ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانم مهندس قسمت یازدهم

یخورده فکر کرد و گفت باشه هر چی تو بگی راست میگی اینجوری مطمئن تره
گفتم آفرین حالا اینها رو هم بازش کن تا طبیعی باشه گفت چی هاااااا رو؟/؟
گفتم هیچی خودم درستش میکنم سریع کمربندش رو باز کردم و شلوارش رو تا
زانوهاش کشیدم پایین و دودولشو محکم گرفتم کشیدمش روی خودم قبل از اینکه
کاملا روم بخوابه گفتم حالا این وسط چی گیر من میاد؟؟/؟؟ خنده ای کرد و
گفت همین که امشب نمیکنمت کلاهت رو بنداز هوا تازه موقعی هم برگشتی خونه
سر راه یک صدقه بده که امشب جررررررررر نخوردی گفتم اولا غلط میکردی دست
بمن بزنی دوما اگه چیزی بمن نرسه همین الان به بهاره میگم که چیکار
میخوای کنی میدونستم چون اون لحظه خیلی حشریه هر چی بگم گوش میده گفت خوب
چی میخوای؟/؟ گفتم لباسی که بهاره پوشیده از مدلش خوشم میاد با تعجب
نگهام کرد و گفت حق جاکشی داری میگیری؟/؟ لباس خودت که خوشگل تره گفتم من
از جفتش خوشم اومده هر دو تا رو میخوام گفت باشه بابا وقتی لختش کردم
لباسشو میذارم زیر تخت تو هم برش دار بعدام میگیم لباس گم شده گفتم خاک
توی سرت مگه من دزدم؟/؟ من اینجوری نمیخوام باید مجبورش کنی خودش بهم بده
دستشو روی موهام کشید و گفت باشه هر چی تو بگی خندیدم و گفتم آفرین حالا
تا نیومده بیا بخواب روم یکدفغه دیدم لبه شورتمو کنار زد و قبل از اینکه
کاری کنم کیررررررش رو تا ته کرد توی کووووووسم ایییییییی نفسم بالا
نمیومد میتونستم حدس بزنم رنگم شده عین لبو بعد از چند از لحظه داد زدم
وحشییییییی برای چی کردی توشششششششش؟/؟ خندید گفت میخواستم طبیعی تر باشه
گفتم کیارش من آخرش دهن تو رو سرویس میکنم سپیده که متوجه شد خندید و گفت
آخر گولت زد؟/؟ گفتم سپیده تو مثلا قرار بود مواظبم باشی هااااااااا
دوباره سرشو کرد توی لب تاب و گفت اونو ولش کن بیا ببین چی نوشته مثل
همیشه ترکونده چاره ای نداشتم باید تا وقتیکه بهاره میومد کیرشو توی کوسم
تحمل میکردم ولی محکم کونش رو گرفتم که یک وقت نخواد تلمبه بزنه همین
موقع در اتاق باز شد بهاره بود تا اومد داخل و ما رو توی اون وضع دید گفت
به به ببین چه خبره اینجاااااااا آقا کیارش سوراخ جدید پیدا کرده بعدش
برگشت و سپیده رو دید و گفت جاکش اعظم هم که اینجاست؟/؟ سپیده جون کوس
جدید برای داداشت جور کردی؟/؟ سپیده گفت چی شده غیرتی شدی؟/؟ میخوای تو
رو جای روشنک بفرستم زیرش؟/؟ بهاره خندید و گفت اگه تو هم بخوای خود
کیارش دیگه قبول نمیکنه بعد رو بمن گفت چیکارم داشتی؟/؟ منو کشیدی بالا
که نشون بدی داری کوس میدی؟/؟ کیارش کاملا روم خوابیده بود و سنگینش داشت
نفسمو بند میاورد ولی هیچوقت گرمای بدن پسری که روی آدم میخوابه رو با
هیچ چیزی نمیشه مقایسه کرد به زور خودمو یخورده از زیرش کنار کشیدم و
گفتم نه دیونه بیا ببین لباسم پاره شده این وحشی پارش کرده ببین میشه یک
کاریش کنیم؟/؟ بهاره با تعجب نگهام کرد و گفت واه ه مگه من خیاطم؟/؟ گفتم
لوس نشو حالا بیا ببینش شاید بشه کاریش کنیم امشب لازمش دارم همینطورکه
بطرفمون میومد گفت کجاست؟/؟ گفتم توی کمد کنار تخت آویزونش کردم وقتی از
کنار تخت رد شد و رفت پشت تا در کمد رو باز کنه کیارش از روم بلند شد و
بطرفش دوید اون لحظه که کیرش از توی کوسم یهویی دراومد یک احساس سوزش
همراه با لذت پیدا کردم انگار یک چیزی توی دل آدم خالی بشه ولی سوزشش
انقدر زیاد بود که چشمهام رو بستم و دستمو جلوی کوسم گرفتم و بخودم
پیچیدم نفهمیدم کیارش چه جوری گرفتش فقط صدای بهاره رو شنیدم که داد زد
واااااااااییییییی مامان باز این وحشی اومد...ادامه دارد

2 نظرات:

matin گفت...

امیر جان خیلی با حاله داداش توپ توپ ولی زود ادامه بعده تو کف میمونیم داداش

ناشناس گفت...

امیر جان خودت فکر نمی کنی سطح داستانت خیلی ابگوشتی شد حیف اون 8 قسمت اولی ای کاش اصلا ادامه نمیدادی.

 

ابزار وبمستر