ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شعله شهوت 1

من و شیوا از بچگی باهم تو یه مدرسه درس می خوندیم و دوازده سال با هم همکلاس بودیم ودیپلممونو هم تو یه روز گرفتیم . حتی با همم تو یه روز کنکور قبول نشدیم . تو یه روز ازدواج کردیم . من از اون خوشگل تر و ساده تر بودم . تن و بدن هوس انگیزی داشتم که خیلی از مردا به دنبالش بودند ولی هیچوقت جلوی یه نامحرم روسری از سرم نمی گرفتم . آدم مذهبی و جانماز آبکشی نبودم ولی تا حدودی حلال و حرام حالیم بود . بر عکس من این شیوا خانوم خیلی شیطون بود و بر خلاف من که با اولین مرد زندگیم ازدواج کردم اون قبل از ازدواج کلی دوست پسر داشت ولی موقع عروسی باکره بود . درعوض اون از من خیلی زرنگ تر و زبل تر بود وبر عکس من که شیلا اسممه خیلی هم زبون باز بود . در عوض شوهر خوش تیپ تر و چهار شونه تری از همسر من داشت . ولی من به شوهرم افتخار می کردم مردی سر بزیر و اهل حلال و حرام بوده و دنبال سیگار و مشروب و اعتیاد نبود .  در هر حال محسن شوهر من و مجید شوهر شیوا موقع ازدواج هر دوتاشون 25 ساله بودند و تو میدون شوش تهرون کارشون عمده فروشی ظرف و به اصطلاح لوکس فروشی بود که اتفاقا هردوتاشون توی دو تا مغازه جداگونه که مال پدرشون بود کار می کردند و کارشون توزیع جنس به خرده لوکس فروشیها در تهران و شهرستانها بود . من و شیوا هم سه سال ازشون کوچیکتر بودیم . و نزدیکای سیدخندون که خیلی هم با محل کار شوهرامون فاصله داشت یه خونه ویلایی تقریبا دو واحده گرفتیم که هر واحدش تقریبا دویست متری می شد . با یه حیاط سیصدمتری و کلی تجهیزات . همه چی بر وفق مراد پیش می رفت و ما اکثرا همه جا با هم بودیم . مسافرت و مهمونی و خیلی جاهای دیگه . شیوا جلوی شوهر من روسری سرش نمی کرد در عوض من رعایت می کردم . ولی فکر نمی کردم پوشش تنگ و چسبون من اینقدر تحریک کننده باشه که در دو سه دیدار آخر ما مجید شوهر شیوا یک لحظه هم چشم از کونم ور نداره . با یه نگاه خریداری بهم نگاه می کرد . تو چشاش لبخند هوسو می خوندم . از این نگاهها بدم میومد . احترام و دوستی به جای خود شوهر داری ووفا به جای خود . یه بار که برای شب نشینی اومده بودن به واحد ما وقتی که برای آوردن چایی به آشپز خونه رفته بودم اونم یه جوری خودشو به اونجا می رسونه وتنشو به کون بر جسته من می چسبونه . چندشم شد و اخمی بهش کردم که فقط یه عذر خواهی تحویلم داد . دیگه از دو ستی با اونا دلسرد شده بودم . یعنی این وضع باعث میشه که یه عمر رابطه دوستی من و شیوا بهم بخوره ؟/؟از محسن خواستم که خونه رو بفروشیم و خودمون مستقلا بریم یه جای دیگه خونه بخریم . کلی اصرار کرد تا علتشو بگم . منم همه جریانو براش توضیح دادم . دیدم داره می خنده -تو واسه همین موضوع ناراحتی ؟/؟این که چیزی نیست . من و شیوا میگیم و می خندیم و با هم خوش و بش می کنیم .-درست ولی تو هیچوقت تن خودتو به بدن شیوا می چسبونی ؟/؟نگاهی به من انداخت و قصد داشت چیزی بگه که پشیمون شد .-من دیگه نمی تونم این وضعیتو تحمل کنم تا بچه دار نشدیم بزنیم بچاک . ما درست پنج ماه بود که ازدواج کرده بودیم ولی بچه دار نمی شدیم . مجید و شیوا هم که فعلا بچه نمی خواستند و می خواستن که عشق و حال حودشونو بکنن . اون روز گذشت و یه شب جلو من یه فیلم سکسی گذاشت . یعنی رسیور رو روشن کرد و رفت روی یه فیلم سکسی . یه لحظه دچار رخوت و سستی خاصی شدم ولی واسه این که سیاستمو حفظ کنم و محسن پررو نشده و دنبال کوس و کون زنای غریبه راه نیفته سرش داد زدم اما اون با پررویی گفت عجب کیری داره اون سیاهه ولی کیر آقا مجید ما خیلی خیلی از اون سرتره -خجالت بکش مرد خاموشش کن تو به کیر دوستت