ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پرستاران سرخس قسمت دوم

احمد رو دیدم که دو تا از خانمها ریخته بود دور کیرش و ساک میزدن بهزاد که ترتیب مونا رو داده بود تقریبا خسته و عرق کرده رو مبل افتاده بود و مونا داشت سینه هاشو میخورد ظاهرا بهزاد عاشق مونا بود چون اصلا به بقیه کار نداشت و بقیه هم کاری به کارش نداشتن.احمد یکی از دخترها رو نشوند رو کیرش و فرو کرد دختره جیغش به هوا رفت و گفت این همه بهت دادممممممممم بازم دردم میاااااااااااد و شروع به تلمبه زدن کردن کوس سمیرا رو گاز کوچکی گرفتم و با دو دستش سرمو گرفت و بالا آورد و گفت تو خیلی حشری ایی و دوباره سرمو به کوسش چسبوند حسابی لیس زدم کمی بعد بلند شد و منو جای خودش نشوند و به آرامی برام ساک زد بعضی وقتها کله کیرمو توی دهنش نگه میداشت و محکم میک میزد بهش گفتم میتونی همشو بکنی توی دهنت؟/؟ نگام کرد و گفت از مال احمد که گنده تر نیست و نفسی کشید و کیرمو محکم کرد توی دهنش کیرمو قشنگ تا ته حلقش حس کردم تقریبا کاملا توی دهنش بود و اون بالای کیرمو گاز محکمی گرفت جوریکه خیلی دردم اومد بعد که درآورد گفت این علامتو بیاد من داشته باش جای دو تا دندون به حالت یه خط شکسته درست بالای کیرم مونده بود.گفت احمد هم همین علامتو داره و بعد اومد روی کیرم نشست و کیرررررررررمو کرد توی کوووووووووووس داغ و مرطوبش و تقریبا تنگ از گرمای کوسش کیرم داشت میسوخت اما بدنش خیلی سکسی تر از هر کس دیگه ای بود خیلی بدن ورزیده ای داشت فکر نکنم تا آخر عمرم دوباره همچین کوسی به پستم بخوره دستامو دور کمر باریکش حلقه کرده بودم و با ریتم بالا و پائین شدنش کمکش میکردم خودشم شهوتی شده بود و از کوسش ترشحات زیادی بیرون میزد کمی بعد برگشت و گفت با انگشتت کونمو باز کن.گفتم از عقب میدی؟/؟ خندید و گفت آره یا حال نمیدم یا همچین حالی میدم که طرف همیشه منو یاد کنه.انگشتمو خیس کردمو و سوراخ کونشو کمی باز کردم خوشو خیلی شل گرفت و کارم راحت بود چند دقیقه بعد سر چیکو رو گذاشتم در کونش و با یاری مقداری ژل بی حسی که بهزاد بهم داد سرشو کردم توشششششششششش یه حلقه سفت کله چیکو رد در برگرفت به سختی میکردم داخل سمیرا معلوم بود دردش گرفته اما به زحمت لبخند میزد تا بالاخره تیکه آخر چیکو رو هم با یه فشار کردم توش که سمیرا گفت آخ خ خخخخخخخ مامان پااااااره شدم و برگشت و با خواهش گفت بزار نفسم در بیاد بعد شروع کن.حدود چند دقیقه ثابت ایستاده بودیم بهزاد اومد و گفت هر چی بایستی بدتره و کمی بیرون کشیدم باز مقداری ژل ریخت روش و یواش یواش شروع کردم خودشو محکم و منقبض میگرفت و کار سخت بود اما حالی که میداد اولین تجربه در نوع خودش بود معمولا همه شل میگیرند تا دردش کم باشه اما این سفت گرفته و حالش خیلی زیاد بود به سختی با سمیرا مشغول بودم دیدم دختره که احمد باهاش مشغول بود وقتی قسمت کلفت میرفت تو شدیدا جیغهای عصبی میکشید و خیلی زود ارضا شد منم کارم با سمیرا تموم شد و هر چی داشتم توی کونش خالی کردم برگشت و یه لب خیلی محکم ازم گرفت اما رنگش مثل گچ سفید شده بود و معلوم بود فشار زیاد و سختی رو تحمل کرده.