ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

دست بالای دست 7

بیچاره تا یکی دو دقیقه از لذت زیاد مثل مرغ پرکنده دست و پا می زد تا ساکت شد . پس از چند دقیقه سکوتو شکست و گفت نادر خیلی بی رحمی از لذت زیاد نزدیک بود قلبم از حرکت وایسه . حالا دیگه میخوام رو به دریا باشم . کمرم سبک شد . دم رودخونه لفور یه کاری نکردیم که هنوز دلم پیشته و ناراحتم که چرا وقت نشد تا بهت لذت کامل بدم . من در اختیار توام کونمو به طرفت قمبل می کنم دو ست داری بذار تو کونم دوست داری بذار توی کوسسسسم . باهردوتاش حال می کنم . من کیییییییرررررتو می خوام . به حالت سگی و دو زانو خم شد و بهم پشت کرد . سرش رو به بیرون و کونش به طرف من بود . منم رو کونش سوار شدهدورو بر خودم کرم و خمیری ندیدم و نیوشا هم با خودش کیف نیاورده بود . کیرررررررمو فرو کردم توی کوسسسسسس زن داداش و با هر حرکتی که به طرف بیرون می دادم مقداری آب و روغن بیرون کشیده با اون سوراخ کون نیوشا جونمو چرب می کردم . پس از چند حرکت سوراخ کون زن داداشو نشونه گرفتم . تو تاریکی خوب زدم به هدف . با همون حرکت اول چسبندگی بین سر کیر من و سوراخ کون نیوشا هردوی مارو حالی به حالی کرد  .مخصوصا منو که کمرم خیلی سنگین شده و فشار آب زیاد شده بود . با این که هنوز سوراخ کونش تنگ و کیپ بود ولی کیرمو راحت تر از قبل قبول می کرد یه دستمو روی کونش گذاشته با دست دیگه ام کوسشو تحریک می کردم . نمی دونم این چه شیوه ای بود که نیوشا دردش نمیومد . کونشو می چرخوند وکیرمم با چرخش کونش داخل سوراخ می چرخید . اوووووففففف چه لذتی !چشام تا حدودی به تاریکی عادت کرده بود . دایره کونشو که برام از ماه شب چهارده هم قشنگ تر بود می دیدم . این پیچ و تاب دادنها و چرخشهای هوس انگیز نیوشا کار خودشو کرد و دیگه نتونستم تحمل کنم .-عزیزم به خودت عذاب نده کونم آب میخواد . بدددددددده کود بددده آب کییییییییرررررتو بده تا کوووووووونم بر جسسسسسته تر شه کووووونننننن تپل دوس داری ؟/؟وقتی ریزش اولین قطره منی رو تو سوراخ کون خود احساس کرد به حرکات چرخشی خود سرعت دادیم . آبم با سرعت شدید می ریخت تو کونش ونیوشا ول کن نبود . در همان حالت سستی پس از ارضا کمرشو گرفته خودمو طاقباز روزمین قرار داده زن داداشو به همون صورت طاقباز بدون این که کیرمو از کونش بیرون بکشم دراز ش کردم و رو خودم قرار دادم . در وضعیتی که پشتش به شکمم چسبیده بود دستامو به سینه هاش رسونده و فشارشون می دادم . کیرم دیگه تکون بخور نبود . ولی هوس زن داداش تکون خورده بود . با یک تغییر وضعیت روبروی هم قرار گرفته جویدن لطیف کوس ناز و لطیفشو شروع کردم -نه   نه نهههههههه با کوسسسسسسسم چیککککار می کنی ؟/؟نادر تو که تازه آبمو آوردی . دوباره سنگینم کردی .میککککککشششششش بززززن بخورررررششششش . سروته کن تامنم با کییییییرررررررتو حال کنم . حالا کیر من تو دهن و تا سر حلقش بود و کوس اونم چسبیده به لب و زبونم . هردوتامون سست شده بودیم ولی دوست داشتم نیوشا زودتر راضی شه کمرشو سبک کنه تا من با خاطر جمعی بیشتری آب کیرمو بفرستم توی حلق زن داداش . واسه همین با خوردن کوس از دو سه تا از انگشتام هم کمک گرفته و باآخرین توانم ورود و خروج می دادم  .-نادررررررر.....میخخخخخاررررره . کییییییرررررر می خواد . بکن بکن بکن تند تند تندتر. از انگشتای دست چپم که توی کوسش بود و حرکتش می دادم با دست راستم گاهی سینه هاشو و گاهی هم روی کوسشو می مالیدم . چند تا فریاد زد و ساکت شد . سست شد و دهنشم شل شد . اول حرفی نزدم . گفتم بذار تو کیف و حال خودش باشه . بعد از دو دقیقه که احساس سنگینی شدیدی می کردم گفتم حالا دیگه کمر و کوستو سبک کردی کیر من یادت رفت ؟/؟