ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

وسوسه پیروز 5

نرگس و طوبی خودشونو به دست ساناز و سپیده سپردن . نرگس :با چی میخوای پرده امونو پاره کنی ؟/؟سپیده :ترجیح میدم با موز باشه . هم نرمتره هم کلفتیش از بادمجون کمتره عزیزم اجازه میدی با موبایل یه فیلم ازش بگیرم ؟/؟نرگس :چیه میخواب بری به همه نشون بدی ؟/؟.سپیده :دیوونه می خوام یه یادگاری برات باشه از موقعی که از یه مرحله وارد یه مرحله دیگه میشی . تازه من از موبایل خودت واست فیلم می گیرم و فقطم از ناحیه کوس و کون میندازم و موبایلم در جا میدم دست خودت وسعی کن حرفی هم نزنی که شناسایی بشی . خون که ریخت فیلمو قطع می کنیم میریم دنبال صفا چطوره ؟/؟طوبی و نرگس موافقت خودشونو اعلام کردن . ساناز گفت اول پرده کی رو پاره کنیم ؟/؟چون باید یکی موبایل دستش باشه دو تا پرده رو با هم نزنیم بهتره . طوبی پیشقدم شد -سپیده جان این موبایل طوبی رو بگیر دستت واز کوسش و این موزی که میخواد بره تو فیلم بگیر . من شوهر خونده طوبی میشم و تو هم شوهر خونده نرگس شو . نرگس در گوشه ای ایستاده و با ترس و لرز به صحنه نگاه می کرد و مرتب زیر لب دعا می خوند . دو تایی یعنی اون و طوبی یه گوسفند نذر کرده بودن که اگه صاف و سالم از این مخمصه در رفتن پس از کشتار ببخشنش به یتیمخونه . ساناز فریاد کشید نرگس بیکار وای نایسا بیا یه خورده با سینه ها و لب و لوچه های رفیقت ور برو فکرش مشغول شه . سپیده جون وقتی که من با دست بهت اشاره زدم فیلمبرداری رو قطع کن . یا میخوای ادامه بده . اگه تونستیم صداشو هر جا صلاح دونستیم از بین می بریم یا از اون به بعد فیلمو قطع می کنیم ..  چهار نفری مشغول شدن . صحنه مثل یک اتاق عمل شده بود که طوبی داشت جراحی می شد و دکترش ساناز بود و اون دو تاهم کمک جراح بودند . دکتر ساناز دستی به کوس طوبی کشید و چاقوی جراحی یعنی موز رو وارد عمل کرد . از ان طرف هم سینه های طوبی در دست نرگس بود و سپیده به نرگس اشاره زد که لباشو بر روی لبای بیمار قرار بده فیلمبرداری شروع شده بود . ساناز کمی نگران به نظر می رسید . موز رو بیرون کوس طوبی به حرکت در آورد و پس از چند دقیقه یواش یواش گذاشت تو کوسش . هر نیم سانتی که موزو به داخل می فرستاد می کشیدش بیرون تا ببینه اثری از خون داره یا نه .. در سانتیمتر چهارم یا پنجم بود که طوبی یک دفعه یه تکونی خورد و ساناز که موزرو بیرون کشید دید که روی پوستش پر از خون شده . موز را به گوشه ای پرت کرد و دستمال سفید پارچه ای را روی کوس طوبی کشید و اشاره کرد به نرگس که دهن طوبی رو ول کنه . از این جا به بعد می خواین حرف بزنین بزنین . عالی بود . عمل با موفقیت تموم شد . تیم پزشکی خسته نباشین طوبی :آخ جون آخ جون کوسسسسسم جرررررخورد دیگه راحت شدم . یادتون باشه از همین امشب بهم قرص ضد بار داری بدین تا واسه یه ماه دیگه که بر نامه کیر ردیف میشه منم خودمو ردیف کرده باشم . من روم نمیشه برم داروخونه بگم قرص می خوام -سپیده خندید و گفت چطور روت میشه بگی کیر میخوام ؟/؟