بهش گفتم از صبح که دیدمت توی کفت بودم اما روم نمیشد.گفت اگه صبح نخ میدادی علاوه بر اینکه بهت نمیدادم الان هم از کووووووووس کوووووووووونم محروم میشدی.دو تا از دخترها که اصلا هیچکاری نکرده بودن وقتی تعجب منو دیدن مونا گفت بخش قشنگ فیلم الانمون لز این دو تاست باورم نمیشد تا بحال دو تا لز واقعی رو ندیده بودم.اونها واقعا هیچ عکس العملی به سکس ما نشون نمیدادن و بی تفاوت بودن اما گاهی از هم لب میگرفتن یا هم دیگر رو میمالوندن برام خیلی جالب بود که سکس اون دو تا رو با هم ببینم احمد کارش با دختره تموم شد و ما سه تا مردها با کیرهای آویزان کنار باقی خوشگلها نشستیم و شروع به شوخی و نوشیدن کردیم اما بی صبرانه منتظر همجنس بازی اون دو تا خوشگله بودم که هر دو مثل باربی بودن.یک پیک رفتم بالا یک شراب قوی روسی بود خیلی داغم کرد اون دو تا جیگررررر به اسمهای مینا و آذر داشتن کم کم با هم ور میرفتن آذر کرست مینا رو درآورد سینه های گرد که کمی پائین افتاده بودن ولی خیلی سکسی بودن جا افتاده و ملوس و کمی هم بزرگ بعد مینا کرست آذر رو آذر سینه های اناری و تقریبا کوچکی داشت و بیشتر سینه های مینا رو میخورد و با سینه های مینا خیلی حال میکرد همونطور که سینه های مینا رو میخورد دستشو کرد توی شورتش و کوووووووسشو میمالید.میخواست شورت خودشو در بیاره اما نمیتونست بنابراین احمد زحمتوش کشید و کوس پشمالو و گنده آذر افتاد بیرون یک نگاه بهم کرد و گفت توی بازیشون شریک شو.گفتم ناراحت نمیشن؟؟/؟؟ گفت نه وقتی با هم باشن کوسم میدن گر چه لذتی براشون نداره اما همه و بیشتر بهزاد داشت اونها رو تماشا میکرد ولی تیکه های محشری بودن و نمیشد ازشون گذشت آروم رفتم کنارشون و شورت مینا رو درآوردم مینا صاف و تمیز بدون حتی یک تار مو و کووووووسش خیس و لزج شده بود با انگشت کوسشو مالیدم براحتی انگشتم توی کوسش بازی میکرد ناله اش دراومد و زل زد توی چشمهام از این دخترهای شیطون نبود و خیلی سنگین و متین بود و نگاهش هزاران حرف داشت که منه خنگ بیشترش رو نفهمیدم.توی عمق چشمهاش غرق میشدی سرم رو به کوسش هدایت کرد و با آذر شروع به لب گرفتن کردن خیلی هیجان داشت دو تا زن زیبا و ملوس در حال لز و من اسلیو اونها شده بودم اما خیلی حال میداد.کمی زبونم رو لای لبه های نازک کوس مینا گذاشتم نوک کلیتوریس کمی تیز بود و با زبون خیلی زیاد تحریک میشد برای همین اب کوووووسش خیلی زیاد ترشح میشد کمی بعد آذر سرم رو کشوند لای پاش و محکم به کووووووووسش فشاررررررررر داد مال اونم خوردم اما پشمالو بود و خوشم نمیومد کمی بعد که سرمو بالا آوردم دیدم راحله داره کوس مینا رو میخوره و قمبل کرده و کووووووسش از لای کووووووووون گرد و سفیدش زده بود بیرون تا خواستم برم طرفش دهن بهزاد اون کوسو از من ربود و انگار به کوس خوردن عادت کرده بودم دور دهنم ترشحات کوس مینا و آذر بود دهنمو پاک کردم و چیکو رو بردم سمت کون بهزاد و مالیدم بهش مثل برق گرفته ها از جا پرید و با تعجب بهم نگاه کرد؟؟