ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

گل مساوی 2

.مامان چاک پاهاشو باز کرده کوسشو انداخته بود روی دهن یاسر .-جوووووووووون جوووووووووون چه کوسسسسسسسس  باحاللللل وخوشششششششششمززززززززه ای داری خاللللللله خیلللللی باحاللللللله می چسسسسسسسسبه از هر چی آب میوه و بستنی خوششششمزززززه تره .-دوست داری ؟/؟-آررررررررره میخخخخوامشششش -همیشششششششه مال تو . بازززززززم بگو بگو فقط بازززززززززم بگگگگگو کوسسسسسسمو میخوای -می خوامششششش جمیله . تو رو کووووونتو کوسسسسستو هر جای تن و بدنتو . این سینه هاتو . تو فقط خاله ام که نیستی . معشوقه امی دوست دخترمی . عزیز دل منی . وای خاله -من جمیله توهستم ؟/؟-آره تو خاله زیبای من معشوقه خوشگلمی . کوسسسسس مامانو بازش کرده مثل یه آب نبات چوچوله های مامان و هر چی وسط کوسش بود رو گذاشت تودهنش . مامتن طوری رو سر و دهن یاسر نشسته بود که انگاری کونش طرف لگن توالته و با قسمت کوسش میخواد تو دهن خواهر زاده اش بشاشه . حالا این جمیله جنده بود که کونشو حرکت می داد و به لب و دهن یاسر می مالید . لقبی برازنده تر از این واسه مامانم پیدا نکردم.-یاسر یاسر دیگه نمی تونم ادامه بدم . دارم از حال میرم . مرا دریاب بذاررررررتو کوسسسسسسسم کییییییییررررتو بده تا سر به بیابون نذاشتم . یواش یواش داشتم هیجان زده می شدم . یاسر کیرشو تو دستاش گرفت و به طرف کوس مامان حمله برد . مثل یه آدمکشی که چاقو رو تو شکم دشمن یا قربانی فرو می کنن اونم کیرشو فرو کرد تو کوس مامان .-نه نه ..بزن پاررررررم کن سوراخمو گشاد کن بزن که داره میاد الانه که بیاد حال بده یاسر بچسب بهم . کمرمو بگیر بده بالا هر جوری دوست داری باهام حال کن .-خاله جمیله عشق من کوسسسسس من کوووووون من چقدر هوسی و آتشینی بیا قربون همه جات بشه این یاسر . دستشو گذاشت  دور کمر مامانو بدون این که کیرشو از تو کوس ننه جنده ام بیرون بکشه بلندش کرد و روپاهاش سوارکرد . حالا یاسردرست روبروی در ایستاده بود وسرش به طرف بیرون بود . ومامان هم قمبل کرده رو به هوا و یاسرو پشت به من بود . دید زدن کمی خطرناک بود . البته سر مامان که پشت به من بود و هیکلش هم تا حدود زیادی جلو دید یاسر به سمت منو می گرفت . یه لحظه سرمو کج کردم چه صحنه ای !چه منظره ای !کیریاسروکوس و کون مامان که رو به هوابودیه منظره زیبا و هیجان انگیز و تحریک کننده ای درست کرده بودند که حیفم اومد ساده از کنار این مسئله بگذرم . با یه ریسک بزرگ چند ثانیه ای از این صحنه تاریخی و فراموش نشدنی فیلم گرفتم .-یاسر یاسر داغ شدم انگاری داره میاد جوووووون آب کوسسسسسسم از نوک سیننننه ام از زیر سینننه هام دارم میاد . جاااااااااااان تو تنم حرکت کرده داره می ریزه یاسر سبک شدم .آههههههه خاله برات بمیره الان برات ساک می زنم . تا صبح هم بخوای واست ساک می زنم . اول باید آب کیرتوخالی کنی توی کوسسسسم که داره از تشنگی تلف میشه . امن امنه نترس بار دار نمیشم . دل به دریا زده و ریسکو به جون خریدم و یه فیلم قشنگ از لحظاتی که آب کیر ومنی داشت از کوس مامان بیرون می ریخت و دور و بر کونشو سفید کرده بود گرفتم . ترسی نداشتم که اونا منو اونجا ببینن . این اونا بودند که باید می ترسیدند و خجالت می کشیدند اگه منو می دیدند اون وقت نمی تونستم نقشه های بعدیمو پیاده کنم . دیگه موندن در اونجا فایده ای نداشت . می ترسیدم کار دست خودم بدم . سگ خور یاسر عوضی این دفعه هم داری در میری ولی  واست دارم . نمی ذارم آب خوش از گلوت بره بیرون . یاسر خدمت تو هم می رسم . آرزوی مامان جمیله  جنده منو دیگه باید به گور ببری .ا گه نتونم ننه تو رو که خالم بشه بکنم میارمت همین جا جلوی جمیله کوسده لختت می کنم میذارم تو کونت . بی عصمتت می کنم کونیت می کنم کاری می کنم که به قول خارجیها گی بشی . همچین میگامت که نتونی سر بلند کنی . فقط دعا کن که بتونم همین امشب کوس و کون مادرتو سوار کیرم کنم . با این حرفایی که تو دلم می زدم خودمو خنک کرده و تا حدودی از خشم خودم کم می کردم . خونه خاله بین نازی آباد و انقلاب بود . خودمو رسوندم اونجا وقتی در زدم خودش درو واسم باز کرد .