ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 97

درهر حال به هر صورتی بود یه جورایی کتی و افسانه رو سر حالشون کردم و با این که قرار بود تا 36 ساعت آینده رو کارم نداشته باشن ولی هر چند ساعت در میون یه ناخنکی بهم می زدند و یک بار کامل هم در این مدت بهشون حال دادم . دوروز بعداز رفتن سپیده بود که بایستی می رفتم طرف تهرون و ببینم این دولت برام چه آشی پخته . قرار بود اول پزشک منو معاینه کنه و در مورد سلامتی من نظر بده .. اگه می شد دم این دکتر رو دید بد نبود . داشتم با خودم فکر می کردم که هر جوری شده باید یه رشوه ای به این دکتره بدم که بیاد و بگه که در روزنباید بیشتر از دو نفر رو بگام . آخه ایرانیان همه افراطی هستند و تو خارج بیشتر رعایت می کنند و شرایطو درک . اینجا اصلا به فکر سلامتی آدم نیستند . کاشکی این دکتره یه خواهر مادری زنی داشته باشه که باهاش معامله کنم . اون نظرشو بگه به نفع من که باید فعالیتمو کم کنم در عوض منم فک و فامیلاشو البته اگه درجه یک و دور و برش باشن بگام .. وقتی وارد اتاق معاینه شدم بهم گفتند لخت شو .. من که دیگه خجالت نمی کشیدم در جا لخت شدم .. در همین لحظه یک پریروی پری هیکل وارد شد .. عین زلیخا که یوسفو دید بیهوش شد منم داشتم می افتادم . همون حسو حالی بهم دست داده بود که زلیخا در جمع زنان مصر یوسف رو دیده بود . بااین حال گفتم کوروش آریایی ولش .. زن زیاده .. حالا من باید چیکار کنم . همه طوری از این خانوم دکتره حساب می بردند و پا به زمین چسبونده بودند که هر کی نمی دونست فکر می کرد این زنه سپهبد باشه . -شماها تشریف ببرین من به تنهایی از پس معاینه بر میام . بررسی این که در چه وضعیتیه کمی کار می بره . شاید دو ساعت هم طول بکشه .. بفرمایید به کاراتون برسید . کسی هم نباید این اطراف پیدا شه . نتیجه معاینات کاملا محرمانه هست .. همه رفتند و خانوم دکتر فریبا که خیلی فریبنده هم بود منو که کاملا لخت بودم رو تخت دراز کرد . وقتی گوشی گذاشت گوشش و رو من خم شد بوی بدنش داشت مستم می کرد ولی نمی شد هر جایی هر زنی رو که گیرآورد چسبید . از پیشونی به طرف پایین هر جایی رو که نبض داشت کنترل می کرد .. -ببخشید خانوم دکتر شما نباید یه جای دیگه ای رو معاینه کنین ؟/؟ -چرا به اونجاش هم می رسیم . چون اون قسمت وقت گیر تره گذاشتیمش واسه آخر کار که دیگه باید درست و حسابی معاینه بشین تا خدای نخواسته با کار کشیدن زیاد از آلت خودتون به مشکلات سایر مردای دنیا دچار نشین -ولی خانوم دکتر وضعیت اونا فرق می کنه . یه سری سوالای الکی کرد . روپوش سفیدش از وسط بازشده بود و اون زیر فقط یه شورت و سوتین داشت .. دلمو برده بود . وقتی گوشی رو گذاشت رو کیرم و منم اون هیکل نیمه لختشو اون زیر می دیدم کیر دیگه سر به آسمون سائیده بود . خانوم دکتر گوشی رو ول کرده بود و دهنشو گذاشته بود رو کیرم .. -ببخشید اینم جزو معاینه هست  ؟/؟ -این جوری بهتر متوجه می شم که شما در چه وضعیتی هستید . در وضعیت هیجانی فشار خون شما تا چه اندازه میره بالا . واسه این که به این کوس شر گویی های خودش یه جوری جنبه شرعی بده اینکارا رو می کرد و فشار منو هم گرفت . -خانوم دکتر میشه ازشما خواهش کنم که در گزارش خودتون بنویسین که به علت ضعف بدنی و کمبود آب منی و اسپرم نمی تونم روزی دوبار بیشتر سکس داشته باشم و تازه اونم باید با دو پینگ باشه ؟/؟-در این دنیای بزرگ ما هیچ کاری نشد نداره .ولی باید از خودت مایه بذاری .. -من هرچقدر پول بخواین به شما میدم -کوروش جان همه چی رو که نمیشه با پول خرید . تازه من خودم کلی پول دارم . اون مایه گذاری رو که گفتم در واقع مایع گذاریه . خب چی میگی حالا ؟/؟ تا رفتم این مخ قاطی کرده خودمو کار بندازم دیدم که رو من خم شد و روپوششو انداخت یه کناری و وقتی اون اندام کشیده و کار درستشو روبروی چشام قرار داد دیگه واقعا بیهوش شده بودم که اگه اون لحظه فشار خون منو می گرفت از بیست هم رد شده بود . با این حال تمایل اونو که دیدم گفتم ببینم خانوم دکتر قول زنا هم مثل قول مردا قوله ؟/؟ در حالی که دستاش از هیجان می لرزید رفت یه کاغذ نوشت و مهر زد و خودش تاییدش کرد و گفت حالا چی میگی . .خیلی باحال شده بود در حال گاییدن خانوم دکتر هم بودیم و یه منتی هم می خواستیم روش بذاریم . دیگه از این بهتر نمیشد . از اونجا رفتیم اتاق بغلی . همه چی رو ازقبل آماده کرده بود . یه جایی شبیه به اتاق خواب درست کرده بود . منو انداخت رو تخت و خودشو رو من دراز کرد . با دستای خودم سوتینشو باز کرده و شورتشو پایین کشیدم . دیگه از این باحال تر و بهتر چی می خواستم . با گاییدن خانوم دکتر به همه چی می رسیدم . یعنی از همه چی من کم می شد . کاش بهش می گفتم بنویسه روزی یه بار .. ولی خب زنای دنیا گناه داشتند .. . احساس مسئولیت می کردم و نمی تونستم بی تفاوت باشم . شورت خانوم دکترو تا نیمه کشیدم پایین و بقیه رو خودش از پاش در آورد . دستامو دور کمرش حلقه زدم . هردومون کاملا صاف و دراز کشیده توی بغل هم قرار داشتیم و اون افتاده بود روم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم عجب دکتر باحالیه مرسی دمت گرم

ایرانی گفت...

درود بر تو داداش دلفین نازنین . خسته نباشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر