ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فريب عـشـق

تقدیم به فریب خوردگان عـشـق ديشب يكي از بهترين شبهاي سكسي من بود مامانم و بابام نبودن منم توی خونه تنها بودم دو تا خواهر بزرگتر از خودم دارم كه ازدواج كردن امیر جونم هم حدود 10 شب با شام و يک بطر شامپاين اومد من تا حالا شامپاين نخورده بودم اصلا مشروب دوست ندارم ولي امیرم گفت امشب بايد بخوري خلاصه شام رو با حداقل روشنايي خورديم من يک لباس سفيد حلقه ای پوشيده بودم امیر گفت چقدر ماه شدی تلفنها رو هم قطع كرده بوديم حدود 11 شب رفتيم توی تخت يک چراغ كوچولو روشن بود امیر دونه دونه لباسهامو با يک حس خاصي درآورد وقتی هر تیكه رو درمياورد منو می بوسيد ديشب بر خلاف هميشه كه وحشي بازي در مياورديم خيلي آروم و عاشقونه بودیم وقتي من لخت لخت شدم آروم لباسهای امیر جونم رو درآوردم ولي نميذاشت همش گازم ميگرفت و ليسم ميزد تا بلاخره هر دو لخت لخت كنار هم بوديم زير باد كولر و عطر ديونه كننده امیر که مست کننده بود دستهای امیرم گرفتم اومدم از گوشهاش شروع كردم زبونمو كشيدم تا نوك انگشتهاش داشت ديوووووونه ميشد همش ميگفت جووووووون بخورررررررش ديگه زودباااااااش اما من توجه نمیکردم بعد از اینكه حسابي تموم تنش حساس شد يکدفعه كيررررررررشو گرفتم و كامل كردم توی دهنم دادش دراومد اوووووووففففففففف پوست زير کیرشو كوچولو كوچولو ميکردم توی دهنمو ول ميكردم چند دقيقه ای كه گذشت منو خاك كرد افتاد روم واااااااااایییییییی کیرش انقدر راست شده بود كه نميرفت درست توشششششششش با دست کیرشو گرفت و هلش داد توی کوووووووووسم وووواااااااااييييييي زندگي بود دو بار كه جلو عقب كرد تموم تنم باهاش هماهنگ شد منو گاز ميگرفت منم سينه هاشو ميماليدم اسپري زده بود و بي اغراق نیم ساعت طول كشيد تا آبش اومد کیرررررررر امیرم چنان گردن كلفت شده بود که كلي بعد از سکس تنم درد گرفته بود اما بعد از اين همه مدت و اين همه سكسي كه با هم داشتيم اينبار خيلي لذت داد نميدونم چرا؟؟/؟؟ شايد چون توی خونه تنها بوديم مثل يک زن و شوهر که سالهاست با هم زندگی میکنن ؟/؟ صبح تا چشمهامو باز كردم اولين چيز صورت ناز امیرم و چشمهاي قشنگش بود كه دیدم امیر زودتر از من بيدار شده بود دوش گرفته بود و چایي دم كرده بود الهی قزبونش برممممممممم منو برد حموم و بدنم رو شست و ماساژ داد حتی صبحونه هم بمن داد بعدش منو با يک تاخير دو ساعته رسوند محل کارم واااااااااایییییي خداااااااااای من يعني ميشه كسي مثل من انقدر خوشبخت باشه و از سكس با عزيزش لذت ببره ؟/؟ همه بمن حسودیشون میشه و میسوزن خوب دیگه امیر مال خودمه و دست کسی بهش نمیرسه ولی راستش حقم دارن حسودی کنن آخه کی از جواهری مثل امیر میگذره ؟/؟ به قول شیوا دوستم که میگفت من آرزو میکنم امیر پرده کوسمو پاره کنه یا مهرناز که میگفت آخ خ خ خ اگه امیر منو میکرد دیگه من چیزی نمیخواستم یا اون دوستم فرشته که میدونم میخواست حرص منو دربیاره میگفت آخ خ خ خ امیر بمن میگه فقط دوست دارم کوس تو رو بخورم اوووووف اوووووف نمیدونی چه کیرررررررری داره لامسب خوراک خوردن اوه ه ه ه وقتی منو میکنه کوووووووسم حال میاد جوووووووون منم گفتم غلط کردی جنده امیر حتی به کوست توفم نمی ندازه ااااااااااااای خداااااااااا ممنونم واسه همه چیز واسه بزرگترین لطفت بمن که امیرو بمن دادی خدااااااااا جوووووووووون من چقدر خوشبختم میخوام داد بزنم میخوام همه بدونن که من چقدر خوشبختم این دوستهای جنده ام از سوختن کوس و کونشون این حرفها رو میزنن ولی منکه امیرم رو میشناسم اصلا چرا من باید ناراحت بشم ؟