-سلام خاله -سلام میثم جون تو کجا و اینجا کجا !مامان گفت که می خوای بری مشهد .  امشب میری ؟/؟-میرم بالاخره .یاسر کجاست ؟/؟-اون با دوستاش رفته گردش .پس شبو تنهایی ؟/؟-آره میثم جون . زندگی ما اینه دیگه . یه بچه داشتن همین دردسرارو داره . خاله حمیده واکبر آقا پس از بچه اولشون هر کاری کردن نتونستن بچه دارشن . خاله پس از زایمان مشکلی پیدا کرده بود که انگار تخمدونش نمی تونست خوب عمل کنه و می شد با یه جراحی همه چی رو حل کرد ولی خیلی ترسو بود . اون مثل مامان خوشگل نبود و جاذبه جنسی چندانی نداشت ولی می تونستم جذابش کنم . رفته بود واسم شربت آورده بود . یه دوسالی از مامان بزرگتر بود . در عوض اکبر آقا شوهرش دو سال از بابا کوچیکتر بود . داشتم بر رسی می کردم که کجای تن و بدنشو ببینم که کیرم یه خورده شق شه و بتونم باهاش حال کنم . با این که جین هم پوشیده بود ولی یه کون معمولی داشت . موهای لخت سیاه سرش و صورت بازاریش از عیب دماغ نیمه داخل آفسایدش کم کرده بود . لاغر هم بود . این اگه بخواد زیر کیر من سکته کنه من چه خاکی تو سرم بریزم ؟/؟ولی خون جلو چشامو گرفته بود . دیگه محبت ووجدان و این که خالمه حالیم نبود . من باید اونو می کردم و بعدشم می رفتم سراغ مامانم . باید نشون می دادم که هم من برتر و بالاتر از یاسرم هم کیر من برتر و بالاتر و بلند تر از کیر اونه .-خاله جون یه سوال داشتم به نظرت اگه یه مردی جلو چشای یه مرد دیگه ای با مادر اون کار زشتی بکنه و اون شاهد صحنه بخواد مقابله به مثل بکنه ایرادی داره ؟/؟-اولا باید دید اون زنه شوهر داره یانه بعد باید دید زنه راضی بوده یا نه . از طرفی مسئله بعدی یه قضیه جداست . ربطی به هم ندارن . تیرم به سنگ خورد . -خاله قربونت بشه اگه دوست داری همین جا باش من دارم میرم حموم سبک شم .-جووووووووون بهترین موقعیت بود . باداباد عادت اونو می دونستم . هر وقت تو فصل گرما می رفت حموم به من و یاسر سفارش می کرد که من در حمومو باز گذاشتم فقط از این طرف رد نشین . بخار آب می زد دلشو می گرفت و فشارشو تغییر می داد .لازم نبود درو تا آخر باز بذاره .-باشه خاله جون هنوز دو ساعتی به حرکت قطار مونده.-قربون میثم وفادارم بشم که این قدر با محبتی و خاله اتو فراموش نمی کنی . حمومشون داخل هال قرار داشت و درش هم به طرف هال باز می شد. ا ز اعتمادی که به من داشت از طرز صحبت و اظهار محبت و سادگیش یه نموره داشتم شرمندگی وجدان پیدا می کردم که جلدی شیطونه اومد کارشو کرد تا ثابت قدم باشم . سه چهار دقیقه ای گذشت . صدای شرشر آب و بخار داخل که از کناره های در باز وارد هال می شد نشون می داد که خاله لخت شده شستشو رو شروع کرده . منم دیگه معطلی بیش از اینو جایز ندونسته خودمو لخت لخت کردم . از یه وجب جای باز نگاهی به ته حموم انداختم . خاله حمیده پشت به من بود و هیکل لختش کار شو کرد .بایک نگاه به کونش کیرم تا آخررفت . فعلا داشت به تن و بدنش آب می پاشوند . رنگ پوستش به مامان رفته بود . یه چیزی بین سبزه و سفبد. 180درجه حالتشو عوض کرد. حالا دیگه صورتش به طرف من بود . خودمو سریع کنار کشیدم . بعد از یه دقیقه یه نیم نگاهی انداخته دیدم آب داره به صورت و موهاش می پاشه و چشاشو بسته . یه چیز خوب و یه چیز ضعیف تو تنش دیدم . ضعیف یعنی چندش آور . اول از بده بگم که کوسش پشمالو و پر مو بود . خیلی از این جور کوسا بدم میومد . ولی چاره چه بود فعلا که راهی به ده پیدا نکرده بودم تا سراغ خونه کد خدا رو بگیرم . در عوض سینه های ناب و توپ و معرکه ای داشت که باورم نمی شدمال خودش باشه . تو فیلمهای سکسی دخترای زیر 18سال همچین سینه هایی دیده بودم تازه  شکیل  بدون افتادگی . دیگه چی بگم . خواستم که بیچاره هول نکنه و یه خورده آمادگی داشته باشه  .دق الباب کردم یعنی چند تا ضربه به در زدم -چیه خاله جون کاری داری ؟/؟-نه خاله جون کیری دارم . درو باز کرده حالا دو تا آدم لخت مادرزاد رو به روی هم قرار داشتیم .. ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی عزیزعالیه ادامه بده.

 

ابزار وبمستر