر ازم خواسته که اگه صلاح می دونم قسمت چت روم را مسدودش کنیم و دیگه ازبین ببریم که این نهایت محبت اونو می رسونه ولی من به خاطر یک افعی , در یک گلستانو که هزاران خواننده گل میان و حرفاشونو می زنندوبا هم چت می کنن و دلشون خوشه نمی بندم چون مثل تو آدم خود خواهی نیستم که با حذف نام نویسنده و منبع بخواهی خودی نشان دهی من به این عزیزان احترام میذارم عزیزانی که دوست دارن با هم خوش باشن . حالا یا الکی خوش یا هر چیز دیگه ای بازم خوشن ومن هم فقط یک نفرم . هیچ فرقی با بقیه ندارم و نباید که داشته باشم چرا انسانیت سرت نمیشه بیچاره . تازه لیچار گویی های یک آدم بی شخصیت و متواری از حقیقت مثل تو جز این که شخصیت و ارزش مرا بالا ببرد و خلاقیت مرا در کوبش تو بیفزاید ثمره دیگری ندارد . ازطرفی این دموکرات منشی و بیطرفی سایت امبر را می رساند که گفته های بچگانه و بی سر و ته ات را منتشر می کند تا شاید متنبه گردی ولی ظاهرا این محبت ما یاسین به گوش خر خواندن است . درهرحال تا زمانی که قانون شکنی کنی همین آش و همین کاسه خواهد بود و امیدوارم تو و اربابانت هرچه زودتر توضیحات منطقی خود را ارائه دهند و بی جهت در اندیشه پایان داستان نباشند که اگر هم به پایان برسانم باید گفت که داستان تازه شروع شده است ...ایرانی

دلفین گفت...

داداش گلم این عوضی بی همه چیز به خواهرم توهین کرد باید دهنشو واقعا دیگه سرویس کرد دادشی قول بده این داستان به این زودیها تموم نشه حیف که وقط ندارم ولی یه فکرای تو سرم براش دارم یعنی برای ابر عوضی و خانوادش دارم داداشی حا لشو بد میگیریم داداش گلم بقیه داستانهاتم نتونستم بخونم چون اومدم صفحه نظرها چشم خورد به پیامی که واسه اون عوضی فرستادی صبر کن با هاش کار دارم دادش گلم خودتو ناراحت نکن گفتم تا اخرش با هاتم و هستم

ایرانی گفت...

داداش دلفین از همدردی ودلسوزیت خیلی ممنونم . یه طرحی درقسمت 22 براش ریختم که احتمالا درقسمت 25 حالا شاید یه خورده این ور و اون ور براش پیاده می کنم . اگه این داستان رو هم حول و حوش قسمت 30 تموم کردم جای نگرانی نیست هرچند روز درمیون یکی تک قسمتی میذارم البته اسامی خوارمادرشو عوض نمی کنم . بازم از این که هواموداری وحمایت می کنی ممنونم . البته ضربات نوشتاری وروحی که ما به این ابله 135 وارد آوردیم خیلی بیشتره ولی تمام این نوشتن های من به این دلیله که چرا از پاسخ دادن منطقی به این پرسش من که چه توجیهی برای کپی برداری بدون ذکر نام منبع ونویسنده داره و همچنین برای حذف عنوان داستان دربسیاری موارد , خودداری می کنه . چطور جواب داستان منو میده ولی جواب سوال اصلی منو نمیده . نشون میده که جناب ابر 135 همون ابله 135 بوده و سایت لوتی هم باید این انگلها روتصفیه کنه وگرنه خودش مثل اونه . تعطیلات خوبی داشته باشی و بهت خوش بگذره . موفق باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر