ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خط قرمز1

من و بنفشه تازه دو ماه بود که باهم ازدواج کرده بودیم . من 25 سال و اون 22سالش بود . دو تا دوست توی بابلسر داشتیم که اونا هم زن و شوهر بودند به اسم مبین و بهاره که مبینه 24 ساله و بهاره 23 سالش بود . خانوما خونه دار بوده و من چاکر شما بهنام خرخون لیسانسیه و دبیر دبیرستانی تو تهرون بودم . این مبین خان ما هم یه زرگری تو بابلسر داشت که اون و داداشش اداره اش می کردن . و بگذریم از این که چه طوری ما و این دو نفر تو دبی با هم دوست شده بودیم . اتفاقا اونا هم دو ماه بود که ازدواج کرده بودند و ماه  عسلشونو مثل ما به دبی رفته بودن  .در هر حال به دعوت اونا به بابلسر رفتیم . اونا یه ویلای خیلی شیک و بزرگ تو حوالی دریا کنار داشتند وبنفشه خوشگل من هم که عاشق دریا . اگه چاره می داشت کوس و کونشو جلو دریا به باد می داد تا همه ازش فیض ببرن . قصد داشتیم یه یه هفته ای رو از دریا و ساحلش لذت ببریم که از تهرون باهام تماس گرفتن که چه نشستی بیا موقع امتحان تجدیدیه و حتما باید یه سری گزارشات و کارها رو انجام بدی هر کاری کردم نرم نتونستم . برای دو سه روز از پیششون رفته و گذاشتم که این بنفشه لااقل از دریا لذت ببره تا پس از دو سه روز که کارام تموم شد به بابلسر برگردم تا این که پس از دو روز بهاره زن مبین بهم زنگ زد و گفت که چه نشسته ای موضوع مرگ و زندگی در میونه .ا گه لیوان اب در دست داری بذار زمین و بیا بابلسر . هر کاری می کردم موضوع رو نمی گفت . حدس می زدم بنفشه قشنگم با اون هیکل ماهی نما وچشای سیاه و درشت و بدن سفید وشصت کیلویی اش تو دریا غرق شده . معلوم نبود با زانتیای خودم چه جوری خودمو به بابلسر رسوندم . شب شده بود . ساعت حدود دوارده شب بود . بهاره باهام تماس گرفت . خیلی اروم صحبت می کرد . گفت که در خونه رو واسم باز می ذاره و وقتی که رسیدم از در پشتی طوری وارد شم که بدون هیچ سر و صدایی باشه و از گوشه پله ها خودمو به اتاق بالایی برسونم . یعنی چه ؟/؟مگه می خواستیم فیلم بازی کنیم ؟/؟دلم مثل سیر و سرکه می جوشید . همین کارو هم انجام دادم . خیلی آروم پاورچین پاورپین از پله ها بالا رفتم . یه سر و صداهایی به گوش می رسید دیگه داشتم خاطر جمع می شدم که کسی نمرده .  دیدم که اون کنار توی اتاقی که مخصوص من و بنفشه بوده بهاره نشسته وانگشت سبابه اشو روی بینی اش به علامت سکوت کشیده و منو دعوت به آرامش کرده و اشاره می کنه که برم طرفش . منم این کارو انجام دادم . رفتم داخل اتاقی که تقریبا بالا و گوشه هال و مشرف بر پذیرایی قرار داشت .-چی شده بهاره خانوم؟/؟من نصفه عمر شدم .-نگران نباش الان اون نصفه اشم میره -یعنی چه بچه ها کجان ؟/؟-شرمم میاد داداش یه نگاه به پایین بنداز . ببین زن تهرونی تو چه طور شوهر بابلسری منو از راه به در کرده ؟/؟!من سرمو اونور می کنم . خجالت می کشم که دو نفری اون پایینو ببینیم .پنجره رو هم باز کردم ببین اونا پشت به مان . از اون بالا و در چند متری بنفشه نیمه لختو دیدم که با لباس خواب کوتاهش روی مبل و کنار مبین نشسته و میگه مطمئنی که بهاره خوابه .؟/؟-آره عزیزم توی آب میوه اش داروی خواب اور ریختم . یه قرص اعصاب قوی هم بهش دادم . دیشب هم همین کارو کردم . در اتاق خوابو هم بستم و یه کلید فرو کردم توش . فقط سر و صدا زیاد نکن که اگه به احتمال یک در هزار یه تکونی خورد ما یه کاری بکنیم .-عزیزم صد دفعه به این بهنام گفتم ما یک تنوع توی سکسمون لازم داریم تا کی فقط همدیگه رو بکنیم یکنواخت شده اما اون منو گرفته به باد فحش و انتقاد و میگه دیگه از این  کوس شعر ها نگم  .-مبین جون اینا به نظر تو شر و وره ؟/؟-نه قربون اون سینه های بلوری بیرون زده از پشت سوتینت برم واسه چی کوس شر باشه . می دونی که امروز همه این مشکلات حل شده یه مرد نمی تونه فقط با یه زن باشه همین جورم یه زن نمی تونه فقط با یه مرد باشه .-عزیزم دیشب خیلی بهم حال داد ولی از بدبختی امشبو رفتم روخط قرمز .یعنی می گی کییییییییییررررررمو توی کوسسسسسسسستتتتتت فرو نکنم ؟/؟-نه این که نمیشه بذارش تو . هر درد و مرضی رو به جون می خرم فقط اگه یه لک و لوکی درست شد باید پاکش کنی .-از خوش شانسی ما این مبلها چرمیه .-زودباش طاقت ندارم مبین .-منم بدتر از توام .-کاش اون دونفر هم اینجا بودند و یک سکس ضربدری انجام می دادیم -نه بنفشه چون اونا فرهنگ و کلاسشون خیلی پایینه عمرا اگه راضی به همچه کاری بشن .-یعنی تو حاضری زنت به بهنام کوسسسسسس بده ؟/؟-اگه ناراحت نمی شی باید بگم که خیلی هم خوشحال میشم و از خدامه . ا ین یه چیز گوشتی وسط بدن ما یه لذت مخصوصی می بره که بهش میگن شهوت . لذت چشم هم تکمیلش می کنه و بهش تنوع میده . اگه تنوع تو کار نباشه زندگی چه فایده ای داره !