/؟؟ گفتم ببین اون کوس رو ول کن وگرنه کونت رو به باد خواهی داد.فکر کرد جدی میگم که با خنده احمد متوجه شوخیم شد و رفت کنار.کوس راحله بد جوری زده بود بیرون کیرمو گذاشتم درش و کمی روش مایل شدم و گفتم اجازه هست؟/؟ با صدای خمار و تب آلودی گفت باید اول منو میکردی یالا معطل نکننننننننن کیرررررررم رو کردم توی کوووووووسش و شروع کردم.خیلی لیز بود و راحت و صدا دار به سرعت ارضا شد و من موندم و کیر تموم قدم دیدم مینا هم همونطوری قمبل کرد و گفت میتونی بکنی توی کووووووووسم؟/؟ معطل نکردم چقدر این زن خوشگل و تو دل برو بود مثل این خانم معلمهای خارجی که با ظاهر و لباس شیک و قیافه ملوس و خوشگل توی فیلمها هستن کیرم رو کردم توی کوس مینا این خیلی تنگ بود با سرعت مینا رو میکردم و آذر هم از زیر گاهی مینا رو تحریک میکرد گاهی منو بسرعت آبم اومد با نگاه به مینا فهموندم اونم گفت همون توی کووووووسممممم خالی کنننننننن.وقتی چیکو رو کشیدم بیرون داشت جونهای آخر رو میکند و بعدش کامل افتاد پائین دیگه رمق نداشتم روی یک مبل افتادم اما همه بهم چسبیده بودن و هر کی با یکی یا چند تا مشغول بودن اما بهزاد داشت مونا رو میکرد و بلند بلند گفت میگیرمت حتما میگیرمت و بعد کشید بیرون و آبشو روی شکم مونا خالی کرد هیچکس مثل مینا توی اون جمع سکسی نبود خیلی هم استاد بود آذر بالاخره از مینا دل کند و لخت و عریان و بی حال اومد افتاد روی مبل کنار من در حالیکه کیرم کاملا خوابیده و تقریبا مرده بود به آذر گفتم تو واقعا از کیر لذت نمیبری؟/؟ خندید و گفت چرا اما لذتی که کوس و همجنس بازی برای من داره لذت کیر رو کلا از بین میبره من الان انقدر تحریک شدم که تا مدتها هیچی نمیتونه منو تحریک کنه بعد یک نگاهی به چیکو کرد و گفت چی کارش کردی اینقدر گنده شده؟/؟ برای اونم مفصل توضیح دادم بعدش گفت آخه من پزشکم و برام خیلی جالبه؟/؟ بلند زدم زیر خنده اصلا یک دکتر هم مگه ممکنه اهل این حرفها باشه؟/؟ وقتی خنده من رو دید پیشونیش رو توی هم کشید و گفت مینا بیااااااااا.مینا جون که واقعا لوند و ناز بود اومد و تا نشست کیرمو گرفت توی دستش و آهسته نوازشش میکرد آذر گفت مینا من چیکاره ام توی بیمارستان؟؟/؟؟ مینا خیلی عادی گفت چطور مگه؟/؟ گفت آقا باورش نمیشه.مینا گفت آذر از بهترین جراحهای عمومیه بیمارستانمونه مارس موندم اینها چی میگن آذر جراحه؟؟/؟؟ مینا گفت چیه شاخت درنیاد مگه چی شده خوب منم متخصص گوش و حلق و بینی ام ضمنا در تخصص خودم جراح هم هستم؟/؟ خیلی تعجب کردم اصلا باورم نمیشد بهزاد و صدا کردمو و گفتم اینها راست میگن؟/؟ بهزاد گفت آره مینا انحراف بینی منو عمل کرده آذر هم آپاندیس سمیرا رو برداشته.نگاهم به اونها فرق کرد و آمیخته به احترام شد خیلی رسمی گفتم مینا خانم و آذر خانم ببخشید اگه جسارت کردم هر دو شلیک خنده رو سر دادن و گفتن اینقدر رسمی نباش.