همگی خندیدند ولی نرگس با ترس و لرز می خندید . آخه نوبت اون بود . طوبی حالش خوب بود همه جا به جا شده بودند حالا سپیده که می خواست شوهر خونده نرگس بشه دکتر شده بود و نر گس هم بیمار  . ساناز با موبایل نر گس فیلمبر داری می کرد و طوبی هم با لا سر نرگس با سینه ها و لب و دهن دوستش ور می رفت تا فکرشو مشغول کنه . صحنه قشنگی بود واسه این که یک فیلم چهار تایی هم داشته باشن یه گوشه ای سپیده دوربین فیلمبر داری دیگه ای رو هم به صورت اتومات تنظیم کرده بود و صحنه رو هم از پیش تعیین کرده و روش زوم کرده بود والبته قصد سوءاستفاده نداشت فقط به خاطر با مزه تر شدن قضیه این کارو کرده بود و از این بابت هم حرفی به دوستان نزده بود می دونست که این دو تا دختر متدین مخالفت می کنن . نرگس خیلی بی طاقت تر بود . اما دکتر سپیده کارشو با موفقیت به پایان رسوند . در جراحی اول مریض مسلط تر بود و در جراحی دوم پزشک . به خیر و خوشی این غائله هم ختم به خیر شد . همه از خوشحالی همدیگه رو می بوسیدند . انگار قله اورستو فتح کرده یا جایزه نوبل گرفته باشن . سپیده یکی از کیر های مصنوعی رو به عنوان میکروفون در دست گرفت و گفت بچه ها !طوبی و نرگس نازنین !ورود شما به جرگه زنان را خیر مقدم عرض کرده لز های بیشمار و کیر های بسیار برای ورود به کوس پرکارتان آرزو مندم . بچه ها خانمهای جدید یه دو ساعتی رو به کوستو ن استراحت بدین اگه دیدین توانشو دارین و زخم مخم نیستین بیایین یه لز مشتی و درست و حسابی با هم داشته باشیم تا خستگی این استرس از تنمون در بره . یادتون باشه این دفعه همه هم فاعلیم هم مفعول . خواهرای مذهبی در جا اعلام آمادگی کردند سپیده گفت نخیر دکتر داره میگه برای احتیاط یه دوساعتی صبر کنین . بیایین به مناسبت این اتفاق خجسته یک شیرینی بخوریم  . نرگس:ماعروس شدیم تو باید پول شیرینی ما رو بدی ؟/؟سپیده :شما مهمون مایین . این حرفا رو نزنین که ناراحت میشیم . فقط اگه میخواین راضی باشیم و دستمزد دکتراتونو بدین موقع لز سنگ تموم بذارین . پس بریم یه کیک و شیرینی و چایی بخوریم و یک فیلم سکسی ببینیم و بعدشم مشغول شیم . یک ساعتی رو سرگرم تماشای فیلم شدند و از قضا پس از یک ساعت نوبت فیلم لز بازان یا همان سربازان همجنس باز زن شد و ده دوازده تا زن به جان یکدیگر افتادند . هر کس دستشو به نزدیک ترین جایی که می تونست می رسوند و خودشو تو بغل بغل دستی مینداخت یا اونو بغل می کرد . با دیدن این فیلم نرگس و طوبی اسیر هیجان زیادی شده و اونا که قبل از پاره شدن پرده بکارت پرده شرم و حیاشون پاره شده بود شورت سپیده و سانازو پایین کشیدند واون دو نفرم مقابله به مثل کردند . هر چهار تا دیگه لخت لخت شده بودند . حرکاتی درست مثل حرکات فیلمو پیاده می کردند .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

4 نظرات:

matin گفت...

لز لز لز لز لز

ایرانی گفت...

آخراش نزدیکه دیگه .مختلط میشه و تموم میشه ولی یه خورده با لز کنار بیا .موفق باشی ..ایرانی

مرتضی گفت...

جالب بود ایرانی جان

"ممنون"

ایرانی گفت...

متشکرم آقا مرتضی .نیمه شب خوش ...ایرانی

 

ابزار وبمستر