-کنیزتم نادر . فدای کییییییررررتتتتم . مشتری شیره هاششششم . منو طاقباز خوابوند یعنی در یک وضعیت ریلکس قرار داد که کمرو بدنم خسته نشه . و من از ساک زدن اون نهایت لذتو ببرم . کیرمو گذاشت تو دهنش . همه جاشو از بیضه ها تا سر الت همه رو لیس می زد . سرشو که مثل قسمت بالای بستنی قیفی می لیسید . جااااااان نیوششششششش بنوششششششششش من هم کیییییفففف می کنم هم جلو آبمو می گیرم .-قربون کیییییییرررررکلللللفتتتت خالیش کن تا سستی اعصاب نگرفتی . الان یه جوری برات لیسسسسششش می زنم که حسابی تنظیم تنظیم شی . خودمو شل کردم تا از صد در صد پتانسیل لذتم استفاده کنم .. وقتی محصول اولین جهش منی ریخت تو دهن غنچه ای زن داداش با بقیه جهشها و پرشها طوری همراهی کرد که همه ماموریتشونو با موفقیت انجام داده و وتمومی هوس و اشتیاق من به لذت تبدیل شد . کیرمو محکم به سقف دهن و گوشه هاش می زدم . مثل یک کوس دهنشو گاییده بودم . نیوشا مثل یک تشنه تازه از بیابون در اومده همه آبمو نوش حون کرد و دو سه قطره ای رو هم که از لب و لوچه اش اویزون شده بود با دست فرستاد تو دهنش تا حروم نشه .-خانوم خوشگله !داشت یه چیزی یادم می رفت . گفته بودی کیر می خوای بیا عزیزم قربون اون کوس خوشگلت برم من .. دو تا پاهاشو به طرف بالا کشیده انداختم رو پاهام . خودمو کشیدم جلو اونو هم کشیدم طرف عقب . یه قسمتی از کونمون به هم چسبیده بود . کیرمو برای چند دقیقه ای به کوس نانازش چسبوندم وقتی دیدم که اشکش از هوس داره در میاد هلش دادم داخل . چه خبر بود ماشاءالله . دریایی بود و دنیایی . -دختر هر کی ندونه فکر می کنه تو کیر نخورده ای -نادر جونم دست خودم نیست که هر چی کیرتو می خورم هر چی از این کیر قشنگت به من می رسه انگار که هیچی نرسیده  .من سیر نمی شم . از بس کلفت و هوس انگیزه . من فقط کیر تو رو می خوام . هوس کیر تو رو دارم نادر منو بکن  . دوست دارم شب و روز زیر کیر تو باشم فقط زیر کییییییرررررررتو کییییییییرررررررتو .کوسسسسسسسم زیر کییییییرررررتو باشه . دوست دارم مال تو باشم . تو شوهرم باشی . اصلا ناصرو دوست ندارم . چقدر سخته یه عمر باید از دستش در برم تا به تو برسم . این حرفاش آتیش به خرمن عشق و جان و هوسم انداخت . دست بردار نبودم . هرگز تا این حد نیوشا خود را اسیر من ندانسته بود .کمرشو خم کرده لبامو رولباش گذاشته و به گاییدنش ادامه دادم . وقتی که احساس کردم بازم به ارگاسم رسیده این دفعه کوس تشنه اشو سیراب کردم . قسمتهایی از اتاقو کثیف کرده بودیم . حساب این که هر کدوم چند بار کمرمون سبک شده از دستمون در رفته بود . اون حالا طاقباز بود و من با کیری بیرون کشیده از کوس یه پهلو کنارش بودم . صحبتها و درددلهای عاشقونه مون گل انداخته بود . موهای قشنگشو نوازش کرده تنمو به سینه هاش چسبونده ولبای خودمو انداختم رولبای قشنگش .. وای خدای من ساعت از 6صبح هم گذشته بود . آفتاب بیرون زده بود . معلوم نبود توی بغل هم کی خوابمون برده بود . زن داداش که توی بغل و زیر کیر من کیفوری تر شده و اگه بیدارش نمی کردم تا چند ساعت دیگه هم می گرفت می خوابید . خیلی قشنگ و ناز خوابیده بود . مثل بچه های ملوس مثل فرشته ها لبخند می زد . منم گونه هاشو بوسیدم . لباشو بوسیدم و دست به سینه ها و کوس و کون و کپلش زدم تا چشاشو باز کنه متوجه وضعیت زمانی بشه . دیدم اونم با چشمانی بسته و گاه نیمه باز وخمار با من همراهی می کنه ودوست داره بازم گاییده بشه . -عزیزم بلند شو بریم من بیشتر از تو هوس دارم . دوست دارم همین جوری تو بغلت باشم تا بمیرم . بلند شو بریم تا بیشتر از این گندش در نیومده حالا حتما بیدار شده و در به در به دنبالمون می گردن .. نیوشا رنگش مثل گچ سفید شده بود وگاهی هم تغییر رنگ داده و مثل کدو تنبل زرد می شد . پیشونیشو بوسیده گفتم تا منو داری غم نخور همه چی رو درست می کنم . فقط خونسردی خودتو حفظ کن .. ادامه دارد .. نویسنده ..ا یرانی 

2 نظرات:

matin گفت...

این داستان هم زیبا و خیلی قشنگ هست مرسی

ناشناس گفت...

بنویس دوست دارم.

 

ابزار وبمستر