ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت و abr135-بیست و نه


خواهر ابر 135 که یه بار اسب تو کوسش آب ریخته بود و این بار با خر طرف بود طوری خودشو به کیر خر می مالید و کیر فرو رفته تو کوس خودشو طوری به حرکت وا می داشت که خر بیچاره تحمل نکرد و اونم تو کوس شهناز آب ریخت . -جاااااااان مامان حال کردم . حال کردم . دستشو فرو کرد تو کوسش و یه خورده از آب های بر گشتی کیر خرو جمع کرد و گذاشت تو دهنش نوش جونش کرد . در این فکر بود که یه رکورد اون بزنه . درسته که مادرش دو تا کیر رو تو کوسش و یه کیر رو تو کونش جا داده بود و ملکه جنده های تاریخ شده بود ولی اون دوست داشت با کوس دادن به سگ اولین و شاید هم تنها کسی باشه که به سگ و کل حیوانات حال داده . رفت وسط سگها و شروع کرد به دستمالی کردن خایه های اونا . یکی یکی این کیر های قرمز رو می ذاشت تو دهنش . انگاری کیر این سگها در حال تر کیدن بودند . یکی از این سگ هایی رو که در حال ساک زدن کیرش بود تو دهنش خالی کرد . آب سگ یه داغی خاصی داشت . شنیده بود که کوسو می سوزونه ولی اون دیگه از درون داغ بود . دستی به سر و روی سگ کشید . یکی از اون سگای شکاری خیلی قوی و وحشی رو تو ر زده بود حال می کرد از این که تونسته یه حیوون قوی رو این طور به دام بندازه و اسیر خودش کنه . به خودش و زن بودنش افتخار می کرد . رفت طرف رو و صورت سگ . بد جوری حشری شده بود . سگو با آدم اشتباه گرفته بود . ولی ظاهرا نیاز داشت . شهناز خواهر ابر 135 از خود بیخود شده بود . ابر خان که همچنان در حال کون دادن به اسب و خر های متفرقه بود گفت بچه ها یکی تون بره از خواهر من فیلمبر داری کنه . یه صحنه ارو تیک با حالیه . راست هم می گفت . خواهرش با فتنه گری لب و دهن سگو چسبونده بود به لب و دهن خودش و دستاشو تو بدن و پشم سگ فرو برده و نوازشش می کرد و پس از لحظاتی دستشو دوباره برد طرف کیر سگ و وقتی اونو شق کرد و آماده فرستادن به کوسش , قمبل کرد و کیر رو با دست خودش به داخل کوسش هدایت کرد . کیرو همین جوری نگه داشت تا از جاش در نیاد . سگ قهوه ای یواش یواش با محیط کوس که آشنا شد و حس می کرد که داره یه سگ دیگه رو میگاد  عادت کرد و خودشو رو کون شهناز مانور می داد تا این که یه زوزه ای کشید و آبشو ریخت تو کوس شهناز آبجی ابر 135 . شهناز سیر نمی شد . فکر می کرد هر چی حیوون اونجاست باید اونو بگاد وگرنه سرش کلاه میره . این بار کیر یکی از سگ ها رو گرفت و فرو کرد تو کونش . خیلی حال می کرد . کونش به این ماساژ و کیر تکونی نیاز داشت . از اونجایی که سوراخ کونش زیاد کار کرد نداشت کیر سگ هم که می رفت داخلش بهش خیلی حال می داد . این سگی که کرده بود تو کون خواهر ابر 135 زودتر از اون سگی که کرده بود تو کوسش آبشو خالی کرد . مژگان که خیلی هیجان زده شده بود رفته بود میون چند تا اسب و پی در پی از این کیر به اون کیر می کرد . تو دهنش میذاشت به خودش می مالید. اعظم در حال کوس دادن به یکی از خر ها بود . منور خاله ابر 135 هم رفته بود رو یکی از این میز ها و پاهاشو به دو طرف باز کرده چاک کوسشو انداخته بود طرف یه اسب کیر دراز . اسبه کیرشو کرده بود تو کوس عمه خانوم یه لحظه مثل یک جک بالا بر عمل کرد و اونو به طرف بالا برد . مهرانه به شدت دردش گرفت طوری جیغ کشید که همه هول کردند و رفتند کمک مهرانه .-وااااییییی مردم هلاک شدم . این دیگه چی بود حال داد فکر کردم آسانسور سوار شدم . سوار فان فار شدم . دوباره رو میز قرار گرفت و به آب کیر اسبی که از کوسش در حال بیرون ریختن بود خیره شده بود . مادر ابر 135 که صحنه رو دیده بود کیف می کرد که اسبه به مهرانه ضد حال زده .. از همونجا فریاد زد کار هر بز نیست خرمن کوفتن .. گاونر می خواهد و مرد کهن .. مهرانه هم خوب جوابشو داد و گفت آهای ملوک مرد کهن ! خوب داری کیر گاو می خوری .. هر چند تا دسته جوابتو دادم ولی صبر کن پام به خونه باز شه جواب این کر کری هاتو اونجا بهتر می دم . اگه بهت اجازه دادم دلفین کوس و کونتو بگاد که دیگه عمه ابر کونی نیستم . . حیوونا که یکی یکی خالی می کردند مثل مادر مرده ها می رفتند یه گوشه کز می کردند . خوب حال کرده بودند . با خودشون حساب می کردند از این زنا کوس خل تر هیچ جای دنیا گیر نمیاد . دلفین به خوبی این صحنه ها رو می دید و تاسف می خورد . این ایرانی واقعا الکی داشت واسه این چیزا جوش می زد . این ابر 135 کونی کون گشاد ارزششو نداشت که این همه واسش وقت بذاره و بخواد سی قسمت داستان لوتی سایتو بنویسه . اون مرامش همینه . پررویی و پوست کلفتی . هر چی بیشتر خودشو خوار مادرشو و بقیه فک و فامیلاش میرن تو خط کوس و کون دادن , روش زیاد تر میشه . الان هم از راه دور داشت زور می زد که دو تا کیر اسبو با هم بفرسته تو کونش . -بابا ابر خان بسه دیگه این قدر خودتو پاره نکن . یه دونه کیرمگه تا چند سانت میره داخل ؟/؟ تو چطور میخوای دو تا رو با هم بفرستی ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

 

ابزار وبمستر