چیکار داری . همین چیزارو می بینی که بی غیرت شدی . اگه یکی زنتو انگولک کنه عین خیالت نیست دیگه . بگیر خاموشش کن ولی با این حال خیلی تحریک شده بودم . دیدم این بار داره زار می زنه و میگه خب ماهواره رو ولش یه سی دی دارم ایرانی و زبان فارسیه . همین یه بارو باهم می بینیم . دیگه از این کارا نمی کنم . هم حرصم گرفته بود و هم خنده ام و هم حس کنجکاویم گل کرده بود که ببینم این نوار ایرانی چیه . نمی دونم به چه منظوری این نوارو انتخاب کرده بود که هم حشری شده بودم و هم عصبی . دو تا زن با شوهراشون سکس ضربدری می کردند و گاهی هم دو به یک می شدند . صحنه های دو به دو و یک به یک هم داشتیم . اوایل فیلم یکی از زنا با دست به طرف مردی که شوهرش نبود اشاره زد وگفت بیا جلو کیرتو بیار ببینم مزه اش چیه خسته شدم از بس یه مدل کیر خوردم . اون اجنبی هم بهش می گفت اوووووخ جوووووووون قربون  کوسسسسسسسست منم خسته شدم از بس یه مدل کس لیس زدم .-آره جون خودت . شما مردا ؟/؟-همه تون لنگه همین . رو هوا می زنین . ولی خوب کیر کلفتی داری کلفت تر از کیر شوهرمه . منو به وحشت انداخته . شوهر زنه هم به حرف میاد و میگه عزیزم من که الان آماده ات کردم و راهتو باز کردم واسه چی می ترسی برو تو بغلش تا منم بچسبم به زنش .یه خورده خودتو ردیف کن تا بتونی بعدا برنامه دو به یکو هم خوب انجام بدی . خلاصه با همین نمایش اون روز من حشری شده رو گایید ولی بعد از ار گاسم بازم بهش متلک گفته و باز خواستش کردم -راستشو بگو شیلا تو خوشت نیومد ؟/؟-اگه بگم تحریک نشدم دروغ گفتم ولی اینا همش فیلمه .-فکر نمی کنی اگه ما هم از این تنوع ها داشته باشیم و یه سکس ضربدری رو انجام بدیم خیلی خوش بگذره و زندگی ما از این حالت یکنواختی در آد -عزیزم این افکار انحرافی رو از سرت به درکن . ما الان فقط یه بچه می خواهیم که زندگی مونو روشن کنه . مثلا به نظرت ما با کدوم زوج سکس ضربدری داشته باشیم ؟/؟حتما منظورت شیوا و مجید گستاخه . من که الان بیست و دو سه سالمه و از وقتی که چشم باز کردم کوچکترین خلاف جنسی با این دوستم نداشتم حتی با هیشکی دیگه هم چه مرد چه زن نداشتم خیلی از دخترا بودن که با هم لز داشتن ولی من اهلش نبودم . حالا هم همین طور . ا زت انتظار نداشتم که همچه فکری داشته باشی . من اگه ببینم تو سر سوزنی خطاکنی فوری به 110 یا هر مرجع مربوطه دیگه ای زنگ میزنم بیان ببرنت .ا گه هم می خوای از این فکرا داشته باشی و با من تفاهم نداری همین حالا طلاقم بده . سگرمه هایش تو هم رفت و با لحنی که ناراحتی ازش می بارید گفت شوخی کردم .  فرداییش رفتیم آزمایشگاه و تست دادیم تا ببینیم چرا بچه دار نمی شیم . چند روز بعدهم دیدم با یه جفت بلیط دبی اومد پیشم و گفت عزیزم دوست داری بامن بیای دیگه ؟/؟-این چه حرفیه که می زنی ؟/؟خیلی حال میده . کلی هم جنس می خریم . لباسای زنونه . مخصوصا لباس خوابای خیلی خوشگل و تاپی دارن اونجا . واسه شوهر جونم خوشگل می کنم . خودمو هوس انگیز می کنم .-تو همیشه واسم هوس انگیزی .-ببینم فقط ما دوتاییم دیگه ؟/؟-آره مگه کی قرار بود با ما بیاد ؟/؟-چه میدونم یه وقتی شیوا و مجید هم نکنه با ما بیان ؟/؟من اصلا دوست ندارم دیگه با اونا همسفر شم .-نه مطمئن باش باهامون نمیان . خیالم جمع شد . من و محسن عزیزم در طبقه دهم یکی از بهترین هتلهای دبی مستقر شدیم . بهترین قسمت این سفر همان بود که از دست اون دو تا سر خر خلاص بودیم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

1 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام خسته نباشی ایرانی عزیزامیرخان گل سایر دوستان واقعا دست شما ها دردنکنه جالب عالیست.ادامه بدید.

 

ابزار وبمستر