ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان آرش

من سینام یه دوست به نام آرش دارم که چندسالی میشه به محل ما اومدن آرش ازمن سه سال کچکتره منم 23 سالمه از همون اول اومدنشون من با آرش رفیق صمیمی بودیم و بعدها چون یه جا مشغول کار شده بودیم بیشتر باهم صمیمی شده بودیم آرش یه خواهر داره که ازدواج کرده وخودش با مادرش تنها هستن چون مادرش از باباش جدا شده قضیه از اونجا شروع شد که یه روز آرش به من زنگ زد وگفت شرابایی که گذاشته بودم آمادست بیا خونمون تا باهم افتتاحشون کنیم منم که با آرش رفیق باده بودم قبول کردم و رفتم خونشون.من تا رفتم خونشون تعجب کردم چون مادرش هم خونه بود بهش گفتم بذار برا یه وقت دیکه که آرش گفت نه بابا من با مادرم ندارم اون باخودم میخوره خلاصه مارفتیم تو اتاق پذیرایی نشستیم با آرش که مادرش از آشپزخونه با شراب و مزه اومد من داشتم شاخ در میاوردم چون مادرشو تاحالا با این وضعیت ندیدم اون با یه تاپ و دامن کوتاه و موهای ریخته شده رو شونش اومد پیش ما؟؟ آرش ازم خواست که ساقی شم و برا مامانشم بریزم مادر آرش تا آخرین پیک پا به پاي ما اومد کم کم گرم صحبت شدیم که مادرش بهم گفت آقا سینا شما چند تا دوست دختر داری؟ تعجب کردم گفت آرش بهم گفته باشون چیکار میکنی منکه دیگه لال شده بودم؛ پریسا خانم هی آرش رو نگاه میکرد و باهم میخندیدن بعد پریسا خانم بلند شد رفت یه آهنگ بندری گذاشت وشروع به رقصیدن کرد؟؟من دیگه یه جوردیگه داشتم نگاش میکردم یه زن 38ساله با یه کوووون گنده رونای سفید موهای طلایی سينه های سایز95 پریسا خانم ازعمد هی پشتشو میکرد بمن و کوووونشو میلرزوند منم توکف بودم زیر اون دامن چیه؟؟!؟ یه لحظه بخودم اومدم وحواسم رفت به آرش بهش نگاه کردم دیدم اونم مسته و داره حال میکنه؛بلند شد رفت طرف مامانش با اون میرقصید کم کم نزدیک به اون میرقصید که پریسا یه چیزی به پسرش گفت و باهم خندیدن آرش از جلو مامانشو بغل کرد لباشو بووووس کرد بعد دستشو دور کمر یریسا خانم انداخت و پشت مامانشو کرد رو بمن و درحین رقص دامن مامانشو داد بالا واااايييييی خدااااااا چی میدیدم یه کووووون تپل با یه شورت صورتی وسطش من یه لحظه بخودم اومدم گفتم من کجام رفتم ظبط رو خاموش کردم به آرش گفتم دیوووونه مامانته هاااااا؟؟ آرش بازم میخندید هر دوشون بازم نشستن سر جاشون یه چند دقیقه سکوت بین ما حکم فرما بود که آرش پاشد رفت دستشویی پریسا خانم سکوت رو شکست گفت من و آرش بعد از طلاق الان 4 ساله که مثله زن و شوهریم و باهم سکس داریم و من یکی دو سالی هست از آرش خواسته بودم که یه تنوعی تو سکسمون بدیم و سکس گروهی کنیم که آرش قبول نمیکرد چون میگفت به کسی اعتماد ندارم تا با تو آشنا شد و گفت آدم مناسبی هستي؛نقشه امروزو کشیدیم همینجورکه حرف میزد یهو آرش لخت اومد پیش ما که یه دستش به کیررررش بود و تو دست دیگش اسپری و یه ژل بود یه لبخند بمن زد و به مامانش گفت همه چیزو گفتی،'؟، اونم گفت خوب پس معطل چی هستی خودش رفت سمت مامانش و ازش لب گرفت شروع بخوردن هم کردن آخ خ خ خ تاپ مامانشو درآورد خداااااای من چی میدیدم یه بدن سفید بدون شکم که بخاطر ورزش تا حالا اینجوری مونده با سوتین صورتی که داشت از زور سینه هاش پاره میشد سوتین و دامن مامانشو درآورد و رونای تپلش خودشو نشون داد بعد مامانشو خوابوند شورتشو درآورد و خوابوندش رو کاناپه و پاهاشو باز کرد وااااااااااای چی میدیدم یه كووووووس صورتی با یه سوراخ کوووون کوچیک آرش شروع کرد بخوردن کوس و کون مامانش بعد مامانش منو صدا کرد منم رفتم طرفش مامانش شلوار لی منو کشید پایین ناگهان با دیدن برجستگی کیرم از رو شرت چشاش گرد شد سریع شرتمو کشید پایین که چشاش چاهارتا شد گفت آرش بهم گفته بود كيرررررت بزرگه ولی فکرنمیکردم انقدر بزرگ باشههههههه جووووون سرکیرمو کرد تودهنش هی قربون صدقش میرفت ولی چون خوابیده بود نمیتونست خوب ساک بزنه آرش اینو فهمید؛مامانشو چاهاردست و پا کرد رفت پشت مامانش یذره اسپری به کیررررش زد و کیر کوچیکشو محکم کرد تو کوس مامانش اونم یه جیغغغغ کوچولو زد و کیر منو تا جا داشت کرد تو دهنش اووووف حدود 10 دقیقه بود که داشت تو کوس مامانش تلنبه میزد؛مامانش گفت بسههههه بذار یذره کیرررر سینا کووووسمو بگااااااد آرش کیرشو درآورد منم رفتم پیشش دیدم انگشتشو آغشته به اون ژل مخصوص کرد مشغول باز کردن کون مامانش شد مامانش صداش دراومد گفت بزار اول کیرررررشو تو کووووسم حس کنم بعد بکننننننن تو کوووونم آرش بمن چشمک زد به کارش ادامه داد گفت میخواد بذارت تو کف برا دفعات بعدی مامانش دیگه داشت با انگشت آرش حال میکرد قبول کرد و خوشش اومد بعد از اینکه آرش کون مامانشو سه انگشتی باز کرد بمن گفت وقتشه منم اسپری خالی کردم رو کیرررررم سر کیرمو آروم کردم توشششششش مامانش یه ناله کشید و داشت درد اول کارو تحمل میکردیذره که کونش شل شد کیرمو تا ختنه گاه کردم توششششش و تلنبه زدم مامان آرش معلوم بود داره حال میکنه معلوم بود از اوناست که از کون خیلی حال میکنه خلاصه من یه 5 دقیقه تلمبه زدم آرشم کیرشو داده بود مامانش میخورد ولی معلوم بود نزدیکه اورگاسمشه پریسا خانم که یه بار اورگاسم شده بود ولی من هنوز مونده بود بیام برا همین درآوردم به پریسا گفتم بره بایسته رو به رو دیوار دسنتشو بذاره رو دیوار و قنبل کنه اونم سریع گوش داد همینکارو کرد معلوم بود عاشق کون دادنه منم رفتم پشتش ایستادم کیررررمو تو سوراخه تنگش کردم و محکمتر از قبل تلمبه میزدم آرشم پیشم ایستاده بو و کیرشو میمالید و کون دادنه مامانشو نگاه میکرد پریسا که معلوم بود تو فضاست داشت از لذت میمرد هی میگفت محکمترررزر بکنننننننن آرشم شروع کرد به سیلی زدن رو کووووون مامانش و کوووون مامانشو سرخ میکرد بعد پاهای مامانشو جفت کرد که باعث شد کونش تنگ تر شه گفت حالا کیررررتو تا تهههههه بکنننننننن توشششششش تا جرررررر بخوره من اینکارو نکردم ولی مامنش هی داد میزد تورو خدااااااا میخام پاررررره شمممم منم نزدیک اومدن آبم بود دوطرف کون تپله داغشو گرفتم و محکم کیرررررمو تا تهههههه کردم توششششش جاااااااان که پریسا یه جیغ بلند کشید و باز ناله کرد معلوم بود داره با جررررخوردن سوراخش حال میکنه همون موقع لرزید و اورگاسم شد منم از گرمای کونش از خودبیخود شدم مقداری از آبم تو کونش ریخت بقیشم بیرون آوردم ریختم رو سوراخ کونش که دیدم یه شکاف کوچیک کنار سوراخش خورده یه چند قطره خونم اومد آرشم با دیدن سوراخ مامانش آبش اومد و ریخت روي لنبر تپل کووون مامانش بعد مامانش هی میگفت دیدی آب این کیر کلفتتو درآوردم بعد برگشت و کیرمو بوسید به آرش گفت هم ازمال بابات بزرگتره وهم از مال آقا محسن داماد آرش اینا من با شنیدن اینحرف تعجب کردم که به راز آرش و مامانش و خواهرش و دامادشون هم پی بردم؛وااااي اينا كي بودن؟؟

