tag:blogger.com,1999:blog-7422919100650572720.post6627046460503694432..comments2023-10-22T14:14:23.348+03:30Comments on داستانهاي خيالي جذاب: خانواده خوش خیال 38Anonymoushttp://www.blogger.com/profile/09423747784500625964noreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-7422919100650572720.post-379758099178070912014-10-12T21:28:43.690+03:302014-10-12T21:28:43.690+03:30با تشکر از پیشنهاد های زیبایت .. البته یک هفته یا ...با تشکر از پیشنهاد های زیبایت .. البته یک هفته یا دو هفته پیش هم یه پیشنهاد جالب دیگه داده بودی که باید کاری کرد که این دو تا با هم تداخل نکنند و مغایرت نداشته باشند .. مطالب بالا خیلی عالیه فقط تنها نکته خاصش اینه که من نمی خواستم به زودی مادره متوجه سکس بازی پسرش شه .. چون از طرفی خود مادره هم می تونست و می تونه در کانال دیگه اولش مخفیانه سکس کنه و اون و عرفان از هم حساب ببرن و ماجراهای دیگه ولی میشه با یه تغییر مختصر در مطالب بالا اونو طبیعی ترش کرد و مسئله سکس و آشکار شدن اونو به یکی دو قسمت بعد موکول کرد .. راستش من سحر رو می خواستم بیارم در این صحنه ولی فکر نکرده بودم چی بنویسم که مثلا مادره در تردید باشه و هیجان کار برای یکی دو قسمت بعد بیشتر شه .. وقتی که مادر یعنی فیروزه میاد اونا میشه یه شورت پاشون باشه و مثلا در ظاهر و نظر اول بگن ما داشتیم شنا می کردیم . با سپاس از دلفین نازنین و دوست داشتنی ....ایرانی ایرانیnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7422919100650572720.post-51824973255273923132014-10-12T15:37:33.344+03:302014-10-12T15:37:33.344+03:30داداشم دمت گرم واقعا عالی بود مرسی چه صحنه ای درست...داداشم دمت گرم واقعا عالی بود مرسی چه صحنه ای درست کردی خیلی باحال بود راستی داداشم میشه یه صحنه درست کنی که سحر بعد از اینکه کار عرفان تموم شد لخت بیاد بگه بچه ها صبحونه امادس زود بیان که عرفان میگه من برم خونه که سحر بگه عرفان جان تو هم باش اخه به فیروزه جون زنگ زدم گفتم صبحانه بیا پیشما دنبال تو میگشت که گفتم عرفان خونه ماست با دخترا داره شنا میکنه که عرفان رنگو روش زرد میشه که سحر میفهمه که عرفان از مادرش حساب میبره همون موقع فیروزه هم میرسه یه چشم قره به عرفان میره که عرفان تا میره حرف بزنه فیروزه میگه ساکت باش که سحر میگه فیروزه جان خوش اومدی بیا صبحونه از دهن میوفته دلفینnoreply@blogger.com