-آخ که قربون فرهنگ و فلسفه ات بره این بنفشه و کوسسسسسس و کوووووون بنفشه . کاش به جای بهنام امل باتو ازدواج می کردم . قبل از این که توی هم قاطی بشن خواستم برم پایین و جلوشونو بگیرم که بهاره نذاشت و گفت این دو تا دیگه به درد ما نمی خورن بذار کار به جاهای حساس برسه زنگ می زنم به 110بیان که ببرنشون . اونوقت راحت تر می تونیم ازشون طلاق بگیریم . بااین که غیرتم به من اجازه نمی داد ولی این گفته منطقی بهاره رو قبول کردم . واسم تعریف کرده بود که شب قبل شوهرشو دیده که تو آشپز خونه داره یه چیزی می ریزه داخل اب میوه اش مشکوک میشه و نمی خوره . ودر اتاق خواب که قفل میشه خودشو از پنجره کوچیک اتاق که مشرف به کوچه بوده و قرار بود تازه هفته بعد پشتشو میله بذارن میندازه توی حیاط یا همون کوچه و از پشت میاد به همین جا و سکس بین مبین و بنفشه رو می بینه .-خب چه طور شد که دوباره به اتاق خواب برگشتی ؟/؟از راه پنجره که ارتفاعش بالا بود نمی تونستی برگردی . آخه دیدمش آدم می تونه خودشو پرت کنه داخل شن ولی باید نردبون بیاری مسیرو برگردی . واسه رفتن به اتاق خواب هم باید از روبروشون می رفتی .-راست میگی من می خواستم که همین جا بخوابم و هر چه باداباد یه چیزی سرهم بندی کنم . تازه اونا بودن که باید می ترسیدن نه من . از طرفی شانس هم آوردم که رفتن حموم تا بقیه کاراشونو اونجا انجام بدن . منم از فرصت استفاده کرده و با کلیدی که داشتم درو باز کرده بر گشتم سر جام .-چرا به روشون نیاوردی ؟/؟-می خواستم تو هم باشی . چون می دونستم قراره تا موقعی که تو نیستی هر شب از این برنامه ها داشته باشن . حالا که اومدی دونفری بهتر می تونیم یه تصمیمی بگیریم . بی اختیار نگاه هردومون دوباره افتاد پایین . ناکث این بنفشه خیلی سکسی و هوس انگیز کرده بود . کیرم شق شده بود . زنم داشت کوس می داد و من هوس کردنشو داشتم . و می ترسیدم که بخوام برم پایین . دوست داشتم هر چه زودتر 110بیاد و یه چماق بکنه توی کونشون . مبل چرمی به رنگ شیری بود و زیبایی تن فرشته رو بیشتر نشون می داد .مبین افتاد روش -نه ..نه ..نه ..زود باش پاررررررم کن -یواش تر احتیاط کن بنفشه .-نه دست خودم نیست عزیزم من کیییییییررررررررمی خوام . منو سخت بهم بکن . بهم حمله کن .-واییییییی بنفشه تو چقدر انرژیکی . کیرم داره شورتمو گشاد می کنه . شورتشو درآورد و کیر شق القمر شده اش را نشون بنفشه داد . بنفشه کیر مبینو گذاشت توی دهنشو ساک زدنو شروع کرد بهاره از ناراحتی سر تکون می داد و منم ازش تبعیت می کردم .یه وقتی متوجه شدم که یه چیزی شبیه بستنی آب شده از لب و لوچه بنفشه سرازیرشده .بعععععععله آب کیر مبین توی دهن بنفشه خالی شده بود . آشغال کثافت مگه کیر من چه چیزی از کیر مبین کم داشت .؟/؟کلفتیش که همون بود تازه دو سه سانت بلند تر هم که بود . پست فطرت چقدر بهت زار زدم که کیرمو ساک بزن . تازه یه هدیه واست گرفتم با منت واسم ساک زدی . خوردن اب کیرم که جای خود داشت . آرزو به دلم گذاشتی تنوع میخوای ؟/؟پشت میله های زندان کیر برادرای دینی هم دنبال تنوع می گردن . مبین افتاد به جون بنفشه . اونو مثل یک گربه ای که بچه اشو از زمین بلند می کنه بلند کرد و به طرز وحشیانه ای لباس خوابشو از تنش کشید بیرون .-همین جوری بکن . خوشم میاد باهام هارد سکس داشته باشی ...این لباس خواب گرونو همین چند وقت پیش از دبی خریده بودم . اتفاقا این دونفرهم بودند و اونجا جنده خانوم لباسشو که تازه خریده بود قایم می کرد که مبین نامحرم نبینه . غلط نکنم کوس دادن به اونو از همون موقع شروع کرده بود . روی مبل چرمی دست و پا می زد . خون کوس و پریودی بنفشه دور بر کون سفید و ژله ایشو سرخ کرده بود . پتیاره دفعه قبل که پریود شده بود اصلا اجازه نداده بود برم طرفش . نمیدونم رحم من بازه و میکروبی میشه و کمرم سنگین میشه و از این حرفا . کونشو قمبل کرده به کوسش اشاره می کرد . مبین هم معطل نکرد سوتین بنفشه رو در اورد انداخت گوشه ای و شورتشم که تا زانوش پایین کشیده شده بود از پاش در آورد و بیرحمانه کیرشو یک ضرب گذاشت توی کوس خونین بنفشه .-وایییییی قربون کیییییییررررررررربا حاللللللت برم محکم تر ..میخخخخخوام اینجا پراز خون بشششششششششه .خون هوسسسسسسس من . هوسسسسسسس کوسسسسسسممممم . بززززن کیییییرررررتو منو بکن . تشششششنه کیییییرررررتم . جوی خون به راه افتاده بود . تنه کیر مبین قرمز قرمز شده بود . دنیایی از کیف اومده بود سراغ بنفشه .-کجایی بهنام .کجایی بهاره ؟/؟کاش شمام اینجا بودین و تنهام نمی ذاشتین .!شما نمی دونین این جوری گاییده شدن چه حالی میده !-و اینجوری گاییدن .-آره تو کیف گاییدنو داری من گاییده شدنو . کیییییییرررررت کوسسسسسسمو به آتیششششششششش کشیدده بززززززن از خون نترس . کونو ببین آقا مبین .-قربون کون سرخ و سفید بنفشه ام برم . با هر ضربه کیر توی کوس بنفشه خون بیشتری به اطراف می ریخت . مبل چرمی دیگه دو رنگ شده بود .-نترس مبین من روز اول و دوم عادتم زیاد خون میرم . طبیعیه حالتو بکن تا منم حالمو بکنم . یه لحظه سرمو طرف بهاره برگردوندم .ا ونم مثل من دستش از پشت شلوار رو آلت تناسلیش بود . رفتم طرفش ..نه ...نه آقا بهنام من نمی تونم . من اهلش نیستم -هیسسسسسس بالاخره باید از یه راهی و جایی اهلش شد ..ادامه دارد ...نویسنده ..ایرانی .