7 نظرات:

ناشناس گفت...

عالی بود دستت درد نکنه ادامه بده تا حسودا حالشون گرفته شه ممنون

ناشناس گفت...

salam sina hastam man taze ba in site ashna shodam amir jun vaghean karet radife kheyli bahale.damet garm.amir man mitonam ye dastane dar khasti dashte basham plz?

KIAN_DUBAI گفت...

EYVALLLLLLLLLLL amir sexi chikar kardi ghaoghayi be pa kardiaaaaaaa kheili bahal bood amir jan rasty babate dastan tajavoz ham mamnoon kheili faz bala bood damet garm bamaram merC

Unknown گفت...

Salam dostan tashakhor azizan kian jan va hame dostan.agha sina che dastani bego agar vaght konam chashm azizam

maryam sexi گفت...

vay ali bud. In dastanat hei baes mishe adam 1karayi ba khodesh bokone:D khahesh mikonam dastane sex ba amu bezarrr. Man dust daram 1 ruz ba amum sex konam vali nemishe. Laaqal mikham dastanesho bekhunam.mer30 azizammmmm

maman baz گفت...

salam khoob bod. age mishe dastani bezar ke mamane jende bashe va ba hame sex kone. man asheghe sex ba mamanamam inam idim:bazandehy_zendegi

ایرانی گفت...

داستان پرهیجان و جالبی بود .فکر می کنم در مورد این داستان بود که امیر خان گفته به علت رونویسی دیگران ادامش نمیده .ولی از ویژگیهای دیگه این داستان اینه که طوری کات شده که اگه تموم شده هم فرضش کنیم ناقص در نمیاد .خسته نباشی امیر عزیز ..ایرانی

 

ابزار وبمستر