ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس با زن باباي دوستم2

وقتي كه با دستم لاي كسش رو باز كردم و چشمم به اون رنگ صورتي و چوچولش كه يه كم متورم شده بود خورد ديگه دلم ميخواست يه راست قورتش بدم زبونم رو كه گذاشتم لاي كسش شروع كرد حرف زدن واي بخور بخور آخخخخخ وووووااااااااااايييييييييييييي وووووااااااااااايييييييييييييي ااااااااااااااااوووووووووووومممممممم آآآآآآآآآآخخخخخخ منم با اشتها اون كس خوشمزه رو ميخوردم زبونم رو ميكردم توي كسش كه صداش بلند تر ميشد و يعني ديگه داشت جيغ ميزد بعد از پنج دقيقه ديگه فرياد ميزد بخور بخور كسم رو بخور كشتي من رو بخورش بكنش و بعد بدنش لرزيد و صداش قطع شد منم كسش رو رها كردم تا يه كم حالش بهتر بشه بعد چشماش رو باز كرد يه لبخندي زد و گفت مرسي گفتم قابل نداشت خنديد نيم خيز شد كيرم رو گرفت از روي شرت گفت واي عجب پسري داري خندم گرفت گفتم كوچيك شماست دست بوسه با خنده كيرم رو از تو شرتم درآورد با يه حركت سرش رو آورد سمت كيرم و روي شكمش خوابيد كيرم رو كرد تو دهنش كوفتش بشه باباي فريد اين زن چنان ساكي ميزد كه انگار جونم ميخواست از سر كيرم بزنه بيرون تموم كيرم رو ميكرد تو دهنش بعد مك ميزد و سرش رو عقب ميكشيد تخمام رو ميكرد تو دهنش با اينكه دردم ميگرفت ولي لذتش بيشتر بود زير تخمام رو زبون ميزد ديگه نميتونستم خودم رو نگه دارم بهش گفتم بسه كيرم رو از دهنش بيرون كشيد گفت خراب ميكني خودت رو گفتم آره گفت عيب نداره من بازم درست ميكنم نترس بعد بازم شروع كرد به ساك زدن يه دقيقه بعد تموم آبم تو دهنش خالي شد بدون حروم كردن قطره اي همش رو خورد بعد ولم كرد گفت چطور بود گفتم عالي خنديد و افتاد روي تخت منم باز شروع كردم به خوردن كسش يه بالشت گذاشتم زير كمرش كونش بالا اومد يه سوراخ كوچيك داشت نميدونم چرا اين با اين هيكل درشت كسش كوچيك بود با اين كون درست و حسابي سوراخش كوچيك بود حسابي بازم كس و كونش رو خوردم از ناله هاي فرنگيس بازم كيرم سر حال اومده بود بين پاهاش نشستم و كيرم رو ماليدم به سوراخ كسش و چوچولش با صداي بلند گفت بكن ديگه كشتي من رو منم كيرم رو با كسش ميزون كردم و آروم فشار دادم تو كسش حسابي تنگ بود ولي چون خوب ليسش زده بودم آبدار بود با فشار من صداي فرنگيس بلند تر ميشد آخ آخ واي واي واي آي آي آيييييييييييي يواااااااااااااااااااااشششششششششششششششش اوفففففففففففففففففف اوووووووووفففففففففففففففففففففففف يواش يواش يواششششششششششششششششش ديگه تموم كيرم رفت تو كسش يه كم صبر كردم و بعد شروع كردم تلنبه زدن حسابي كسش باز شده بود چند مدل كردمش سرپا - سگي - تو بغلم ولي تنها مدلي كه فرنگيس حال كرد من به كمر خوابيدم و اون نشست روي كيرم و مثل اسب سوارها بالا پائين ميپريد تخمام درد گرفته بود پستوناش تو هوا خيلي قشنگ بازي ميكرد منم حسابي حال ميكردم كه ديدم سرعتش زياد شد بعد با يه ضربه محكم نشست روي كيرم و احساس كردم قشنگ از كسش داره آب مياد روي پاهام بلند شد به حالت سجده خوابوندمش كيرم رو زدم به كونش گفت ميخواي اين رو بكني گفتم اگر اجازه بدي گفت واي درد داره گفتم نترس يواش ميكنم دردت نياد هيچي نگفت منم اول با انگشتام سوراخش رو آماده كردم و بعد كيرم رو با زور و زحمت كردم تو كونش جيغ ميزد بدبخت يواش يواش واي كونم جر خورد واي كونم پاره شد الهي بميري يواش آي آي آي آي مامان كونم داره ميسوزه منم فشارم رو بيشتر كردم تا تموم كيرم تو كونش رفت و شروع كردم تلنبه زدن تا موقعي كه تموم آبم رو تو كونش ريختم ديگه صداش در نميومد افتادم روش بعدم بلندش كردم رفت خودش رو شست و لباس پوشيد نهار از بيرون گرفتم و خورديم يه آژانس براش گرفتم رفت تا از در رفت بيرون فريد مثل تارزان از بالاي كمد اومد پائين گفت چطور بود تازه يادم افتاد كه فريد اون بالا بوده گفتم معركه بود عجب چيزي زير بابات ميخوابه يه خنده تلخي كرد و بعد فيش دوربين رو زديم به تلويزيون و تموم فيلم رو با هم ديديم دم فريد گرم اصلا از چهره من كوچيك ترين صحنه اي هم نگرفته بود ولي روي صورت فرنگيس زوم كرده بود حسابي بدن لختش رو كامل گرفته بود بعد يه دونه از روي فيلم كپي كرديم كه فريد بده به باباش و يه دونه هم من نگه داشتم براي سوژه جلق چيز خوبيه چون شايد ديگه نتونم فرنگيس رو بكنم...

3 نظرات:

ناشناس گفت...

عزیزم یکم تمرین املا کن. مامانش از قصه مرد غلط. این میشه داستات. غصه میشه غم. ok?

Unknown گفت...

باشه مامان جون حتما امشب تمرين املا ميكنم ببخشيد ماماني توروخدا به بابا حرفي نزنياااااااا

Unknown گفت...

باشه مامان جون حتما امشب تمرين املا ميكنم ببخشيد ماماني توروخدا به بابا حرفي نزنياااااااا

 

ابزار وبمستر