ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

تولدی دوباره 31

وای وای نه عمه عمه جونم زشته زشته این چه کاریه که دارین انجام میدین . خوب نیست بده ... کیرمو گذاشته بود تو دهنش و داشت ساک می زد و ول کن هم نبود . یه جوری هم در حال لیس زدن بود که انگار یه زندونی فراریه و داره به شدت مراقبت می کنه که کیر زندانی من از دست اون در نره . -خوشت میاد هانی جون ؟/؟ من هر مشکلی رو که داشته باشه بهش میگم . عزیزم یه خورده اجازه بده باهاش اختلاط کنم . اون خجالتش میاد بعضی چیزا رو مستقیما به خودت بگه . من و اون زبون همدیگه رو خوب می فهمیم -حواجون جدی میگی تو زبون این چیزا رو خوب می فهمی ؟/؟ من خودم یه متلک بهش انداخته بودم ولی فکر نکنم دوزاریش افتاده باشه چون بی خیال داشت به کارش ادامه می داد و منم دیگه ولش کردم . چون خودمم دلم می خواست و حالا که خودش کوس و کون و تمام تنش می خاره من چیکاره ام . خاله و زنای همسایه و دختر خاله رو که گاییدیم و این یکی هم روش . چه اشکالی داره . یواش یواش منم دیگه بیش از اونی که فکرشو می کردم حشری شدم و با همون صدای هوس آلوده ازش پرسیدم . -عمه جون بالاخره نگفتی این زبون بسته چی می خواد -اگه بهت بگم ناراحت نمیشی یکی تو سرش نمی زنی ؟/؟ -واسه چی عمه جون ؟/؟ -اون زن می خواد و میگه حتما هم همین الان میخواد . -وای حوا جونم من الان زن از کجا گیر بیارم . این وقت شبی . زشته از شما خواهش کنم که یکی واسم جورش کنین . -هانی جون شنیدی که آب در چشمه و ما تشنه لبون می گردیم یار در حجله و ما گرد جهون می گردیم ؟/؟ من خودم حاضرم این فداکاری رو در حق تو برادرزاده گلم بکنم . عمه دهنتو از رو کیرم بر دار که می خوام اون غنچه گل لبهای تو رو ببوسم . اونو سخت تو آغوشم گرفته و دوتایی فیلم بازی کردن رو کنار گذاشته و هر دو مون می دونستیم که جز سکس راه دیگه ای واسمون نمونده . من و اون باهم .. تنهای تنها در یک شب پر لذت و پر عشق و هوس . فقط من و اون .. اونو دمرو انداختمش رو تخت . -عمه فقط می خوام کونتو از پشت این شلوار پارچه ای گازش بزنم و باهاش حال کنم . لذت ببرم . عشق کنم . چقدر تحریک کننده و هوس انگیزه . شاید ده دوازده دقیقه فقط داشتم با بر جستگی کونی که هنوز لختش نکرده بودم ور می رفتم . یواش یواش اون شلوارو پایین کشیده و می خواستم که اون کون خوش طعم و خوش گوشتو گازش بگیرم و نرم نرم مثل یه کباب خوشمزه باهاش حال کنم . -هانی خوشت میاد ؟/؟ -راستشو بگو حوا جونم این دوای درد منه یا دوای تو هم هست . -عزیزم حالا ما بزرگتریم تو دیگه خجالتمون نده دیگه -نوکرتیم عمه جون . تو که می دونی چقدر دوستت دارم . تو که می دونی چقدر عاشق اون تن و بدنتم . من اون وقتا که هدیه بودم می خواستمت می دونستم عمه جونم چقدر خوش گوشت و باحاله -وا هانی طوری میگی خوش گوشت که انگار گوسفندی چیزی باشم . -وایییییی نگو نگو من قربون اون هیکل مثل پری دریایی تو میشم .. حوا جونم عاشق پری دریایی بود و این که بهش بگی هیکلت مثل اونه . . راستش اون لحظه داشتم به این فکر می کردم که آیا پری دریایی کونشم مثل کون عمه جونه یا نه . در هر حال من دو تیکه کون حوا جونو به دو طرف باز کرده و دستمو گذاشتم وسط اون لاپاشو و حسابی به کوسش چنگ انداختم . به !می شد ازش به اندازه ای روغن استخراج کرد که چند تا تخم مرغو نیمرو کرد . عجب خیسی کرده بود این عمه جون ما . از اونجایی که عطش کیر داشت و قلبش هم واسه همین به شدت می زد اینو بهانه کرد و گفت عزیزم حالا مایه کاری رو ولش برو سر قضیه اصلی . من می خوام زودتر این ورم هایی که داری بخوابه و این مشکلاتو نداشته باشی . من که خودم می دونستم چی داره میگه قبل از این که بگه کیرمو بکنم تو کوسش این کارو انجام داده و یه ضرب کیره رو فرستادم که تا ته کوس عمه خانوم بره . با یه حرارت و داغی خاصی کیرمن تمام این مسیر رو طی کرد . عمه جون ساکت شده بود و دیگه چیزی نمی گفت . منم گاییدن رسمی رو شروع کرده و گاییدن هم که دیگه این جور مواقع قانون نداره . یا دو طرف کونو می چسبی یا کمرو یا اصلا هم جایی رو نمی چسبی و همین جور تلمبه می زنی . در هر حال منم به سرعت در حال کردن عمه حوای خودم بودم -عمه جون مثل این که یه چیزی می خواستی بگی . ببخشید من یهو عجله کردم و قبل از فر مایش شما دست به اقدامی خطیر زدم . --تو که زبون منو بستی و چیزی واسه گفتن نذاشتی . حالا دیگه تا می تونی باید عمل کنی . بزن هانی محکم تا ته کوسمو آتیش کن که خیلی وقته باروت شوهر عمه ات نم کشیده -عوضش این تفنگ توپر برادر زاده ات تا دلت بخواد آتیش می کنه .. -قربونت هانی جونم یه طوری آتیشم کن که تا جون دارم همین جور بسوزم . تازه از این آتیش کردنا همیشه هست . به همین یه روز دو روز ختم نمیشه . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
 

ابزار وبمستر