7 نظرات:

ناشناس گفت...

خیلی باحال وجذاب بود ادامه بده اگه میشه طولانی ترش کن تالذت بیشتری ببریم.

matin گفت...

این داستان هم به نظر زیبا میاد خیلی زیباست ضبدری مرسی قشنگ بود ادامه رو زوذ بزارید

ناشناس گفت...

پس کوادامش بذاردیگه.

ناشناس گفت...

ممنون آقای ایرانی عزیزازاینکه به درخواست حقیر داستان ضربدری گذاشتی اگه میشه درادامه ازنوع لباس سکسیشون نحوه حال کردن حرفهای سکسی رازیادطولانی بنویس دستتون دردنکنه.

ناشناس گفت...

ممنون آقای ایرانی عزیزازاینکه به درخواست حقیر داستان ضربدری گذاشتی اگه میشه درادامه ازنوع لباس سکسیشون نحوه حال کردن حرفهای سکسی رازیادطولانی بنویس دستتون دردنکنه.

ناشناس گفت...

سلام خسته نباشی ممنونم که داستان ضربدری به درخواست حقیر نوشتی درادامه لطفانوع لباس پوشیدن سکسی زوجین حرفها وفانتزی سکسی بین سکس ردوبدل میشه ادامه بذار چون امشب با خوندنش حشری بشیم بازنم سکس کنیم.

ناشناس گفت...

سلام خسته نباشی ممنونم که داستان ضربدری به درخواست حقیر نوشتی درادامه لطفانوع لباس پوشیدن سکسی زوجین حرفها وفانتزی سکسی بین سکس ردوبدل میشه ادامه بذار چون امشب با خوندنش حشری بشیم بازنم سکس کنیم.

 

ابزار وبمستر