گفتم آخه تا حالا با یک دکتر به این صورت برخورد نکردم گفتن خوب حالا کردی و مینا باز کیرم رو گرفت و سرش رو مکید اما خجالت من از بین نمیرفت اذر که موهاش کوتاه پسرونه بود و قیافه اش شبیه یولیا در گروه تاتو بود روی پام نشست و کم کم عادی شدم همه تقریبا تموم کرده بودن دو تا از دخترها از جمله مونا رفته بودن و بقیه هم حاضر شدن برن مینا گفت من باید فردا صبح برم مشهد گفتم بیا با هم بریم گفت ماشین داری؟/؟ گفتم نه اما الان زنگ میزنم بفرستند و اخر شب میرسه صبح با هم میریم.گفت جدی میگی؟؟/؟؟ گفتم آره برای تو هواپیمای دربستم میگیرم ماشین چیه؟/؟ خندید و گفت ناز بشی پسر و بلند شد و همه رفتن من یک شلوارک پوشیدم و بر خلاف صبح دیگه چیزی توش نمی لولید.تا آخرهای شب با احمد و بهزاد گرم صحبت بودیم که ماشین منو یکی از راننده ها آورد البته روی تریلی چون بار داشته و اتومبیل منو هم عقب کانتینر 20 فوتش بار زده بود صبح زود ساعت 5 احمد مینا رو صدا زد و دیدم آذر هم اومد و حاضر شده گفتم شما هم میای گفت آره و 3تائی راه افتادیم.مزداوند رو که رد کردیم سمت راست یه دشت تقریبا هموار بود با یه جاده فرعی مینا گفت از این ور برو بریم یکجای دنج صبحونه بخوریم.پیچیدم توی خاکی و حدود چند کیلومتر از جاده دور شدیم مینا یکجا رو نشون داد و رفتیم و ایستادیم از توی وسایلشون یک پتو و مقداری خوراکی آوردن و نشستیم و مشغول شدیم بعدش مینا سرشو روی پام گذاشت و آذر هم بهم تکیه داد و هر دو به دور دستها خیره شدن منم از احساس وجود هر دوشون لذت وافری میبردم کمی بعد خزیدن دستی رو روی کیرررررررم حس کردم دیدم میناست که از روی شلوار داره دنبال کله چیکو میگرده ولی چون حسابی خوابه نمیتونه پیداش کنه.گفتم مینا جون راحت باش و درش بیار خندید و گفت کیررررررت تا تهههههههههه من رفت و اولین بار بود که از کیر اینقدر لذت بردم دیدی به اطراف زدم خر پر نمیزد و مینا کیرمو درآورد و راستش کرد با اون همه کوسی که دیروزش دیده و کرده بودم زیاد میل نداشتم اما دستهای سحر آمیز مینا کیر مرده رو هم شق میکرد منکه مثلا زنده بودم کمی ناز و نوازشش کرد و بعد کمی سرشو مکید و به آذر گفت یالا بیا آذر یک نگاهی کرد و فکر کنم فقط بخاطر مینا قاطی شد هر دو با هم ساک و لیس میزدند خیلی زود کیرم آماده به خدمت بود مینا گفت کسی نیاد؟/؟ گفتم نه بابا تازه بیاد مگه خلافه؟/؟ خندید و آهسته شورتش رو درآورد و اوم روش نشست داغی کوسش کیرمو سیخ تر کرد آذر بی اهمیت دستش روی رون مینا بود و مینا خیلی نرم و لطیف و با احساس حال میداد از طرفی هوا بسیار خوب بود و نسیم صبحگاهی هم کمی میومد آذر نشست و خیلی عادی با بقیه صبحونه مشغول شد.مینا برگشت و دامن لباسش رو داد بالا کوووووووون سفید و خوش فرمش پدیدار شد بعد خیلی آروم گفت از عقب بذار توششششششش ولی یواشششششششش.متوجه منظورش نشدم برای همین از عقب گذاشتم توی کووووووووسش که برگشت و گفت بابا بذار به عقب تازه دوزاری افتاد و کشیدم بیرون.