/؟ ای بابا تو هم خول شدی دختر اصلا امیر اگه اینجوری که اینها میگن بود به قولی که بمن داد عمل نمیکرد ؟؟/؟؟ ولی منم خیلی خول بودم اگه کس دیگه ای جای امیر بود و به قولش عمل نمیکرد میخواستم چیکار کنم ؟/؟ ولی الان از اینکه خودمو در اختیارش گذاشتم ناراحت نیستم به قول امیر دختر بودن یک شبه حالا که ما مال هم هستیم چه فرقی میکنه که کی و کجا ؟/؟ ولی اون روز عجب حالی داد ووووااااااااایییییییی امیر چقدر قشنگ کوس منو میخورد قربونش بشممممممم چه کیررررررررری هم داشت چقدر قشنگ منو کرد آخخخخخخخخ چقدر من امشب هوس کیرررررررر کردم ولی جدی آخه کدوم پسری میاد شبهای اول زندگی از یک کوس مشتی و یک سکس با حال خودش رو محروم کنه ؟/؟ فقط امیر طفلی میگفت عزیزم دلم پیش کوست مونده ولی واسه آسایش فردا و داشتن زندگی بهتر باید برم سر کار و امشب کار کنم چون این مشتری پول خوبی میده امیرررررررر جووووووووون وااااااای تو چقدر خوبی آه ه ه اوه ه ه بکنننننننننن بکن توی کوووووووووسم اوووووووف بکنننننننن آخ خ خخخخ جاااااااااانم ناگهان از جا پریدم یعنی چیییییییییی ؟/؟ این چه صدای بود ؟/؟ خیالاتی شدم ؟؟/؟؟ من کیر میخوام کیررررررررر واااااااااای بکنننننننننن بکن توی کوووووووووونم جرررررررررم بده ؟؟/؟؟ نه نههههههه خواب نیستم این حرفها و صداها خیالاتم نیست ؟/؟ صدا از اطاق مامان و بابام داره میاد ولی آخه بابام که امشب کشیکه ؟؟/؟؟ نههههههههه یعنی مامان .... ؟/؟ نههههههههه امکان نداره رفتم توی هال چراااااااااا برق اطاق مامان و بابا روشنه ؟/؟ رفتم جلوتر بازم شنیدم آخ خ خخخخخخ بکننننننننن آبتو بریز توشششششششش بریز توی کووووووووسم جووووووووون چه کیرررررررری داری اوووووووووف خم شدم از سوراخ کلید درب اتاق نگاه کردم نههههههههههههههه خداااااااااااااااااا این مامان بود که توی بغل یک مرد غریبه است ؟/؟ نه نه نههههههه توی بغل امیررررررررررررررررررررره خدااااااااااااااااااااااااااااااااا ؟؟؟/؟؟؟ پایان

2 نظرات:

ایرانی گفت...

ماجرایی جالب یک داستان سکسی تاپ همراه با صحنه هایی طبیعی وکلماتی پراحساس که انگار فیلمی ویدیویی را در کنارت تصور می کردی .پایانش هم از واقعیت و هوسرانی و زبان بازی گروهی ازمردان می گفت .تنها نقطه کور داستان به نظرمن قایم موشک بازی امیر ومادرزنه بودکه چطور هرکدوم به تنهایی و با کلک وخیلی راحت تونستن خودشونو خارج از خونه نشون بدن که قهرمان داستان متو جه نشه و یا در همچه شرایطی این ریسکو قبول کنن که با هم رابطه داشته باشن .بااین حال داستانی جالب و در سطح بالایی بود .خسته نباشی امیر گرامی!..ایرانی

matin گفت...

سلام امیر جان ادم تو این داستان نمیدونه بخنده یا اینکه حال کنه ولی جالب بود مرسی داداش

 

ابزار وبمستر