دومین سکس میلاد

من میلاد هستم همونکه داستان سکس اول رو براتون گذاشتم بعد از جریان مریم دیگه با کسی نبودم تا ابنکه سال 87 با دنیا دوست شدم دنیا یه زن مطلقه بود که از رشت اومده بود تهران و پرستار یه بچه 8 ساله شده بود پدر و مادر پسره ازهم جدا شده بودن و پدره هم یه خونه واسه پسرش و پرستارش گرفته بود تا راحت با زن دومش زندگی کنه روزای اول خیلی معمولی گذشت رابطه ما روز به روز بیشتر میشد تا جایی که اگه هر روز همو نمیدیدیم روزمون شب نمیشد کم کم رومو به هم باز شد و مبین (همون پسره) هم رفت مدرسه به دعوت دنیا رفتم خونش تو جیهون خونه کوچیکی بود وقتی رفتم بالا دیدم با یه تاپ و شلوارک تنگ جلوم وایساده یه لب کوچیک ازش گرفتم و رفتم تو دنیا سینهاش کوچیک بود ولی واقعا زییا و خوش فرم ساعت 10 بود تا 10:40 باهم حرف میزدیم و از در ودیوار میگفتیم تا من بهش گفتم دنیا اگه یه چیزی بگم رد نمیکنی؟؟؟؟ گفت بگو؟؟؟ گفتم امروز میخوام تا آسمونا ببرمت.گفت توووووو؟؟؟؟؟؟ گفتم آره.گفت عمران تو میمیری ولی من تا آسمون نمیرم گفتم امتحان کنیم هرکی باخت امروز رو ناهار میده؟؟ گفت باشه پریدم بغلش و یه 5 دقیقه ازش لب گرفتم رفتیم تو اتاق و جاها رو پهن کردیم لباسشو دراوردم واقعا داشتم دیوونه میشدم وقتی شرتشو دراوردم با انگشت کردم توکوووووسش دیدم خیسه خیسه چشمتون روز بد نبینه حشر جلو چشمامو گرفته بود و داشتم میمردم خوابوندمش و انگشتامو کردم تو کسش اول با یه انکشت دیدم داره حال میکنه دوانگشتی میکردم تو کوسش و با دهنم هم کوسش رو لیس میزدم نالهاش بلند شده بود اونقدر اینکارو کردم تا به مرز جنون رسیده بود واقعا قیافش دیدن داشت خلاصه گفتم اجازه میدی بکنم توششششش تا پارررره شییییییی؟؟؟؟ گفت بکنننننننن ولی کیرت انقدر کوچیکه که چیزی احساس نمیکنم.گفتم واقعا پرویی دنیاااااااااا.کیرمو یه اسپری زدمو کردم توش تا سر کیرم رفت توشششششش جیغش دراومد حدود20 دقیقه داشتم تلمبه میزدم داشت میمرد.گفتم میزاری از کون هم بکنمت؟؟هرکاری کردم نذاشت. گفت با جلو هرکاری دوست داری بکن ولی عقب نهههههههه.گفتم باشه.گفتم پاشو.بلند شد و من خوابیدم گفتم سکس دردناک دوست داری؟؟؟ گفت تو نمیتونی ولی من خیلی دوست دارم.بهش گفتم دنیا خیلی پرویی کاری میکنم آرزوی مرگ کنیاااااااااا؟؟؟ گفت عمراااااااا؟؟؟ گفتم باشه بشین رو کیرم به طرز وحشتناکی از شهوت نشت رو کیرم گفتم خودت خواستی درد بکشیااااااا.گفت باشهههههه.سینهاشو گرفتم و شروع کردم به تلمبه زدن چون اون روی من بود سخت بود ولی حال میداد دیدم داره جیغغغغغغغ میکشه و میگه غلط کردم نکنننن نکننننننن منم دیدم اینجوری سرعتمو بیشتر کردم که دیدم یهو پا شد و یه آب خفن از کوسش ریخت و ولو شد روم داشت بشدت میلرزید.گفتم خوب بود؟؟؟ گفت خیلی بدی تا بحال اینجوری ارضا نشده بودم.گفتم من الان ارضا نشدم باید بخوری یا بزاری از کون بکنم با اینکه بدجوری میلرزید گفت فقط بزار تو کوسم منم گفتم باشه این یا کیرم بدجوری سر خورد و رفت توش باور نمیکنین تو این 5دقیقه فکر کنم بیهوش شده بود آبم اومد و روی کسش خالی کردم ساعت نزدیکای 1:30 بود که گفت باید برم مبینو بیارم تا اومد پاشه خورد زمین کفت میلاد خیلی بد نمیتوم ازجام پاشم؟؟ گفتم یه چند دقیقه بشین حالت جا بیاد تازشم خودت خواستی من که نخواستم دیدم تخمامو گرفت گفت گفت اگه دفعه بد اینجوری خشن سکس کنی با چاقو کیروتو میبرم میدم سگها بخورن حالش یه کم جا اومد پاشد رفت حموم خودشو تمیز کرد منم لباسمو پوشیدم و با هم رفتیم دنبال مبین از اونورم رفتبم رستوران ناهار خوردیمو برگشتیم از اون روز به بعد یه روز در میون باهم سکس داشتیم تا اینکه من به خدمت مقدس اعزام شدم و 2 ماه اموزشی که بودم اون رفته بود رشت الانم کم وبیش باهم هستیم ولی نه به اون صورت این بود داستان منو دنیا داستان بعدی من داستان سکس گروهی منو لیلاست اگه میخواین اونو هم براتون بزارم باید کمه کم 10 تا نظر بدین درضمن دوستان خوبم داستانهای من کاملا واقعی و بدون کمو زیاد هستند شماهم داستانهای واقعی خودتونو بفرستید برا امیر سکسی تا بذاره توی وبش چون بنظرم داستانهای خیالی هیچ حسی ندارند بزازین مردم هم از خاطرات شما کلی لذت ببرن.پـایـان.تشکر از آقا میلاد عزیز برای ارسال خاطره سکس با دنیا.مرسی عزیز