کووووووونش تقریبا آکبند معلوم میشد اهسته سر کیرم رو خیس کردم و گذاشتم توششششششششش هر چی زور زدم اصلا نشد مینا هم خودشو خیلی شل گرفت ولی بازم ذره ای نرفت توش عرقم دراومد خواشتم بیشتر فشار بیارم که دیدم یک چیزی داره میخوره به کونم؟/؟ دیدم آذره که از کیفش یک رول کرم درآورده و داره میده بمن یه نگاهی بهش کردم گفتم چیکارش کنم ؟/؟ گفت بیا عقب تر و کیر شق شدم رو آوردم عقب آذر مقدار زیادی از کرم روی کف دستش ریخت و بعد همشو مالید به کیرم چقدر لذتبخش بود کمی که مالید انگار خودشم سر حال اومده باشه دیدم دستش رفت سمت کوووووووسش و از کنار شورتش کوسش رو میمالد مینا جیغش دراومد که یالا بذار توششششششش دیگههههههه.آذر خودش سر کیرررررررررم رو با سوراخ کووووووووون مینا میزون کرد و با دستش اونو هل داد داخل سرش که رفت توششششششش جیغ مینا به اسمون رفت و پرید جلو کمی بعد گفت چقدر درد داشت؟/؟ گفتم تا حالا کون ندادی؟؟/؟؟ گفت نه اما میگن خیلی لذت داره اما اینطوری که آدم جرررررررر میخوره؟/؟ آذر اومد و با انگشت چربش شروع کرد سوراخ کون مینا رو باز کردن و خودشم قمبل کرده بود و اشاره کرد برم پشتش کوسش مثل کلوچه از لای پاش زده بود بیرون و خیلی قلمبه بود.گذاشتم روی کوسش و کمی مالیدم که خودش کیرمو گرفت و گذاشت دم کونش سوراخش حسابی چرب بود و خیلی راحت نصف کیرم رفت توش و شروع کردم تلمبه زدن دیدم ا خ خ خ خ و اوخ خ خ خش دراومده مینا که قضیه رو دید اومد پیش من و تخمامو توی دستهاش گرفت کمی بعد آذر ارگاسم شد و کوسش ترشحات بسیار زیادی داد بیرون.نا گفته نمونه که با دست حسابی چوچولش رو تحریک میکردم بعد مینا اومد و با نگاه التماس آمیزی خواست که خیلی آهسته بکنم توششششششش ایندفعه آذر ازش لب میگرفت و سینه هاشو میمالید سر کیرمو کردم توش دیدم خبری نشد این بود که بقیش رو هم کردم توششششششش دیدم مینا مثل چوب شد و زبون آذر توی دهنش مونده و اذر هم منتظره کمی بعد جیغ کرررررررررر کنندششششششششش تموم دشت رو پر کرد وااااااااااااایییییییییییی جرررررررررر خوردمممممممممم خداااااااااااااا.من دستم رو دور کمرش حلقه کردم و نذاشتم بره جلو و کمی که آروم شد شروع به کردنش کردم یک خورده که گذشت داشت لذت میبرد و خودشم کلی کمک میکرد کمی بعد ارضا شد ولی من هنوز مونده بودم این بود که اشاره کرد بکنم توی کووووووووسش به رو خوابوندمش و گذاشتم توی کووووووووس داغشششششش اما چون ارضا شده بود به سختی تحمل میکرد و مرتب جیغ میزد و وول میخورد کمی بعد چیکو هم رضایت داد و کار تموم شد راه افتادیم توی ماشین مینا سرش رو گذاشته بود روی شونم و آهسته ازم تشکر کرد و گفت لذت بزرگش رو تجربه کرده رسیدیم مشهد و اونها رو رسوندم خونشون بهم قول دادیم که بازم همدیگه رو ببینیم اما خیلی بندرت اونها مشهد هستن یا من هستم یکبار دیگه هم سکس کردیم اما هیجان اولیه رو نداشتیم ولی مینا از اون اشخاصیه که سکسش همراه با لطافت و احساسه و هنوز کسی مثل مینا رو ندیدم گر چه اغلب کمی خشونت یا شدت در سکس هیجان خاص خودشو داره.پایان

1 نظرات:

mery گفت...

خوکشلللللللللل بود خیلیییییییییی.مرسی امیر جان

 

ابزار وبمستر